محمد درزی؛ شهریار یارمحمدی واصل؛ ابوالقاسم یعقوبی؛ رسول کرد نوقابی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش شفقت به خود بر تنظیم شناختی هیجان و ترس از صمیمیت در نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشآموزان پسر دارای اختلال نافرمانی مقابلهای مشغول به تحصیل مقطع متوسطه دوم شهرستان بویین ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش شفقت به خود بر تنظیم شناختی هیجان و ترس از صمیمیت در نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشآموزان پسر دارای اختلال نافرمانی مقابلهای مشغول به تحصیل مقطع متوسطه دوم شهرستان بویین زهرا در سال تحصیلی 1402- 1401 بود. روش نمونهگیری از نوع هدفمند بود. حجم نمونه پژوهش بر اساس پژوهشهای آزمایشی انجام شده، شامل 30 نفر از جامعه مذکور بود که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقهای یک بار در هفته آموزش دیدند و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. ابزار استفادهشده در این پژوهش، مصاحبه بالینی بر اساس معیارهای DSM-5، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایچ (2006)، پرسشنامه ترس از صمیمیت دسکاتنر و ثلن (1991) و مقیاس درجهبندی اختلال نافرمانی مقابلهای هومرسون و همکاران (2006) بود. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافتهها نشان داد که آموزش شفقت به خود منجر به افزایش استفاده از راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان و کاهش استفاده از راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان و همچنین، کاهش ترس از صمیمیت در نوجوانان دارای اختلال نافرمانی مقابلهای میشود (05/0p<). لذا، میتوان از آموزش شفقت به خود در جهت بهبود تنظیم شناختی هیجان و کاهش ترس از صمیمیت در نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای، استفاده نمود.
معصومه رنج بخش؛ مالک میرهاشمی؛ خدیجه ابوالمعالی
چکیده
این تحقیق به دنبال بررسی روابط ساختاری بین تکانشگری و عملکرد تحصیلی بر اساس نقش واسطهای انگیزش تحصیلی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی دانشآموزان دختر 16 تا 18 سال در شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1398 بود. نمونه آماری با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای، 350 نفر انتخاب شدند و به ...
بیشتر
این تحقیق به دنبال بررسی روابط ساختاری بین تکانشگری و عملکرد تحصیلی بر اساس نقش واسطهای انگیزش تحصیلی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی دانشآموزان دختر 16 تا 18 سال در شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1398 بود. نمونه آماری با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای، 350 نفر انتخاب شدند و به پرسشنامههای عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) انگیزش تحصیلی والرند و همکاران (1995) و تکانشگری بارت (1995) پاسخ دادند. دادههای حاصل از پرسشنامهها در دو بخش آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، چولگی و کشیدگی) و استنباطی مانند ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری بهوسیله نرمافزار آماری SPSS و AMOS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد که بین تکانشگری و عملکرد تحصیلی دانشآموزان با توجه به نقش میانجیگر انگیزش تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد (01/0>p) و انگیزش تحصیلی، این رابطه را بهطور معنادار میانجیگری میکند (01/0>p). بنابر یافتهها میتوان نتیجه گرفت که ارتقاء انگیزش تحصیلی میتواند راه حلی برای کاهش تکانشگری و در نتیجه بهبود عملکرد تحصیلی دانشآموزان بهحساب آید.
حسین زارع؛ مهتاب علیمرادی؛ مهدیه رحمانیان
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر وابستگی به فضای مجازی و قلدری مجازی در نوجوانان منطقه سه شهر تهران بود. روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعة آماری، دانشآموزان پسر مقطع دوم متوسطه منطقة سه شهر تهران بودند که در سال تحصیلی 1398 تحصیل میکردند. از میان آنها سی نفر ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر وابستگی به فضای مجازی و قلدری مجازی در نوجوانان منطقه سه شهر تهران بود. روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعة آماری، دانشآموزان پسر مقطع دوم متوسطه منطقة سه شهر تهران بودند که در سال تحصیلی 1398 تحصیل میکردند. از میان آنها سی نفر بهصورت نمونهگیری در دسترس و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش دوازده جلسة نود دقیقهای آموزش مهارتهای زندگی را دریافت کرد، اما گروه کنترل هیچ مداخلهای را دریافت نکرد. برای گردآوری دادهها از پرسشنامههای اعتیاد به اینترنت یانگ (1998) و قلدری پاتچین و هیندوجا (2011) استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مکرر در نرمافزار SPSS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. براساس این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که آموزش مهارتهای زندگی باعث کاهش وابستگی به فضای مجازی و قلدری مجازی میشود و میتوان بهعنوان یک روش آموزشی برای افراد مورد نظر توصیه شود. لازم به ذکر است که این آموزش دارای یک دورة پیگیری یکماهه بود که نتایج آموزش این مهارتها را مثبت نشان داد