روانشناسی شناختی و یادگیری آموزشگاهی
سیده مولود سالاری پور؛ علیرضا حاجی یخچالی؛ مرتضی امیدیان؛ ناصر بهروزی
چکیده
چکیدهمقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر رنگآمیزی مندلا بر حافظة کاری و اضطراب امتحان دانشآموزان دختر سال دوازدهم شهر اهواز انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی از نوع گروه کنترل نابرابر و پیگیری یکماهه بود. جامعة آماری پژوهش شامل، کلیة دانشآموزان دختر پایة دوازدهم سال تحصیلی 1402-1401 شهر اهواز بودند که با روش نمونهگیری ...
بیشتر
چکیدهمقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر رنگآمیزی مندلا بر حافظة کاری و اضطراب امتحان دانشآموزان دختر سال دوازدهم شهر اهواز انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی از نوع گروه کنترل نابرابر و پیگیری یکماهه بود. جامعة آماری پژوهش شامل، کلیة دانشآموزان دختر پایة دوازدهم سال تحصیلی 1402-1401 شهر اهواز بودند که با روش نمونهگیری خوشهای بر اساس ملاک-های ورود و خروج انتخاب گردیدند. از بین دانشآموزان30 نفر از طریق روش نمونهگیری تصادفی انتخاب و به همین روش در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. هر دو گروه در مراحل پیش-آزمون، پسآزمون و پیگیری با استفاده از آزمون حافظة کاری فراخنای اعداد (وکسلر، 2009) و اضطراب امتحان (فریدمن، 1997) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 11 جلسة 45 دقیقهای تحت مداخله رنگآمیزی طرحهای مندلا قرار گرفت اما گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. دادههای پژوهش با استفاده از نرمافزار SPSS23 و روش اندازهگیری مکرر مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج بهدستآمده نشان داد رنگآمیزی مندلا بر افزایش حافظة کاری و کاهش اضطراب امتحان دانشآموزان در مرحلة پسآزمون مؤثر بوده است و اثرات آن در مرحلة پیگیری نیز باقی مانده است (05/0>p). نتیجهگیری: بنابر یافتههای پژوهش میتوان برای افزایش حافظة کاری و کاهش اضطراب امتحان در دانشآموزان دختر از مداخلة رنگآمیزی طرحهای مندلا استفاده کرد.واژههای کلیدی: رنگآمیزی مندلا، حافظة کاری، اضطراب امتحان، دانش آموزان.
روانشناسی شناختی و یادگیری آموزشگاهی
فریبا تابع بردبار
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی ساختاری بین نیازهای بنیادین روانشناختی و اشتیاق تحصیلی با واسطه گری کمال گرایی تحصیلی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان شیراز، در سال تحصیلی 1401-1400 با تعداد نمونه 150 نفر بود. ابزار های مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه نیازهای بنیادین ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی ساختاری بین نیازهای بنیادین روانشناختی و اشتیاق تحصیلی با واسطه گری کمال گرایی تحصیلی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان شیراز، در سال تحصیلی 1401-1400 با تعداد نمونه 150 نفر بود. ابزار های مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه نیازهای بنیادین روانشناختی دسی و ریان(0200)، پرسشنامه کمال گرایی اهواز، نجاریان و همکاران(1378) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فریدریگز و همکاران(2004) بود. روابط بین سازههای مدل پیشنهادی با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS ویراست 24 تحلیل شد. شاخص های برازندگی الگوی پیشنهادی حاکی از برازش قابل قبولی با داده ها بود. نتایج نشان داد نیازهای بنیادین روانشناختی بر کمال گرایی(01/0 = P ، 24/=) و اشتیاق تحصیلی (01/0 = P ، 18/=) اثر مستقیم و معنادار دارد. کمال گرایی نیز دارای اثر مستقیم و معنادار بر اشتیاق تحصیلی(01/0 = P ، 21/=) است. با توجه با کاهش ضرایب مسیر میتوان گفت کمال گرایی در رابطه بین نیازهای بنیادین روانشناختی دانش آموزان و اشتیاق تحصیلی نقش واسطهای ایفا مینماید. با کشف روابط میان متغیرهای مرتبط با تحصیل میتوان از ترک تحصیل و شکست تحصیلی جلوگیری کرد و مدل های درمانی مناسبی جهت افزایش کیفیت تحصیلی آنان پیشنهاد داد.
