روانشناسی شناختی و یادگیری آموزشگاهی
نفیسه سادات نکوئی؛ زهرا هاشمی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی کارکردهای اجرایی در رابطه میان شیوههای فرزندپروری مثبت و توسعه شایستگی هیجانی و اجتماعی در دانشآموزان بود. در همین راستا، جامعه پژوهش شامل تمامی دانشآموزان پایه سوم ابتدایی مدارس منطقه 1 شهر تهران (سال تحصیلی 1401-1402) بود که با روش نمونهگیری به صورت در دسترس و داوطلبانه 383 نفر وارد پژوهش شدند و پرسشنامههای ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی کارکردهای اجرایی در رابطه میان شیوههای فرزندپروری مثبت و توسعه شایستگی هیجانی و اجتماعی در دانشآموزان بود. در همین راستا، جامعه پژوهش شامل تمامی دانشآموزان پایه سوم ابتدایی مدارس منطقه 1 شهر تهران (سال تحصیلی 1401-1402) بود که با روش نمونهگیری به صورت در دسترس و داوطلبانه 383 نفر وارد پژوهش شدند و پرسشنامههای فرزندپروری مثبت آلاباما (فریک، ۱۹۹۱)، کارکردهای اجرایی بریف (جیویا و همکاران، 2000) و شایستگی هیجانی- اجتماعی (ژو و ای، 2012) را تکمیل کردند. برای تحلیل دادهها از روشهای آماری ضریب همبستگی و تحلیل مسیر استفاده شد. یافتهها نشان داد میان شایستگیهای هیجانی و اجتماعی و مؤلفههای کارکردهای اجرایی رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. همچنین، رابطه فرزندپروری با ابعاد کارکردهای اجرایی نیز مثبت است. لذا از آن جایی که رابطه میان فرزندپروری با شایستگیها به صورت مستقیم و نیز با میانجیگری ابعاد کارکرد اجرایی به شکلی غیرمستقیم معنادار است، در نتیجه نقش میانجی به شکل ناقص (ناکامل) است. مطالعه حاضر شواهدی را ارائه میدهد که فرزندپروری مثبت ممکن است به عنوان یک مسیر مطلوب جهت مداخله عمل کند. به این ترتیب، تمرکز بر کارکرد اجرایی کودک و فرزندپروری به صورت جداگانه ممکن است در زمینه شایستگی رفتاری کودک کمتر مؤثر باشد. در واقع، برنامههای آموزشی والدین، که آنها را در یادگیری محتوای مرتبط با رشد فرزندشان درگیر میکند، استفاده از شیوههای مؤثر و فرصتهای یادگیری را افزایش میدهد.