علی اکبر شریفی؛ زینب خرمی
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت به مادران بر کارکردهای اجرایی و انگیزش تحصیلی کودکان دارای اختلال کمتوجهی و بیشفعالی صورت گرفته است. روش پژوهش نیمه تجربی با پیشآزمون - پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران کودکان دارای اختلال کمتوجهی و بیشفعالی کاشان بود که از میان آنها 32 نفر به شیوه ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت به مادران بر کارکردهای اجرایی و انگیزش تحصیلی کودکان دارای اختلال کمتوجهی و بیشفعالی صورت گرفته است. روش پژوهش نیمه تجربی با پیشآزمون - پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران کودکان دارای اختلال کمتوجهی و بیشفعالی کاشان بود که از میان آنها 32 نفر به شیوه در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. از پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر (1981) و سیاهه درجهبندی رفتاری کارکردهای اجرایی استفاده شد. پس از اجرای پیشآزمون، گروه آزمایش بهصورت مجازی آموزش فرزندپروری مثبت را طی 7 جلسۀ 60 دقیقهای دریافت کرد و گروه گواه هیچگونه آموزشی دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات آموزشی، پسآزمون اجرا گردید. دادهها پس از گردآوری با روش تحلیل کوواریانس و نرمافزار SPSS-26 تجزیهوتحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش فرزندپروری مثبت به مادران اثر معناداری بر کارکردهای اجرایی و انگیزش تحصیلی (63/71 F= و 01/0 p <) کودکان دارای اختلال کمتوجهی و بیشفعالی اثر دارد. در نتیجه به نظر میرسد آموزش فرزندپروری مثبت به مادران موجب بهبود کارکردهای اجرایی و انگیزش تحصیلی کودکان دارای اختلال کمتوجهی – بیشفعالی میشود.
بهروز فروغی پردنجانی؛ علی اکبر شریفی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تبیین ارتباط خود ناهمخوانی و تابآوری تحصیلی با اهمالکاری تحصیلی در دانشجویان بود. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعة آماری پژوهش حاضر شامل همة دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد بود که به روش نمونهگیری، خوشهای 242 دانشجو از میان آنها انتخاب شد. برای گردآوری دادهها از پرسشنامة خود ناهمخوانی هیگینز ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر تبیین ارتباط خود ناهمخوانی و تابآوری تحصیلی با اهمالکاری تحصیلی در دانشجویان بود. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعة آماری پژوهش حاضر شامل همة دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد بود که به روش نمونهگیری، خوشهای 242 دانشجو از میان آنها انتخاب شد. برای گردآوری دادهها از پرسشنامة خود ناهمخوانی هیگینز (1987)، پرسشنامة تابآوری تحصیلی ساموئلز (2004) و پرسشنامة اهمالکاری تحصیلی سواری (1390) استفاده شد. برای تحلیل دادهها از روش ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام استفاده گردید. نتایج حاکی از همبستگی مثبت و معنادار خود ناهمخوانی واقعی-بایدی (r=0.36) و واقعی-ایدهآل (r=0.39) با اهمالکاری تحصیلی و نداشتن همبستگی معنادار تابآوری تحصیلی با اهمالکاری تحصیلی بود. افزون بر این، تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از میان متغیرهای پیشبین، فاصله خود واقعی-ایدهآل توانست بیش از 15 درصد از واریانس اهمالکاری تحصیلی را پیشبینی کند. افراد خود ناهمخوان احتمال اهمالکاری بیشتری دارند. همچنین، فاصله بین خودِ واقعی و خودِ ایدهآل قویترین پیشبینیکنندة اهمالکاری است؛ بنابراین دانشجویانی که بین خودِ واقعی و ایدهآل شان اختلاف زیادی تجربه میکنند، بیشتر از افرادی که بین خودِ واقعی و خودِ بایدی شان تفاوت تجربه میکنند، اهمالکاری میکنند.