الهه سعیدی؛ علیرضا پیرخائفی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه خلاقیت و حافظه دانشآموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی انجام شد. طرح پژوهش از نوع علی – مقایسهای است. جامعه آماری شامل دانشآموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی مشغول به تحصیل در مدارس منطقه 3 شهر تهران بود. نمونه شامل 30 دانشآموز دارای اختلال ریاضی و 30 دانشآموز عادی شد. برای اندازهگیری خلاقیت، از آزمون ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسه خلاقیت و حافظه دانشآموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی انجام شد. طرح پژوهش از نوع علی – مقایسهای است. جامعه آماری شامل دانشآموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی مشغول به تحصیل در مدارس منطقه 3 شهر تهران بود. نمونه شامل 30 دانشآموز دارای اختلال ریاضی و 30 دانشآموز عادی شد. برای اندازهگیری خلاقیت، از آزمون تفکر خلاق تورنس و برای اندازهگیری حافظه بصری از آزمون حافظه بصری کیم کاراد استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس تحلیل گردید. یافتههای پژوهش نشان داد، نمرات خلاقیت، حافظه فوری، حافظه کامل و صحت حافظه در دانشآموزان دارای اختلال ریاضی به طور معناداری (p<0.05) پایینتر از دانشآموزان عادی است. در حوزه خلاقیت، بیشترین تفاوت در نمرات ابتکار و بسط ذهنی و در حوزه حافظه، در نمرات حافظه فوری و کامل دیده شد؛ با این وجود، میان دانشآموزان دختر و پسر دارای اختلال ریاضی، در سیالی و انعطافپذیری، حافظه فوری، حافظه کامل و صحت حافظه اختلاف معناداری دیده نشد. به طور کلی نتایج پژوهش نشان داد که دانشآموزان دارای اختلال ریاضی صرف نظر از جنسیت، بدکارکردهایی در خلاقیت و حافظه بصری دارند که لزوم توانبخشی شناختی را برای آنان اجتنابناپذیر میکند.
محمدجواد یزدانی ورزنه؛ حمیدرضا حسن آبادی؛ پروین کدیور؛ محمدحسین عبداللهی
چکیده
چکیده هدف پژوهش حاضر شناسایی زیرگونههای شناختی ناتوانی ریاضی با استفاده از خوشهبندی مدل- مبنا در یک نمونه بالینی بود. شرکتکنندگان پژوهش 41 دانشآموز دارای ناتوانی ریاضی مشغول به تحصیل در پایههای سوم، چهارم و پنجم با میانگین سنی 93/9 سال و انحراف استاندارد سنی 11/1 (33/13 ماه) بودند که در مراکز درمان ناتوانی یادگیری آموزش و پرورش به ...
بیشتر
چکیده هدف پژوهش حاضر شناسایی زیرگونههای شناختی ناتوانی ریاضی با استفاده از خوشهبندی مدل- مبنا در یک نمونه بالینی بود. شرکتکنندگان پژوهش 41 دانشآموز دارای ناتوانی ریاضی مشغول به تحصیل در پایههای سوم، چهارم و پنجم با میانگین سنی 93/9 سال و انحراف استاندارد سنی 11/1 (33/13 ماه) بودند که در مراکز درمان ناتوانی یادگیری آموزش و پرورش به عنوان ناتوان در یادگیری ریاضی آموزش ویژه دریافت میکردند. شرکت کنندگان در دو جلسه به صورت انفرادی با استفاده از مجموعهای از آزمونها و تکالیف شناختی حوزه- عام و حوزه-ویژهی مداد-کاغذی و رایانهای ارزیابی شدند. خوشهبندی دادهها به روش مدل- مبنا حاکی از وجود چهار خوشه مجزا از دانشآموزان بود که روایی آماری و تجربی آنها مورد تایید قرار گرفت: نقص دسترسی (1/31 درصد)، نقص دیداری- فضایی (8/26 درصد)، نقص سرعت پردازش و کنشهای اجرایی (8/26 درصد)، نقص سیستم عددی تقریبی (ANS) (2/12 درصد). این یافتهها دلالتهایی برای ارائه تعاریف ایجابی از ناتوانی ریاضی دارد و میتواند برای تدارک مداخلههای متناسب با هر زیرگونه پژوهشهای بعدی را برانگیزد.