طاهر محبوبی؛ سید بهاالدین کریمی؛ کمال محبوبی
دوره 5، شماره 3 ، اسفند 1396، ، صفحه 101-109
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه برنامهدرسی پنهانباباورهایانگیزشی و کارآفرینی در دانشجویان دانشگاه پیامنور استان آذربایجانغربی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه پیامنور مراکز استان آذربایجان غربی میباشد، که در سالتحصیلی 95-94 درمقطع کارشناسی به تحصیل مشغول بودند.در ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه برنامهدرسی پنهانباباورهایانگیزشی و کارآفرینی در دانشجویان دانشگاه پیامنور استان آذربایجانغربی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه پیامنور مراکز استان آذربایجان غربی میباشد، که در سالتحصیلی 95-94 درمقطع کارشناسی به تحصیل مشغول بودند.در این تحقیق 1000 نفر دانشجوی مقطع کارشناسی بهعنوان نمونه و به صورتخوشهای چندمرحله ای انتخاب شدند. به این منظور با تهیه فهرست مراکز استان آذربایجانغربی 5 مرکز بهصورت تصادفی ساده شامل مراکز ارومیه، خوی، بوکان، نقده و مهاباد انتخاب گردیدند و بعد از تهیه آمار دانشجویان هر مرکز با استفاده از نمونهگیری طبقهای متناسب با حجم هر مرکز، نمونه مناسبانتخابشد.ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامههای استاندارد برنامهدرسی پنهان (تقی پور و غفاری، 1389)، آزمون کارآفرینی روبینسون وهمکاران (1991) و پرسشنامه راهبردهای انگیزشی پینتریچ و دی گروت (1990) است. برای تحلیل دادهها از شاخصهای آمار توصیفی چون میانگین،واریانس و انحراف معیار و در بخش استنباطی از آزمون رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین برنامهدرسی پنهان بهطورکلی و مولفههای آن از جمله: کنش متقابل، ساختارسازمانی، جو اجتماعی و ساختار فیزیکی با باورهای انگیزشی و کارآفرینی دانشجویان در سطح 01/ رابطه معنی داری وجود داشت.
طاهر محبوبی؛ حسین سلیمی؛ سید عدنان حسینی؛ کمال محبوبی
دوره 3، شماره 10 ، آذر 1394، ، صفحه 73-80
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش خودکنترلی هیجانی بر کاهش افسردگی دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان بود. بدین منظور 40 نفر انتخاب و بهعنوان نمونه منظور گردیدند. روش تحقیق در این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود و از مقیاس هامیلتون (1960) بهعنوان ابزار پژوهش استفاده گردید. برنامه آموزش ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش خودکنترلی هیجانی بر کاهش افسردگی دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان بود. بدین منظور 40 نفر انتخاب و بهعنوان نمونه منظور گردیدند. روش تحقیق در این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود و از مقیاس هامیلتون (1960) بهعنوان ابزار پژوهش استفاده گردید. برنامه آموزش خودکنترلی هیجانی طی 10 جلسۀ 60 دقیقهای و در مدت پنج هفتة متوالی به دانشجویان ارائه گردید. بدین منظور نمونۀ تحقیق به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفری (یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه) گمارده شدند. گروه آزمایشی، تحت آموزش خودکنترلی هیجانی قرار گرفت، درحالیکه گروه گواه در معرض هیچ مداخلهای قرار نگرفتند. دادههای به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون کوواریانس) بهوسیلۀ نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس و در سطح 05/0> pبرای گروه وابسته به منظور تعیین اثربخشی آموزش خودکنترلی هیجانی نشان داد که این کاربندی توانسته است بهعنوان مداخلهای مؤثر موجب کاهش افسردگی دانشجویان هم در مرحله آزمایش و هم در مرحله پیگیری شود.