جنبههای اخلاقی، ارزشی و اجتماعی مرتبط با یادگیری آموزشگاهی
مهدی شیرزاده
چکیده
چکیدهاین تحقیق با هدف تعیین رابطه بین محقپنداری تحصیلی و تکانشگری با بیصداقتی تحصیلی دانشآموزان دوره دوم متوسطه انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی بود،. جامعه آماری را کلیه دانشآموزان دوره دوم متوسطه شهر میاندوآب در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که تعداد 272 نفر (137 پسر و 135 دختر) با روش تصادفی خوشهای چند مرحلهای، به عنوان نمونه ...
بیشتر
چکیدهاین تحقیق با هدف تعیین رابطه بین محقپنداری تحصیلی و تکانشگری با بیصداقتی تحصیلی دانشآموزان دوره دوم متوسطه انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی بود،. جامعه آماری را کلیه دانشآموزان دوره دوم متوسطه شهر میاندوآب در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که تعداد 272 نفر (137 پسر و 135 دختر) با روش تصادفی خوشهای چند مرحلهای، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها، از پرسشنامههای محقپنداری تحصیلی (چونینگ و کمبل، 2009)، تکانشگری (پاتون، استنفورد و بارت، 1995) و بیصداقتی تحصیلی (مککابی و تروینیو، 1996) استفاده شد. تحلیل دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش گامبهگام در نرمافزار SPSS23 انجام شد. یافتهها نشان داد بین محقپنداری تحصیلی (43/0=r) و تکانشگری (50/0=r) با بیصداقتی تحصیلی رابطه مثبت معناداری وجود دارد (001/0>p). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که محقپنداری تحصیلی و تکانشگری قادرند 33 درصد از واریانس بیصداقتی تحصیلی را تبیین کنند؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که محقپنداری تحصیلی و تکانشگری نقش مهمی را در پیشبینی بیصداقتی تحصیلی دانشآموزان دوره دوم متوسطه ایفا می-کنند. همچنین پیشنهاد میشود که دستاندرکاران حوزه آموزش و پرورش با طرح برنامههایی معلمان و دانشآموزان را از متغیرهای محقپنداری تحصیلی و تکانشگری به عنوان عوامل مؤثر در روند آموزش کلاسی آگاه سازند تا احتمال وقوع بیصداقتی تحصیلی کمتر شود.
روانشناسی شناختی و یادگیری آموزشگاهی
زهرا نصیری؛ حمدا... منظری توکلی؛ امان ... سلطانی؛ آناهیتا بحرینی
چکیده
دلیل عدم موفقیت در یادگیری و افت تحصیلی فقدان مهارت های تحصیلی میباشد. کودکان کم توان ذهنی به عنوان قشر خاص و آسیب پذیر جامعه به دلایل گوناگونی معمولا مهارت تحصیلی کمی دارند. یکی از دلایل مهم می تواند کارکردهای اجرایی باشد. تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش کارکردهای اجرایی در پیش بینی مهارتهای تحصیلی ریاضی دانش اموزان ابتدایی کم توان ذهنی ...
بیشتر
دلیل عدم موفقیت در یادگیری و افت تحصیلی فقدان مهارت های تحصیلی میباشد. کودکان کم توان ذهنی به عنوان قشر خاص و آسیب پذیر جامعه به دلایل گوناگونی معمولا مهارت تحصیلی کمی دارند. یکی از دلایل مهم می تواند کارکردهای اجرایی باشد. تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش کارکردهای اجرایی در پیش بینی مهارتهای تحصیلی ریاضی دانش اموزان ابتدایی کم توان ذهنی انجام شد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه 995 دانشآموزان کم توان ذهنی مقطع ابتدایی در سال تحصیلی 1402-1401 در شهر کرمان بود؛ که براساس جدول مورگان-کرجسی حجم نمونه آماری این تحقیق 278 نفر بدست آمد؛ که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف و آزمون معلم ساخته ریاضی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزارهای spss25، و Amos24 انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد الگوی نقش کارکردهای اجرایی در پیش بینی مهارت های تحصیلی ریاضی در دانش آموزان ابتدایی کم توان ذهنی با کنترل اثر هوش و سن از برازش قابل قبولی برخوردار است. بین بازداری، انتقال توجه، کنترل هیجانی، آغازگری، حافظه کاری، برنامه ریزی، سازماندهی مواد و بازبینی با مهارت های تحصیلی ریاضی دانش آموزان کم توان ذهنی رابطه معنی داری وجود داشت، بطوری که مولفه های کارکردهای اجرایی بصورت همزمان 357/0 واریانس مهارت های تحصیلی دانش آموزان کم توان ذهنی را تبیین می کردند و و مهمترین پیش بینی کننده مهارت های تحصیلی ریاضی در دانش آموزان کم توان ذهنی به ترتیب برنامه ریزی و حافظه کاری بودند
