حمید دافعی؛ محمدرضا امام جمعه؛ علیرضا عصاره؛ صادق نصری
چکیده
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامة درسی توسعة دانش محتوایی تخصصی دانشجومعلمان آموزش ابتدایی در تقسیم کسرها بوده است. این پژوهش جزء پژوهشهای ترکیبی با طرح اکتشافی بود که با مدل تدوین طبقهبندی در دو بخش کیفی و کمّی انجام شد. در بخش کیفی با روش مطالعه موردی به فرآیند طراحی الگو و در بخش کمّی با روش توصیفی از نوع پیمایشی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامة درسی توسعة دانش محتوایی تخصصی دانشجومعلمان آموزش ابتدایی در تقسیم کسرها بوده است. این پژوهش جزء پژوهشهای ترکیبی با طرح اکتشافی بود که با مدل تدوین طبقهبندی در دو بخش کیفی و کمّی انجام شد. در بخش کیفی با روش مطالعه موردی به فرآیند طراحی الگو و در بخش کمّی با روش توصیفی از نوع پیمایشی به اعتبارسنجی الگو پرداخته شد. مشارکتکنندگان در بخش کیفی شامل 19 نفر از افراد متخصص و 61 پژوهش انجام شده در ارتباط با موضوع پژوهش بودند. جامعة آماری در بخش کمّی شامل آموزشگران ریاضی دانشگاه فرهنگیان، متخصصان آموزش ریاضی و معلمان دورة ابتدایی بودند که از طریق نمونهگیری هدفمند تعداد 22 نفر از متخصصان و 85 نفر از معلمان دورة ابتدایی انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها در بخش کیفی از مطالعة اسنادی و مصاحبههای نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی از پرسشنامة محقق ساخته که شامل 13 گویه بود استفاده شد. تحلیل دادهها در بخش کیفی با روش تحلیل محتوا و در بخش کمّی با تحلیل عاملی تاییدی انجام شد. نتایج تحلیل عناصر نشان داد که عناصر محتوا و فعالیتهای یادگیری، اهداف مهارتی، اهداف شناختی در سطح تجزیه و تحلیل و سطح ترکیب و روشهای ارزشیابی دارای بیشترین قدرت تبیین هستند، همچنین عناصر دیگر نظیر روشهای یاددهی یادگیری، اهداف نگرشی و وضوح و جامعیت برنامة درسی نیز به ترتیب به عنوان تبیین کنندههای معنادار شناسایی شدند.
یونس غلامی؛ حسن ملکی؛ علیرضا صادقی؛ مهدی محمدی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر طراحی و اعتبار سنجی الگوی مناسب برنامه درسی استعدادهای درخشان بوده است. این پژوهش از نوع پژوهشهای ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع ابزارسازی است که در بخش کیفی از روش مطالعه موردی چندگانه و رویکرد تحلیلی بافت نگاری و در بخش کمی از روش توصیفی از نوع پیماشی استفاده شد. در بخش کیفی با رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر طراحی و اعتبار سنجی الگوی مناسب برنامه درسی استعدادهای درخشان بوده است. این پژوهش از نوع پژوهشهای ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع ابزارسازی است که در بخش کیفی از روش مطالعه موردی چندگانه و رویکرد تحلیلی بافت نگاری و در بخش کمی از روش توصیفی از نوع پیماشی استفاده شد. در بخش کیفی با رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش نمونهگیری معیار 11 نفر از صاحبنظران و متخصصین مورد مصاحبه عمیق نیمه ساختمند قرار گرفتند و در بخش کمی و جهت اعتباریابی ابزار و الگوی ارائه شده 106 نفر از عوامل اجرایی و آموزشی مدارس متوسطه اول استعدادهای درخشان فارس به شیوه نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب و پرسشنامه محقق ساخته 127 گویهای تکمیل گردید. جهت تجزیه و تحلیل دادههای کیفی از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از تحلیل عاملی تاییدی استفاده گردید. نتایج تحلیل عناصر نشان داد که عنصر مواد و منابع آموزشی، راهبردهای یاددهی و یادگیری، فعالیت یادگیرنده و گروهبندی یادگیرندگان دارای بیشترین قدرت تبیین هستند عناصر دیگر نظیر عنصر زمان، محتوا، هدف و ارزشیابی نیز به ترتیب به عنوان تببین کننده معنادار این مدل مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت
سمنبر ملک زاده؛ عبدالرحیم نوه ابراهیم؛ بیژن عبداللهی؛ مجید ضماهنی
چکیده
تحقیق حاضر با هدف طراحی مدل ارتقا برند آموزشی در دانشگاه پیام نور انجام شد. بهره گیری از روش آمیخته (کیفی و کمی) به عنوان روش تحقیق استفاده شد. جامعه و نمونه آماری را اعضای صاحبنظر عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور به تعداد 32 نفر تشکیل دادند. گردآوری دادههای تحقیق از طریق پرسشنامه و در دو مرحله با توجه به ماهیت روش دلفی انجام گرفت. ...
بیشتر
تحقیق حاضر با هدف طراحی مدل ارتقا برند آموزشی در دانشگاه پیام نور انجام شد. بهره گیری از روش آمیخته (کیفی و کمی) به عنوان روش تحقیق استفاده شد. جامعه و نمونه آماری را اعضای صاحبنظر عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور به تعداد 32 نفر تشکیل دادند. گردآوری دادههای تحقیق از طریق پرسشنامه و در دو مرحله با توجه به ماهیت روش دلفی انجام گرفت. از آزمونهای کندال، بارتلت و کایزر مایر الکین (KMO)[1] برای بدست آوردن ضریب توافق و امکان سنجی استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده گردید. از بین 79 عامل بدست آمده، بعد از اعمال نظر خبرگان و آزمونهای فوق و ماتریس چرخشی تنها 50 عامل باقی ماند. با استفاده از نمودار سنگریزه و تحلیل عاملی اکتشافی نشانگرها در شش بعد تقیسم شده و با استفاده از نظر گروه کانونی[2] تحت عنوان فضای فیزیکی، رشته تحصیلی، شیوههای آموزش، برنامهریزی درسی، اعضای هیات علمی و محتوای آموزشی نام گذاری شدند و مدل ارتقای برند آموزشی در دانشگاه پیام نور طراحی گردید. در پایان پیشنهادهای کاربردی در راستای عملیاتی نمودن مدل حاصله ارائه شد. [1] Kaiser-Meyer-Olkin [2]. Focus Group