رضا ابدام؛ عباس قلتاش؛ فایزه ناطقی
چکیده
هدف تحقیق طراحی و اعتبارسنجی برنامة درسی مبتنی بر شایستگی عمومی برای دانشآموزان دورة دوم متوسطه بود. روش تحقیق از نوع آمیخته اکتشافی است که دادههای آن به شیوة میدانی و با استفاده از پرسشنامه جمعآوری گردید. جامعة آماری شامل متخصصان برنامهریزی درسی و همة دبیران و کارشناسان دورة متوسطه نظری استان فارس بود. نمونة آماری در بخش ...
بیشتر
هدف تحقیق طراحی و اعتبارسنجی برنامة درسی مبتنی بر شایستگی عمومی برای دانشآموزان دورة دوم متوسطه بود. روش تحقیق از نوع آمیخته اکتشافی است که دادههای آن به شیوة میدانی و با استفاده از پرسشنامه جمعآوری گردید. جامعة آماری شامل متخصصان برنامهریزی درسی و همة دبیران و کارشناسان دورة متوسطه نظری استان فارس بود. نمونة آماری در بخش کمّی در دو مرحله انتخاب گردید. در ابتدا ده نفر از متخصصان برنامهریزی درسی به صورت هدفمند انتخاب شدند و سپس از بین همة دبیران و کارشناسان دورة متوسطه نظری استان فارس که در زمینة برنامهریزی درسی صاحبنظر بودند هشتاد نفر به عنوان نمونة آماری به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری برای جمعآوری دادهها، در مرحله کیفی شامل تحلیل محتوای قیاسی و در مرحله کمّی پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی صوری آن و پایانی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 92/0 مورد تأیید قرار گرفت. دادهها با استفاده از تحلیل محتوای کیفی با نظام مقولهبندی قیاسی و روشهای کمی از جمله تحلیل عاملی از طریق نرمافزار SPSS تحلیل شد. یافتههای کیفی الگوی طراحی شده ویژگیهای مرتبط با عناصر اصلی هدف، محتوا، روش و ارزشیابی را مورد تأیید قرار داد و یافتههای کمّی گویای اعتبارسنجی الگوی طراحی شده بود. پس میتوان نتیجه گرفت که برنامة درسی مبتنی بر شایستگی عمومی برای دورة دوم متوسطه نظری در این پژوهش میتواند در نظام آموزشی جدید مورد استفاده قرار گیرد.
عباس قلتاش؛ احمدرضا اوجینژاد؛ علیرضا دهقان منگابادی
دوره 3، شماره 10 ، آذر 1394، ، صفحه 7-16
چکیده
هدف پژوهش حاضر آسیبشناسی الگوی ارزشیابی توصیفی پیشرفت تحصیلی به منظور ارائه الگوی مناسب در دوره ابتدایی ناحیه دو شهر یزد بود. روش پژوهش، روشی ترکیبی بوده که در بخش کمی از روش توصیفی از نوع پیمایشی و در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. جامعه آماری شامل معلمان و والدین دانشآموزان دوره ابتدایی ناحیه دو شهر یزد بودند. با ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر آسیبشناسی الگوی ارزشیابی توصیفی پیشرفت تحصیلی به منظور ارائه الگوی مناسب در دوره ابتدایی ناحیه دو شهر یزد بود. روش پژوهش، روشی ترکیبی بوده که در بخش کمی از روش توصیفی از نوع پیمایشی و در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. جامعه آماری شامل معلمان و والدین دانشآموزان دوره ابتدایی ناحیه دو شهر یزد بودند. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده و نیز جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان، 160 نفر از معلمان و از جامعه والدین با روش نمونهگیری هدفمند 100 نفر مرد و 100 نفر زن انتخاب گردیدند. ابزارهای جمعآوری اطلاعات شامل مصاحبه نیمه سازمانیافته و پرسشنامه محقق ساخته برای سنجش نظرات معلمان و سنجش نظرات والدین بود، روایی محتوایی ابزارها بر اساس نظر متخصصان برنامهریزی درسی تعیین و تأیید شد و ضریب پایایی با استفاده از روش آلفای کرونباخ به ترتیب 93/. و 87/. به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل دادهها از آزمونهای ناپارامتریک کولموگراف - اسمینوروف و آزمون میانه و در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون استفاده شد. نتایج نشان داد مشکلات مربوط به مقوله طراحی ارزشیابی توصیفی از نظر معلمان و والدین تا حدودی (در سطح متوسط) وجود دارد، مشکلات اجرا از نظر معلمان در حد زیاد و از نظر والدین تا حدودی (در سطح متوسط) وجود دارد و در نهایت مشکلات پس از اجرای ارزشیابی توصیفی از نظر معلمان در حد زیاد و از نظر والدین تا حدودی وجود دارد. بر اساس یافتههای بخش کیفی الگویی به نام ارزشیابی تلفیقی ارائه شد. از یافتهها نتیجه گرفته میشود که در کل ارزشیابی توصیفی از وضعیت خوبی در اجرا برخوردار نیست و الگوی تلفیقی ارائه شده میتواند بسیاری از مشکلات اجرایی الگوی جاری ارزشیابی توصیفی را بر طرف نماید.