روانشناسی شناختی و یادگیری آموزشگاهی
علی مصطفایی؛ فاطمه بیان فر
چکیده
هدف این مطالعه تعیین اثربخشی آموزش حرفه ای تربیت مربی پیشدبستانی بر خودکارآمدی تصمیمگیری شغلی و ابزار وجود داوطلبان مربیگری پیشدبستانی است. روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با پیشآزمون –پسآزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه داوطلبان مربیگری پیشدبستانی شهر مهاباد است که در دوره آموزش حرفه ای تربیت مربی پیشدبستانی ...
بیشتر
هدف این مطالعه تعیین اثربخشی آموزش حرفه ای تربیت مربی پیشدبستانی بر خودکارآمدی تصمیمگیری شغلی و ابزار وجود داوطلبان مربیگری پیشدبستانی است. روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با پیشآزمون –پسآزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه داوطلبان مربیگری پیشدبستانی شهر مهاباد است که در دوره آموزش حرفه ای تربیت مربی پیشدبستانی دانشگاه پیامنور در سال ۱۳۹۸ شرکت کرده بودند و تعداد آنان ۱۹۷ نفر بود. تعداد ۴۰ نفر به روش نمونهگیری بهصورت نمونهگیری نظامدار انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل ۲۰ جلسه (هر هفته دو جلسه) آموزشهای تخصصی، فرم کوتاه مقیاس خودکارآمدی در تصمیمگیری شغلی بتز و همکاران (۱۹۹۶)، پرسشـنامة خود ابرازی بزرگسـالان گی، هالندورث و گالاسـی (۱۹۷۵) بود. پرسشنامهها بهصورت پیشآزمون و پسآزمون انجام شد. دادهها با آزمون تحلیل واریانس و کوواریانس در نرمافزار اس پی اس اس نسخه ۲۴ انجام گرفت. مداخله بر خودارزیابی، انتخاب هدف، اطلاعات شغلی و برنامهریزی از مؤلفههای خودکارآمدی تصمیمگیری شغلی مؤثر بوده و تنها بر حل مسئله تأثیری نداشته است (۰۹/۰=P). مداخله بر ابراز وجود هم تأثیر گذاشته است (۰۵/۰> P). با توجه به این که آموزش حرفه ای بر خودکارآمدی تصمیمگیری شغلی و ابراز وجود تأثیر مثبت گذاشته است؛ لذا پیشنهاد میشود با آموزش تخصصی و حرفهای زمینه موفقیت داوطلبان مربی پیشدبستانی را در شغل مد نظر فراهم کرد.
فاطمه بیان فر؛ امیر رضا رجائی مش
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تببین مدل عملکرد تحصیلی بر اساس تواناییهای شناختی، خودکارآمدی حافظه، حافظه رومزه، حافظه گذشتهنگر- آیندهنگر با میانجیگری فراحافظه در دانشآموزان بود. پژوهش حاضر کاربردی و از نوع همبستگی به روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه دانشآموزان مقطع متوسطه دوم شهر مشهد در سال تحصیلی 1399-1400بود که از ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر تببین مدل عملکرد تحصیلی بر اساس تواناییهای شناختی، خودکارآمدی حافظه، حافظه رومزه، حافظه گذشتهنگر- آیندهنگر با میانجیگری فراحافظه در دانشآموزان بود. پژوهش حاضر کاربردی و از نوع همبستگی به روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه دانشآموزان مقطع متوسطه دوم شهر مشهد در سال تحصیلی 1399-1400بود که از آن میان به روش نمونهگیری در دسترس 322 نفر انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادها شامل پرسشنامه تواناییهای شناختی نجاتی (1392)، پرسشنامه حافظه روزمره ساندرلند و همکاران (1983)، پرسشنامه حافظه گذشتهنگر– آیندهنگر کرافورد و همکاران (2003) پرسشنامه خودکارآمدی حافظه بری و همکاران (1989)،. پرسشنامه فراحافظه چند عاملی تریر و ریج (2002) بودند. به منظور آزمودن فرضیههای پژوهش از روش تحلیل مسیر و معادلات ساختاری به وسیله نرمافزارهای SPSS-22 و AMOS-22 استفاده شد. متغیرهای پنهان تواناییهای شناختی، خودکارآمدی حافظه، حافظه رومزه، حافظه گذشته - آیندهنگر و فراحافظه دارای نشانگر بودند که یافتههای مدل اندازهگیری نشان داد همه متغیرهای نشانگر بر سازه مکنون خود به طور معناداری بار شدهاند. نتایج مدل ساختاری نیز نشان داد که متغیرهای پنهان اثر مثبت، مستقیم و معناداری بر عملکرد تحصیلی دارند. تواناییهای شناختی، خودکار آمدی حافظه، حافظه رومزه، حافظه گذشتهنگر- آیندهنگر با میانجیگری فراحافظه برعملکرد تحصیلی اثرات مثبت، مستقیم و نیز اثر کل مثبت و معناداری دارند. این مدل در مجموع 67% واریانس عملکرد تحصیلی را پیشبینی کرد. با توجه به نتایج به دست آمده میتوان از نقش متغیرهای پیشبین برای بهبود عملکرد تحصیلی استفاد کرد.
فاطمه بیانفر؛ علی مصطفایی
دوره 5، شماره 3 ، اسفند 1396، ، صفحه 33-42
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه نیمرخ حافظه و توجه دانشآموزان مبتلا به اختلال کاستی توجه بیشفعال و اختلال نافرمانی مقابلهجویانه و اختلال ارتباط (عملی) اجتماعی (پراگماتیک) با دانشآموزان عادی و روش پژوهش علی- مقایسهای است؛ بدین ترتیب که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده، چهار گروه 15 نفری (از هر گروه 15 نفر) از منطقه یک آموزش و پرورش ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مقایسه نیمرخ حافظه و توجه دانشآموزان مبتلا به اختلال کاستی توجه بیشفعال و اختلال نافرمانی مقابلهجویانه و اختلال ارتباط (عملی) اجتماعی (پراگماتیک) با دانشآموزان عادی و روش پژوهش علی- مقایسهای است؛ بدین ترتیب که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده، چهار گروه 15 نفری (از هر گروه 15 نفر) از منطقه یک آموزش و پرورش شهر تهران انتخاب و همتا شدند. ابزارهای پژوهش عبارت از مصاحبه بالینی بر مبنای DSM-5، مقیاس تجدیدنظر شده هوشی وکسلر کودکان و آزمون عملکرد پیوسته (CPT) بود و داده ها با MANOVA و آزمون تعقیبی بن فرونی تحلیل شد. نتایج نشان داد گروهها در میزان توجه و توانائی حافظه با یکدیگر تفاوت معناداری دارند (P<0/001). دانشآموزان عادی در مقایسه با سایر گروههای دارای اختلال، از میزان توجه و توانائی حافظه بالاتری برخوردارند (P<0/001). دانشآموزان SCD نیز در توجه و حافظه از دو گروه دیگر بالاترند (P<0/001).