مینا محبی؛ میرمحمود میرنسب؛ اسکندر فتحی آذر؛ تورج هاشمی نصرت آباد
دوره 5، شماره 4 ، خرداد 1397، ، صفحه 71-82
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه رفتار قلدری، پیوند با مدرسه و شایستگی اجتماعی در دانشآموزان قلدر و طرفداران قلدری بوده است آزمودنیها 80 دانشآموز پسر پایه پنجم ابتدائی بودند که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، نمونهگیری تصادفی خوشهای و روش غربالگری انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری پژوهش، مقیاس قلدری ایلینویز، فرم نامگذاری ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مقایسه رفتار قلدری، پیوند با مدرسه و شایستگی اجتماعی در دانشآموزان قلدر و طرفداران قلدری بوده است آزمودنیها 80 دانشآموز پسر پایه پنجم ابتدائی بودند که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، نمونهگیری تصادفی خوشهای و روش غربالگری انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری پژوهش، مقیاس قلدری ایلینویز، فرم نامگذاری همسالان، فرم نامگذاری معلم، مقیاس نقش مشارکتکنندگان، مقیاس پیوند با مدرسه و مقیاس خودگزارشی شایستگی اجتماعی بوده است. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که در خرده مقیاسهای رفتار قلدری (قلدری و زد و خورد) تفاوت معناداری بین دانشآموزان قلدر و طرفدار قلدر وجود ندارد. همچنین، در خرده مقیاسهای دلبستگی به معلم و مدرسه و مشارکت تحصیلی متغیر پیوند با مدرسه، بین دانشآموزان قلدر و طرفدار قلدر نیز تفاوت معناداری وجود ندارد. میانگین نمرات دانشآموزان طرفدار قلدر در خرده مقیاس رفتار جامعهپسند متغیر شایستگی اجتماعی به طور معناداری از دانشآموزان قلدر بالاتر بود. به علاوه، میانگین نمرات رفتار تکانشگرانه دانشآموزان طرفدار قلدر به طور معناداری پایینتر از دانشآموزان قلدر بود. نتایج حاصل بیانگر آن است که ادراک منفی از شایستگی اجتماعی در ظهور و بروز رفتار قلدری در مدرسه نقش دارد. محدودیتها و کاربردهای پژوهش نیز بحث شده است.
اسکندر فتحیآذر؛ یوسف ادیب؛ فرشته گلپرور
دوره 3، شماره 12 ، خرداد 1395، ، صفحه 47-56
چکیده
دستیابی به اهداف واقعی دورههای آموزش ضمن خدمت معلمان یکی از معضلات اساسی نظامهای تربیتی است. در ایران نیز با وجود اقدامات انجام شده، شواهد مستقیم و غیرمستقیم دربارة اثربخشی آموزشهای ضمن خدمت معلمان، نتایج چندان کارآمد و خشنودکنندهای را نشان نمیدهند. بهطوریکه انتظار اصلاحات و اقدامات تخصصی در این زمینه از سوی مسئولان ...
بیشتر
دستیابی به اهداف واقعی دورههای آموزش ضمن خدمت معلمان یکی از معضلات اساسی نظامهای تربیتی است. در ایران نیز با وجود اقدامات انجام شده، شواهد مستقیم و غیرمستقیم دربارة اثربخشی آموزشهای ضمن خدمت معلمان، نتایج چندان کارآمد و خشنودکنندهای را نشان نمیدهند. بهطوریکه انتظار اصلاحات و اقدامات تخصصی در این زمینه از سوی مسئولان و کارشناسان رو به افزایش است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی تجارب معلمان از عوامل برانگیزاننده و مؤثر در کیفیت آموزشهای ضمن خدمت است. این پژوهش به شیوة کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شده است. برای دستیابی به هدف پژوهش بیست نفر از معلمان دورة ابتدایی شهرستان اهر به شیوة نمونهگیری هدفمند انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل مشاهده، مصاحبة نیمهساختاریافته، سؤالات کتبی باز پاسخ و بررسی تحقیقات انجام شده در زمینههای مرتبط با موضوع پژوهش بودند. یافتههای حاصل از تجارب معلمان که مبتنی بر دادههای کدگذاری شده و استخراج مضامین اصلی و فرعی از آنها میباشند، نشان میدهند که عوامل برانگیزاننده و مؤثر در ارتقای کیفیت برنامههای ضمن خدمت معلمان را میتوان در چهار درونمایة اصلی انگیزش درونی، شایستگی مدرس، ویژگیهای موضوع و مشوقهای محیطی خلاصه کرد. یافتههای پژوهشی حاضر ضرورت توجه به عوامل مختلفی را که در ارزیابی دورههای ضمن خدمت از سوی معلمان به عنوان معیارهای اصلی کیفیت و کارآمدی محسوب میشود، نشان میدهد. تناسب برنامهها با انتظارات و نیازمندیهای معلمان به عنوان مخاطبان اصلی دورههای ضمن خدمت موجب بهبود کارایی کلی چنین برنامههایی خواهد شد.
