نصیبه پوراصغر؛ علیرضا کیامنش؛ محمدرضا سرمدی
دوره 4، شماره 14 ، آذر 1395، ، صفحه 7-22
چکیده
هدف کلی پژوهش حاضر ارائۀ مدل پیشبینی عملکرد تحصیلی دانشجویان آموزش از دور از نوع آموزش ترکیبی بر اساس متغیرهای باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی است. روابط بین متغیرهای مطالعه در قالب یک مدل مفهومی پیشنهادی بررسی شده است. جامعۀ آماری این پژوهش کلیۀ دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور شهر اردبیل در سال ...
بیشتر
هدف کلی پژوهش حاضر ارائۀ مدل پیشبینی عملکرد تحصیلی دانشجویان آموزش از دور از نوع آموزش ترکیبی بر اساس متغیرهای باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی است. روابط بین متغیرهای مطالعه در قالب یک مدل مفهومی پیشنهادی بررسی شده است. جامعۀ آماری این پژوهش کلیۀ دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور شهر اردبیل در سال تحصیلی 93-92 است. نمونۀ 280 نفری از دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز اردبیل با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبی انتخاب شدند. خرده مقیاسهای خودکارآمدی، ارزش تکلیف، جهتگیری هدفی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی از پرسشنامه استراتژیهای خودانگیخته یادگیری پینتریچ و همکاران (1991) و برای سنجش عملکرد تحصیلی معدل کل دانشجویان به عنوان ابزار سنجش مورد استفاده قرار گرفت. یافتههای حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که دادهها با مدل مفهومی خوب برازش یافت و در مدل، خودکارآمدی و راهبردهای خودتنظیمی واسطه اثر جهتگیری هدفی (درونی و بیرونی) و ارزش تکلیف بر عملکرد تحصیلی هستند. در یک نتیجهگیری کلی اثرهای متغیرهای برونزا و درونزا در مدل آموزش ترکیبی میتوان گفت که جهتگیری هدف درونی، خودکارآمدی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بیشترین تأثیر بر عملکرد تحصیلی دارد. لذا مداخله و کمک به بهبود عملکرد دانشجویان در این سیستم آموزشی باید مطابق با این متغیرهای تأثیرگذار انجام گیرد.
صمد عابدی؛ بهمن سعیدی پور؛ مهران فرج الهی؛ محمدحسن صیف
دوره 2، شماره 8 ، خرداد 1394، ، صفحه 43-68
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی روابط بین متغیرهای باورهای هوشی، باورهای معرفتشناختی و باورهای انگیزشی با یکدیگر و نیز نقش آنها بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (راهبردهای شناختی و فراشناختی) دانشجویان دانشگاه پیامنور در قالب مدل علّی و بهروش تحلیل مسیر است. به منظور آزمون فرضیهها، نمونهای شامل 600 نفر دانشجو از مراکز مختلف دانشگاه پیامنور ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی روابط بین متغیرهای باورهای هوشی، باورهای معرفتشناختی و باورهای انگیزشی با یکدیگر و نیز نقش آنها بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (راهبردهای شناختی و فراشناختی) دانشجویان دانشگاه پیامنور در قالب مدل علّی و بهروش تحلیل مسیر است. به منظور آزمون فرضیهها، نمونهای شامل 600 نفر دانشجو از مراکز مختلف دانشگاه پیامنور با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای و روش نمونهگیری طبقهای به طور تصادفی انتخاب و به پرسشنامه خودگزارشی متشکّل از مقیاسهای باورهای معرفتشناختی (شومر، 1993)، خودکارآمدی تحصیلی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (پینتریچ و دی گروت، 1990)، باورهای هوشی (عبدالفتاح و یتس، 2006) و اهداف پیشرفت (میدلتون و میگلی، 1997) پاسخ دادند. یافتهها حاکی از آن است که مدل عِلّی مفروض پس از اصلاح از برازش مناسبی برخوردار بوده و متغیرهای پژوهش در مجموع 29 و 35 درصد از کل واریانس راهبردهای شناختی و فراشناختی را تبیین نمودند. به طور کلی، نتایج نشان داد که باورهای هوشی علاوه بر تأثیر مستقیم، به واسطه باورهای معرفتشناختی، اهداف پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان تأثیر غیر مستقیم نیز دارند. همچنین یافتهها نشان داد که باورهای هوشی دانشجویان به ویژه باورهای هوشی افزایشی میتوانند با میانجیگری باورهای معرفتشناختی، اهداف پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی فراگیران و نهایتاً عملکرد تحصیلی آنها مؤثر باشند. لذا، ضروری است که زمینة لازم جهت ارتقاء این باورها از طریق غنیتر کردن محیط زندگی و محیط یادگیری و آموزش فراهم گردد.
حسنعلی ویسکرمی؛ سعیده سبزیان؛ فاطمه پیرجاوید؛ هوشنگ گراوند
دوره 2، شماره 5 ، شهریور 1393، ، صفحه 81-94
چکیده
در چند دهه اخیر، ایجاد و پرورش مهارتهای یادگیری خودتنظیمی در دانشجویان به یکی از اهداف آموزشی تبدیل شده است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ادراک از سبکهای فرزندپروری با راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه فردوسی ...
بیشتر
در چند دهه اخیر، ایجاد و پرورش مهارتهای یادگیری خودتنظیمی در دانشجویان به یکی از اهداف آموزشی تبدیل شده است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ادراک از سبکهای فرزندپروری با راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد بودند. از جامعه آماری مذکور نمونهای به حجم 352 نفر (30 درصد مرد و 70 درصد زن) به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبی انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده مقیاس، سبکهای فرزندپروری بامریند و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بودند. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها علاوه بر شاخصهای آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، از روشهای آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه، تحلیل واریانس چندمتغیره) نیز استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که سبک فرزندپروری مستبدانه با راهبردهای شناختی و خودتنظیمی دارای رابطه منفی و معنیداری است اما بین سبک فرزندپروری مقتدرانه با راهبردهای شناختی و فراشناختی رابطه مثبت و معنیداری مشاهده شد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که فقط سبک فرزندپروری مقتدرانه سهم قابل ملاحظهای در پیشبینی نمره راهبردهای خودتنظیمی و شناختی دارد. همچنین نتایج آزمون مانووا نشان داد که بین دانشجویان دختر و پسر از لحاظ سبک فرزندپروری مقتدرانه، راهبردهای شناختی و راهبردهای خودتنظیمی تفاوت معنیداری وجود دارد. اما بین دانشجویان گروههای آموزشی مختلف فقط از لحاظ راهبردهای خودتنظیمی تفاوت معنیدار بود. باید از نتایج این تحقیق والدین را آگاه نمود و سبک صحیح فرزندپروری را به صورت جزوه، کارگاه آموزشی، جلسات خاص و غیره به آنها آموزش داد.