طاهر محبوبی
چکیده
این پژوهش به منظور اثربخشی آموزش مبتنی بر تلفن همراه در خودراهبری یادگیری، مهارتهای حل مسئله و عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان انجام شده است. روش پژوهش از نوع طرحهای تحقیق آزمایشی مداخلهای پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان ورودی سال تحصیلی 98-97، رشته علوم تربیتی دانشگاه ...
بیشتر
این پژوهش به منظور اثربخشی آموزش مبتنی بر تلفن همراه در خودراهبری یادگیری، مهارتهای حل مسئله و عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان انجام شده است. روش پژوهش از نوع طرحهای تحقیق آزمایشی مداخلهای پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان ورودی سال تحصیلی 98-97، رشته علوم تربیتی دانشگاه پیام نور مرکز بوکان (120 نفر) بود. بدین منظور 60 نفر که براساس آزمون هوش ریون (بهره هوشی بین 110-90) همتاسازی شده بودند، به عنوان نمونه در دو گروه آزمایش (30 نفر) و کنترل (30 نفر) به شیوه نمونهگیری تصادفی ساده قرار داده شدند. سپس در دو گروه آموزش مبتنی بر تلفن همراه (آزمایش) و آموزش سنتی (کنترل) پیشآزمون مقیاس خودراهبری یادگیری فیشر و همکاران (2001)، مقیاس مهارتهای حل مسئله هپنر و پترسون (1982) و مقیاس محقق ساخته آمار جهت سنجش عملکرد تحصیلی اجرا شد و سپس گروه آزمایشی هشت جلسه 60 دقیقهای به مدت 4 هفته متوالی به وسیله تلفن همراه آموزش دیدند و گروه کنترل به وسیله تلفن همراه، آموزشی دریافت نکردند و پس از آن از همة آزمودنیهای گروه آزمایش و کنترل پسآزمون به عمل آمد و نتایج مورد مقایسه قرار گرفت. دادههای بهدست آمده با استفاده از آزمون کوواریانس به وسیلۀ نرمافزار spss.24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس برای متغیرهای خودراهبری در یادگیری و مؤلفههای آن، مهارتهای ادراک حل مسئله و مؤلفههای آن و عملکرد تحصیلی در سطح 01/0P < تفاوت معناداری را نشان داد. به طور کلی این پژوهش در همسویی با نتایج پژوهشهای مشابه حاکی از آن است که آموزش مبتنی بر تلفن همراه میتواند در افزایش خودراهبری در یادگیری، مهارتهای ادراک حل مسئله و عملکرد تحصیلی دانشجویان نقش مؤثری داشته باشد.
سمانه حدادی؛ حسین زارع؛ سوسن علیزاده فرد
چکیده
این پژوهش با هدف مقایسه مهارتهای حل مسئله و سبکهای تصمیمگیری در زبانآموزان سطح متوسط و پیشرفته زبان دوم (انگلیسی، فرانسه، آلمانی) با غیر زبانآموزان انجام شد و با روش علی- مقایسهای اجرا گردید. جامعه آماری پژوهش متشکل از دو گروه بود؛ گروه اول شامل کلیه افرادی که در نیمه اول سال ٩٨، در موسسات آموزش زبان شهر تهران به یادگیری زبان ...
بیشتر
این پژوهش با هدف مقایسه مهارتهای حل مسئله و سبکهای تصمیمگیری در زبانآموزان سطح متوسط و پیشرفته زبان دوم (انگلیسی، فرانسه، آلمانی) با غیر زبانآموزان انجام شد و با روش علی- مقایسهای اجرا گردید. جامعه آماری پژوهش متشکل از دو گروه بود؛ گروه اول شامل کلیه افرادی که در نیمه اول سال ٩٨، در موسسات آموزش زبان شهر تهران به یادگیری زبان انگلیسی، فرانسه، آلمانی مشغول بودند و گروه دوم افراد تکزبانه (فارسی زبان) ساکن در شهر تهران بود. محدوده سنی دو گروه نیز بین 18 تا 40 سال بود. نمونه آماری بعد از حذف پرسشنامههای مخدوش برای هر گروه تعداد 120 نفر درنظر گرفته شد که به صورت خوشهای چند مرحلهای برای هر دو گروه انتخاب شدند. دادههای مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه حل مسئله کسیدی و لانگ (1996) و پرسشنامه سبکهای تصمیمگیری اسکات و بروس (۱۹۹۵) گردآوری شد؛ امّا به دلیل نرمال نبودن توزیع دادهها از آزمون یو مان-ویتنی برای تحلیل دادهها استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل دادهها نشان داد که بین مهارتهای حل مسئله در زبانآموزان زبان دوم (انگلیسی، فرانسه، آلمانی) با غیر زبانآموزان تفاوت وجود ندارد؛ اما درباره سبکهای تصمیمگیری، سبک تصمیمگیری وابسته، در زبانآموزان زبان دوم، به طور معناداری پایینتر از غیر زبانآموزان است (01/0P<). درباره مابقی سبکها به دلیل بالاتر بودن میزان معناداری از میزان 05/0 فرضی، وجود تفاوت رد میشود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که افرادی که زبان دوم را یاد گرفتهاند با قدرت پردازش اطلاعات بالاتر و سرعت یادگیری بیشتر این توانمندی را دارند که اطلاعات مربوط به موضوع مورد تصمیمگیری را دقیقتر و سریعتر از افرادی که تنها یک زبان میدانند گردآوری و جمعبندی کنند.