تورج هاشمی؛ فرشته گلپرور؛ اسکندر فتحیآذر
دوره 2، شماره 7 ، اسفند 1393، ، صفحه 27-40
چکیده
چکیده هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامة شناخت و مقابله با قلدری دانشآموزان بر باورها و دیدگاههای معلمان دربارة قلدری و خودکارآمدی ادراکشدة آنان در مدیریت رفتار کلاس بود. بهمنظور اجرای پژوهش، 40 نفر از معلمان زن دورة ابتدایی به شکل تصادفی ساده انتخاب و به دو گروه آزمایش و کنترل گماشته شدند. برای اندازهگیری متغیرها از پرسشنامههای ...
بیشتر
چکیده هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامة شناخت و مقابله با قلدری دانشآموزان بر باورها و دیدگاههای معلمان دربارة قلدری و خودکارآمدی ادراکشدة آنان در مدیریت رفتار کلاس بود. بهمنظور اجرای پژوهش، 40 نفر از معلمان زن دورة ابتدایی به شکل تصادفی ساده انتخاب و به دو گروه آزمایش و کنترل گماشته شدند. برای اندازهگیری متغیرها از پرسشنامههای رفتار اجتماعی دانشآموزان و خودکارآمدی معلمان استفاده شد. برنامة طراحی شده برای گروه آزمایش با محتوای شناخت و مقابله با قلدری، در شش جلسة نود دقیقهای به کار گرفته شد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که مداخلة تربیتی توانسته تغییرات معناداری در دو نوع از باورهای معلمان به قلدری (باورهای جرأتمندانه و هنجاری) و میزان خودکارآمدی آنان در مدیریت رفتار کلاس به وجود آورد. با توجه به اینکه افزایش آگاهی و دانش معلمان دربارة قلدری و کسب مهارت در مقابله با آن نتایج مثبتی داشته است. یافتههای پژوهش حاضر بر ضرورت اجرای دورههای آمادهسازی و رشد حرفهای معلمان و مشاوران مدارس برای مواجة صحیح با مسائل رفتاری دانشآموزان تأکید دارد و میتواند در طراحی محتوای برنامههای ضمن خدمت معلمان اثرگذار باشند.
وحیده عبداللهی عدلیانصار؛ اسکندر فتحیآذر؛ نیدا عبدالهی
دوره 2، شماره 7 ، اسفند 1393، ، صفحه 41-52
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط تفکر انتقادی با خلاقیت، باورهای خودکارآمدی و عملکرد تحصیلی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان شهر سنندج انجام گرفته است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری این پژوهش دانشجویان دختر و پسر دورۀ کارشناسی دانشگاه فرهنگیان شهر سنندج بوده است که 213 دانشجو در سه گروه تحصیلی علوم انسانی، تجربی و ریاضی ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط تفکر انتقادی با خلاقیت، باورهای خودکارآمدی و عملکرد تحصیلی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان شهر سنندج انجام گرفته است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری این پژوهش دانشجویان دختر و پسر دورۀ کارشناسی دانشگاه فرهنگیان شهر سنندج بوده است که 213 دانشجو در سه گروه تحصیلی علوم انسانی، تجربی و ریاضی با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای بهعنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش برای جمعآوری اطلاعات از سه پرسشنامه: تفکر انتقادی کالیفرنیا (CCTDI)، خلاقیت، خودکارآمدی عمومی (GSE) و همچنین معدل دانشجویان استفاده گردید. دادههای بهدست آمده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، روش رگرسیون چندگانه و آزمون t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای حاصل از تحقیق نشان داد که بین تفکر انتقادی و عملکرد تحصیلی دانشجومعلمان رابطۀ معنادار وجود ندارد، متغیرهای خلاقیت و خودکارآمدی تفکر انتقادی را در جهت مثبت پیشبینی میکنند و بین دانشجویان دختر و پسر در تفکر انتقادی و خلاقیت تفاوت معنادار وجود دارد ولی به لحاظ باورهای خودکارآمدی بین دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنادار وجود ندارد.