روانشناسی شناختی و یادگیری آموزشگاهی
مریم تازش؛ حمیدرضا حسن آبادی؛ پروین کدیور؛ هادی کرامتی
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثرهای اولیه استنباطآموزی بر درک مطلب خواندن در دانشآموزان دوره دوم ابتدایی با ناتوانی اختصاصی درک مطلب بود. پژوهش حاضر در قالب یک طرح تکآزمودنی ABA انجام شد. تعداد شش دانشآموز بر اساس نمرههای قبلی مقیاس هوشی وکسلر کودکان ـ ویرایش چهارم و نمره کسبشده در مقیاس غربالگری ناتوانی یادگیری- نسخه چهارم (LDES-4) ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تعیین اثرهای اولیه استنباطآموزی بر درک مطلب خواندن در دانشآموزان دوره دوم ابتدایی با ناتوانی اختصاصی درک مطلب بود. پژوهش حاضر در قالب یک طرح تکآزمودنی ABA انجام شد. تعداد شش دانشآموز بر اساس نمرههای قبلی مقیاس هوشی وکسلر کودکان ـ ویرایش چهارم و نمره کسبشده در مقیاس غربالگری ناتوانی یادگیری- نسخه چهارم (LDES-4) و با توجه به ملاکهای ورود و خروج از میان دانشآموزان معرفیشده به مراکز اختلالات یادگیری انتخاب شدند. مداخلة آموزشی در 23 جلسه ارائه شد و دادهها با استفاده از نرم افراز R بهصورت دیداری و کمی تحلیل شدند. تحلیلهای دیداری و شاخصهای ناهمپوشانی و اندازه-های اثر (بیشترین01/1 و کمترین 87/0) افزایش معنیدار در عملکرد درک مطلب شرکتکنندگان نسبت به خط پایه و عدم کاهش معنیدار در مرحله بازگشتی نسبت به مرحله مداخله را نشان داد. به نظر میرسد یافته-های این پژوهش پیشروی نویدبخشی برای درمان اختلال یادگیری ویژه با محوریت استنباطآموزی باشد.
سیما اقایی؛ حمیدرضا حسن آبادی؛ ولی اله فرزاد؛ هادی کرامتی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی کارآمدی رویکرد تلفیقی به آموزش خودکارسازی حقایق ضرب در دانشآموزان با ناتوانی ریاضی بود. پژوهش حاضر در قالب یک طرح تک آزمودنی با چند خط پایه همزمان انجام شد. تعداد پنج دانشآموز با ناتوانی ریاضی با استفاده از نسخة ایرانی مقیاس هوشی وکسلر - ویرایش پنجم، آزمون ریاضیات ایران کی مت و بر اساس ملاکهای ورود و خروج ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی کارآمدی رویکرد تلفیقی به آموزش خودکارسازی حقایق ضرب در دانشآموزان با ناتوانی ریاضی بود. پژوهش حاضر در قالب یک طرح تک آزمودنی با چند خط پایه همزمان انجام شد. تعداد پنج دانشآموز با ناتوانی ریاضی با استفاده از نسخة ایرانی مقیاس هوشی وکسلر - ویرایش پنجم، آزمون ریاضیات ایران کی مت و بر اساس ملاکهای ورود و خروج از میان تعدادی از دانشآموز معرفی شده به مرکز اختلالات یادگیری انتخاب شدند. مداخلة آموزشی شامل آموزش مفهومی حقایق و راهبردهای ضرب با استفاده از آموزش مستقیم و سه حالت بازنمایی دانش (عینی - نمادین - انتزاعی) و خودکارسازی حقایق آموخته شده با استفاده از روش تشخیص - تمرین - تصحیح در ۱۷ جلسه (به طور میانگین ۳۰ دقیقهای) ارائه شد. دادهها با استفاده از یک آزمون خود کاری ریاضی جمعآوری و با استفاده از نرمافزار R بهصورت دیداری و کمی تحلیل شدند. تحلیلهای دیداری و شاخصهای ناهمپوشانی و نیز اندازههای اثر بهدست آمده (بیشترین ۸۹/۲ و کمترین ۴۵/۲) افزایش معنادار در عملکرد را برای هر پنج شرکتکننده نشان دادند. همچنین یافتهها پایداری خودکاری بهدست آمده در مرحلة نگهداری را نیز تأیید کردند. به نظر میرسد یافتههای این پژوهش میتواند رویکردی یکپارچه و مؤثر از آموزش شامل یادگیری مفهومی و یادگیری مبتنی بر حافظه را برای خودکارسازی حقایق ضرب در اختیار معلمان و درمانگران قرار دهد.
محمدجواد یزدانی ورزنه؛ حمیدرضا حسن آبادی؛ پروین کدیور؛ محمدحسین عبداللهی
چکیده
چکیده هدف پژوهش حاضر شناسایی زیرگونههای شناختی ناتوانی ریاضی با استفاده از خوشهبندی مدل- مبنا در یک نمونه بالینی بود. شرکتکنندگان پژوهش 41 دانشآموز دارای ناتوانی ریاضی مشغول به تحصیل در پایههای سوم، چهارم و پنجم با میانگین سنی 93/9 سال و انحراف استاندارد سنی 11/1 (33/13 ماه) بودند که در مراکز درمان ناتوانی یادگیری آموزش و پرورش به ...
بیشتر
چکیده هدف پژوهش حاضر شناسایی زیرگونههای شناختی ناتوانی ریاضی با استفاده از خوشهبندی مدل- مبنا در یک نمونه بالینی بود. شرکتکنندگان پژوهش 41 دانشآموز دارای ناتوانی ریاضی مشغول به تحصیل در پایههای سوم، چهارم و پنجم با میانگین سنی 93/9 سال و انحراف استاندارد سنی 11/1 (33/13 ماه) بودند که در مراکز درمان ناتوانی یادگیری آموزش و پرورش به عنوان ناتوان در یادگیری ریاضی آموزش ویژه دریافت میکردند. شرکت کنندگان در دو جلسه به صورت انفرادی با استفاده از مجموعهای از آزمونها و تکالیف شناختی حوزه- عام و حوزه-ویژهی مداد-کاغذی و رایانهای ارزیابی شدند. خوشهبندی دادهها به روش مدل- مبنا حاکی از وجود چهار خوشه مجزا از دانشآموزان بود که روایی آماری و تجربی آنها مورد تایید قرار گرفت: نقص دسترسی (1/31 درصد)، نقص دیداری- فضایی (8/26 درصد)، نقص سرعت پردازش و کنشهای اجرایی (8/26 درصد)، نقص سیستم عددی تقریبی (ANS) (2/12 درصد). این یافتهها دلالتهایی برای ارائه تعاریف ایجابی از ناتوانی ریاضی دارد و میتواند برای تدارک مداخلههای متناسب با هر زیرگونه پژوهشهای بعدی را برانگیزد.