فرزین حق نظری؛ وحید نجاتی؛ حمیدرضا پوراعتماد
چکیده
در این پژوهش اثربخشی آموزش راهبردهای هدفگذاری مبتنی بر نظریۀ هدفگذاری بر بهبود هدفگذاری و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مقطع متوسطه اول بررسی گردید. بدین منظور 79 دانشآموز پسر پایۀ هفتم با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای در قالب دو گروه آزمایشی و گروه گواه در پژوهش شرکت کردند. بستۀ آموزش راهبردهای هدفگذاری بر اساس نظریۀ هدفگذاری ...
بیشتر
در این پژوهش اثربخشی آموزش راهبردهای هدفگذاری مبتنی بر نظریۀ هدفگذاری بر بهبود هدفگذاری و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مقطع متوسطه اول بررسی گردید. بدین منظور 79 دانشآموز پسر پایۀ هفتم با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای در قالب دو گروه آزمایشی و گروه گواه در پژوهش شرکت کردند. بستۀ آموزش راهبردهای هدفگذاری بر اساس نظریۀ هدفگذاری به وسیلة پژوهشگران تدوین و در هفت جلسه برای دانشآموزان ارائه شد و تکالیف آن به وسیلة دانشآموزان تکمیل گردید. جهت سنجش پیشرفت تحصیلی دانشآموزان از معدل نمرات پایانی امتحانات نیمسال اول به عنوان پیشآزمون و معدل نمرات پایانی نیمسال دوم به عنوان پسآزمون استفاده شد؛ نمرههای هدف تعیین شده به وسیلة دانشآموز برای نیمسال اول و دوم جهت سنجش هدفگذاری استفاده گردید. نتایج نشان داد که پیشرفت تحصیلی گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه به طور معناداری افزایش یافته است. درحالیکه نمرة هدف دانشآموزان گروه آزمایشی تغییری نکرده بود، خطای نمرة هدف آنان به طور معناداری کاهش یافت که نشانگر بهبود و افزایش دقت هدفگذاری تحصیلی دانشآموزان است. آموزش راهبردهای هدفگذاری، افزون بر بهبود کیفیت هدفگذاری دانشآموزان، میتواند پیشرفت تحصیلی آنان را نیز تقویت کند.
نصراله عرفانی
چکیده
هدف این پژوهش تعیین تاثیر آموزههای قصههای قرآنی به روش حلقه کندوکاو بر قضاوت اخلاقی دانشآموزان بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. از بین جامعه آماری دانشآموزان پسر و دختر پایه ششم دوره ابتدایی آموزش و پرورش شهر همدان در سال تحصیلی 97-1396 نمونهای به حجم 120 نفر تعیین شد که به شیوه نمونهگیری ...
بیشتر
هدف این پژوهش تعیین تاثیر آموزههای قصههای قرآنی به روش حلقه کندوکاو بر قضاوت اخلاقی دانشآموزان بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. از بین جامعه آماری دانشآموزان پسر و دختر پایه ششم دوره ابتدایی آموزش و پرورش شهر همدان در سال تحصیلی 97-1396 نمونهای به حجم 120 نفر تعیین شد که به شیوه نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب گردیدند و به صورت تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای گردآوری دادهها از آزمون قضاوت اخلاقی سینها و وارما (1998) در پیشآزمون و پسآزمون استفاده شد. گروه آزمایش طی سه ماه به مدت 10 جلسه 90 دقیقهای هر هفته یک جلسه آموزش قصههای قرآنی به روش حلقه کندوکاو را بر اساس مجموعه داستانهای پیامبران و بزرگان از انتشارات سایهگستر دریافت کرد، اما به گروه کنترل آموزشی ارائه نشد. برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری و ساده استفاده شد. دادهها با استفاده نرمافزار آماری SPSS 24 تحلیل شد. نتایج نشان داد میانگین نمرات قضاوت اخلاقی و مولفههای آن در بین دانشآموزان گروه آزمایش از گروه کنترل به طور معنیداری بیشتر است. بنابراین فرضیه پژوهش تایید شد. همچنین نتایج نشان داد اثر تعاملی آموزش و جنسیت بر نمرات قضاوت اخلاقی دانشآموزان معنیداری نیست. از این رو میتوان گفت آموزههای قصههای قرآنی به روش حلقه کندوکاو بر قضاوت اخلاقی دانشآموزان پسر و دختر تاثیر همسانی داشته است. پس میتوان نتیجهگیری کرد از آموزش قصههای قرآنی به روش حلقه کندوکاو میتوان برای ارتقای قضاوت اخلاقی دانشآموزان پسر و دختر استفاده کرد.
الهه حجازی؛ وحیده نامداری؛ مجید قاسمی؛ علی مقدم زاده
دوره 4، شماره 15 ، بهمن 1395، ، صفحه 65-78
چکیده
هدف این پژوهش ساخت و اعتباریابی مقیاس میزان و نگرش به استفاده از شبکههای اجتماعی، و ارتباط آن با عملکرد تحصیلی بود. بدین منظور تعداد ۳50 نفر (۱87 دختر و 163 پسر) از دانشآموزان مقطع سوم دبیرستان منطقه پنج شهر تهران که به روش تصادفی طبقهای انتخاب شده بودند، به پرسشنامه محقق ساخته میزان استفاده از شبکههای اجتماعی جواب دادند. دادههای ...
بیشتر
هدف این پژوهش ساخت و اعتباریابی مقیاس میزان و نگرش به استفاده از شبکههای اجتماعی، و ارتباط آن با عملکرد تحصیلی بود. بدین منظور تعداد ۳50 نفر (۱87 دختر و 163 پسر) از دانشآموزان مقطع سوم دبیرستان منطقه پنج شهر تهران که به روش تصادفی طبقهای انتخاب شده بودند، به پرسشنامه محقق ساخته میزان استفاده از شبکههای اجتماعی جواب دادند. دادههای به دست آمده از طریق تحلیل عاملی اکتشافی با روش مؤلفه اصلی و چرخش واریماکس، ضریب آلفای کرانباخ و همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس تحلیل گردید. در مرحلۀ ساخت مقیاس، پس از تأیید روایی صوری، روایی محتوایی، تحلیل اکتشافی با روش مؤلفۀ اصلی و چرخش واریماکس، ابزار نهایی 30 سؤال شده که منجر به استخراج دو عامل نگرش به استفاده از شبکههای اجتماعی و میزان استفاده از شبکههای اجتماعی گردید. اعتبار مقیاس از طریق ضریب آلفای کرانباخ برای خرده مقیاس نگرش به استفاده از شبکههای اجتماعی 81/0 و برای میزان استفاده از شبکههای اجتماعی 88/0 و برای کل مقیاس نیز 91/0 به دست آمد. عملکرد تحصیلی به عنوان روشی برای اعتبار همگرا در نظر گرفته شد. نتایج رگرسیون نشان داد که میزان استفاده از شبکههای اجتماعی توانست 18/0 از واریانس عملکرد تحصیلی را پیشبینی کند. نتایج به دست آمده نشان داد که مقیاس میزان استفاده از شبکههای اجتماعی از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار است و میزان و نگرش به استفاده از این گونه شبکهها در دانشآموزان، نقش تعیین کننده در عملکرد تحصیلی آنها دارد.