رمضان حسنزاده؛ لیلا وطن دوست
دوره 5، شماره 3 ، اسفند 1396، ، صفحه 67-72
چکیده
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مدیریت انگیزش بر سرزندگی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان صورت گرفته است. روش پژوهش آزمایشی است. طرح تحقیق نیمه آزمایشی (شبه تجربی) با طرح پیشآزمون و پس آزمون است. جامعه آماری دانش آموزان دوره ی متوسطه ی شهر ساری است. روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای میباشد. دو گروه آزمایشی (20 نفر) و گروه کنترل (20 نفر) ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مدیریت انگیزش بر سرزندگی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان صورت گرفته است. روش پژوهش آزمایشی است. طرح تحقیق نیمه آزمایشی (شبه تجربی) با طرح پیشآزمون و پس آزمون است. جامعه آماری دانش آموزان دوره ی متوسطه ی شهر ساری است. روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای میباشد. دو گروه آزمایشی (20 نفر) و گروه کنترل (20 نفر) انتخاب شدند. در پژوهش حاضر برای گرد آوری داده ها ازپرسشنامه استفاده شد. در این پژوهش از پرسشنامه سرزندگی تحصیلی و خودپندره تحصیلی در پیشآزمون و پس آزمون استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش توصیفی (محاسبه میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون تحلیل کوواریارنس) از طریق برنامه نرم افزاری spss20 استفاده شده است. یافته ها نشان داد آموزش مدیریت انگیزش منجر به افزایش سرزندگی تحصیلی شده است. همچنین، یافته ها نشان داد آموزش مدیریت انگیزش منجر به افزایش خودپنداره تحصیلی شده است. آموزش مدیریت انگیزش، سرزندگی تحصیلی دانشآموزان را ارتقا میبخشد. همچنین ،آموزش مدیریت انگیزش، خودپنداره تحصیلی دانشآموزان را ارتقا میبخشد.
کاظم برزگربفرویی
دوره 3، شماره 9 ، شهریور 1394، ، صفحه 21-32
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش همدلی بر پرخاشگری و سازگاری دانش آموزان دختر پایة ششم ابتدایی شهر یزد است. روش پژوهش، نیمه تجربی است و در آن از دو گروه آزمایش و گواه با انجام پیشآزمون و پسآزمون استفاده شد. نمونة حاضر 62 نفر از دانش آموزان دختر پایة ششم ابتدایی شهر یزد بودند که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، انتخاب شدند و ...
بیشتر
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش همدلی بر پرخاشگری و سازگاری دانش آموزان دختر پایة ششم ابتدایی شهر یزد است. روش پژوهش، نیمه تجربی است و در آن از دو گروه آزمایش و گواه با انجام پیشآزمون و پسآزمون استفاده شد. نمونة حاضر 62 نفر از دانش آموزان دختر پایة ششم ابتدایی شهر یزد بودند که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، انتخاب شدند و بهطور تصادفی و برابر در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. ابتدا هر دو گروه به پرسشنامهها (پیشآزمون) پاسخ دادند و سپس تنها گروه آزمایش طی 15 جلسه تحت آموزش همدلی قرار گرفت. درنهایت مجدداً پرسشنامهها به وسیلة هر دو گروه پاسخ داده شد (پسآزمون). دادهها با استفاده از پرسشنامههای همدلی آیزنبرگ و همکاران (1991)، پرسشنامة اختلال رفتاری کودکان راتر (1964) و پرسشنامة پرخاشگری باس و پری (1992)، جمعآوری و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها حاکی از آن بود که بعد از کنترل نمرههای پیشآزمون، تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و گواه در میانگین نمرههای همدلی، سازگاری اجتماعی و پرخاشگری و ابعاد آن وجود دارد. نتایج حاصل از پژوهش حاضر میتواند زمینهای را برای بهبود سازگاری اجتماعی و کاهش پرخاشگری دانش آموزان فراهم آورد.