خدیجه زاداحمدکلاشی؛ علیرضا پیرخائفی؛ احمد سوری
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسة حافظة کاری، خلاقیت و انعطاف شناختی در دانشآموزان تکزبانه و دو زبانه فارسی آذری بود. روش پژوهش پس رویدادی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشآموزان دختر دوزبانه و تکزبانه منطقه 19 شهر تهران در سال 1396 بود که از این جامعه 120 نفر با روش نمونهگیری مرحلهای انتخاب گردید. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامه ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مقایسة حافظة کاری، خلاقیت و انعطاف شناختی در دانشآموزان تکزبانه و دو زبانه فارسی آذری بود. روش پژوهش پس رویدادی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشآموزان دختر دوزبانه و تکزبانه منطقه 19 شهر تهران در سال 1396 بود که از این جامعه 120 نفر با روش نمونهگیری مرحلهای انتخاب گردید. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامه حافظة کاری (دانیمن و کارپنتر، 1980)، خلاقیت (عابدی، 1363) و انعطاف شناختی (دنیس و ندروالی، 2010) بود. برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که بین حافظة کاری، خلاقیت و انعطاف شناختی در گروههای تکزبانه و دوزبانه تفاوت معناداری (p < 0.05) وجود دارد. دانشآموزان دوزبانه کارکرد متفاوت و بالاتری نسبت به دانشآموزان تک زبانه در هر سه متغیر حافظة کاری، خلاقیت و انعطاف شناختی داشتند. در این زمینه تفاوت دانشآموزان دوزبانه با تک زبانه به ترتیب (7 نمره) در خلاقیت، (4 نمره) در انعطافپذیری و (2 نمره) در حافظة کاری بود. بر اساس یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که آموزش زبان دوم در روند رشدی دانشآموزان میتواند موجب ارتقای تواناییهای شناختی آنان به ویژه خلاقیت و انعطاف شناختی شده که احتمالاً در بهبود عملکرد تحصیلی مؤثر خواهد بود.