لیلا ذوقی؛ بیتا آجیل چی؛ سمیرا مدن دوست
چکیده
هدف از پژوهش حاضر نقش میانجی تنظیم هیجان در رابطه بین سبکهای یادگیری، حل مسئله، هیجانخواهی و هوش فرهنگی با ادراک خطر بود. در این پژوهش کاربردی با روش توصیفی- همبستگی از بین رانندگان مرکز شهر تهران، تعداد 340 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامههای سبک یادگیری کلب (1984)، حل مسئله هپنر و پترسون (1982)، هیجانخواهی ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر نقش میانجی تنظیم هیجان در رابطه بین سبکهای یادگیری، حل مسئله، هیجانخواهی و هوش فرهنگی با ادراک خطر بود. در این پژوهش کاربردی با روش توصیفی- همبستگی از بین رانندگان مرکز شهر تهران، تعداد 340 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامههای سبک یادگیری کلب (1984)، حل مسئله هپنر و پترسون (1982)، هیجانخواهی آرنت (1994)، هوش فرهنگی آنگ و ارلی (2004)، تنظیم هیجان گراس و جان (2003) و ادراک خطر رانندگی آلبرگ و راندمو (2001) پاسخ دادند.
بیشترین فراوانی متعلق به مردان، دامنه سنی40 تا 50 سال و تحصیلات فوق دیپلم و کمتر بود. ضرایب استاندارد مسیرهای مستقیم بین سبک یادگیری، حل مسئله، هیجانخواهی و هوش فرهنگی با تنظیم هیجان به ترتیب 41/۰، 31/0، 45/0، 45/۰ و ضریب استاندارد مسیر مستقیم بین تنظیم هیجان با ادراک خطر 93/0 و شاخص برازش مطلق (GOF) برای الگوی پژوهش مقدار ۳۸/۰ به دست آمد و مشخص شد که سبک یادگیری، حل مسئله، هیجانخواهی و هوش فرهنگی با میانجیگری تنظیم هیجان بر ادراک خطر رانندگان شهر تهران اثر مثبت دارند (05/0P<).
مریم محمودی؛ احمد برجعلی؛ حمید علیزاده؛ باقر غباری بناب؛ حامد اختیاری؛ سعید اکبری زردخانه
دوره 4، شماره 13 ، شهریور 1395، ، صفحه 69-84
چکیده
مطالعة حاضر به مقایسة تنظیم هیجان در کودکان با اختلال یادگیری و عادی نه تا یازده سال پرداخت. مطالعة حاضر دارای طرح توصیفی- پسرویدادی است. نمونة پژوهش شامل سی کودک با اختلال یادگیری و سی کودک عادی است که بهطور دسترس از شهر تهران انتخاب شدند. دو ابزار از جمله پرسشنامة تنظیم هیجان و سیاهة تنظیم هیجان اجرا شد. پرسشنامة تنظیم هیجان ...
بیشتر
مطالعة حاضر به مقایسة تنظیم هیجان در کودکان با اختلال یادگیری و عادی نه تا یازده سال پرداخت. مطالعة حاضر دارای طرح توصیفی- پسرویدادی است. نمونة پژوهش شامل سی کودک با اختلال یادگیری و سی کودک عادی است که بهطور دسترس از شهر تهران انتخاب شدند. دو ابزار از جمله پرسشنامة تنظیم هیجان و سیاهة تنظیم هیجان اجرا شد. پرسشنامة تنظیم هیجان به وسیلة کودکان و سیاهة تنظیم هیجان از سوی والدین آنان تکمیل شد. تحلیل دادهها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیری حاصل از هر دو ابزار پژوهش حاضر نشان داد که در مقایسه با کودکان عادی، کودکان اختلال یادگیری بیثباتی هیجانی/منفیگرایی بیشتر و نمرههای پایینتری را در استفاده از راهبرد تنظیم هیجان ارزیابی مجدد بهطور معناداری نشان دادند. همچنین، یافتههای به دست آمده از اثرهای تعاملی و اثرهای اصلی متغیرهای جمعیتشناختی مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس یافتههای به دست آمده، با توجه به نمرههای بالای کودکان با اختلال یادگیری در بیثباتی/منفیگرایی هیجانی، پیشنهاد میشود که مشکلات هیجانی در این گروه از کودکان از سوی متخصصان و معلمان مورد ملاحظة بیشتری قرار گیرد و برنامههایی بهمنظور بهبود مسائل این کودکان طراحی شود.