ژیلا کاردان؛ اسکندر فتحی آذر؛ یوسف ادیب
دوره 5، شماره 3 ، اسفند 1396، ، صفحه 9-20
چکیده
با توجه به نقش کتابهای درسی در مفهوم جنسیت، این پژوهش با هدف درک تجربه دانشجویان دختر از انعکاس مفهوم جنس در کتابهای درسی دورۀ متوسطه انجام گرفت. پژوهش حاضر، از نوع کیفی بوده و بر پارادایم تفسیری استوار است که با پژوهش پدیدارشناسی به اجرا درآمده است. شیوه گردآوری داده ها، مصاحبههای نیمه ساختاریافته بود که با هفده نفر از دانشجویان ...
بیشتر
با توجه به نقش کتابهای درسی در مفهوم جنسیت، این پژوهش با هدف درک تجربه دانشجویان دختر از انعکاس مفهوم جنس در کتابهای درسی دورۀ متوسطه انجام گرفت. پژوهش حاضر، از نوع کیفی بوده و بر پارادایم تفسیری استوار است که با پژوهش پدیدارشناسی به اجرا درآمده است. شیوه گردآوری داده ها، مصاحبههای نیمه ساختاریافته بود که با هفده نفر از دانشجویان دختر سال اول و دوم مقطع کارشناسی تا رسیدن اطلاعات به حالت اشباع انجام یافته است. در این مطالعه برای اعتبار و اعتمادبخشی به دادهها از قابلیت اعتبار، انتقالپذیری، قابلیت اعتماد و قابلیت تأیید استفاده شد. به منظور تحلیل دادههای مصاحبه از روش ون منن (تجزیه و تحلیل درونمایهای) استفاده شده است. یافتههای حاصل از پژوهش، مشتمل بر سه درون مایه است که عبارتند از: «احساس نابرابری جنسیتی»، «نقش و ویژگیهای زن» و «پیامدهای نابرابری جنسیتی». یافتههای پژوهش نشان میدهد احساس نابرابری جنسیتی دارای دو درون مایه فرعی «شغلی» و «سیاسی» است. «نقش فردی»، «نقش اجتماعی»، «ویژگی جسمانی» و «ویژگی عاطفی» درون مایههای ویژگیهای زن میباشند و پیامدهایی نظیر «افزایش انگیزه پیشرفت و تحرک اجتماعی»، «کاهش منزلت اجتماعی زنان» و «بحران هویت جنسیتی» را به همراه دارد.
اسکندر فتحیآذر؛ یوسف ادیب؛ فرشته گلپرور
دوره 3، شماره 12 ، خرداد 1395، ، صفحه 47-56
چکیده
دستیابی به اهداف واقعی دورههای آموزش ضمن خدمت معلمان یکی از معضلات اساسی نظامهای تربیتی است. در ایران نیز با وجود اقدامات انجام شده، شواهد مستقیم و غیرمستقیم دربارة اثربخشی آموزشهای ضمن خدمت معلمان، نتایج چندان کارآمد و خشنودکنندهای را نشان نمیدهند. بهطوریکه انتظار اصلاحات و اقدامات تخصصی در این زمینه از سوی مسئولان ...
بیشتر
دستیابی به اهداف واقعی دورههای آموزش ضمن خدمت معلمان یکی از معضلات اساسی نظامهای تربیتی است. در ایران نیز با وجود اقدامات انجام شده، شواهد مستقیم و غیرمستقیم دربارة اثربخشی آموزشهای ضمن خدمت معلمان، نتایج چندان کارآمد و خشنودکنندهای را نشان نمیدهند. بهطوریکه انتظار اصلاحات و اقدامات تخصصی در این زمینه از سوی مسئولان و کارشناسان رو به افزایش است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی تجارب معلمان از عوامل برانگیزاننده و مؤثر در کیفیت آموزشهای ضمن خدمت است. این پژوهش به شیوة کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شده است. برای دستیابی به هدف پژوهش بیست نفر از معلمان دورة ابتدایی شهرستان اهر به شیوة نمونهگیری هدفمند انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل مشاهده، مصاحبة نیمهساختاریافته، سؤالات کتبی باز پاسخ و بررسی تحقیقات انجام شده در زمینههای مرتبط با موضوع پژوهش بودند. یافتههای حاصل از تجارب معلمان که مبتنی بر دادههای کدگذاری شده و استخراج مضامین اصلی و فرعی از آنها میباشند، نشان میدهند که عوامل برانگیزاننده و مؤثر در ارتقای کیفیت برنامههای ضمن خدمت معلمان را میتوان در چهار درونمایة اصلی انگیزش درونی، شایستگی مدرس، ویژگیهای موضوع و مشوقهای محیطی خلاصه کرد. یافتههای پژوهشی حاضر ضرورت توجه به عوامل مختلفی را که در ارزیابی دورههای ضمن خدمت از سوی معلمان به عنوان معیارهای اصلی کیفیت و کارآمدی محسوب میشود، نشان میدهد. تناسب برنامهها با انتظارات و نیازمندیهای معلمان به عنوان مخاطبان اصلی دورههای ضمن خدمت موجب بهبود کارایی کلی چنین برنامههایی خواهد شد.