آموزش از دور، آموزش مجازی و یادگیری الکترونیکی
راضیه صفاری فرد؛ الهه حجازی؛ امیرحسین زنگانه؛ مسعود غلامعلی لواسانی
چکیده
یکی از اصلیترین تغییرات در حوزه آموزش سالیان اخیر، یکپارچگی فناوری با رویکردهای سنتی یاددهی-یادگیری بوده است. این پژوهش آمیخته از نوع کیفی و کمی متوالی بوده و هدف آن بررسی فرآیند یاددهی-یادگیری در محیط الکترونیک دانشگاه تهران بوده است.در مرحله کیفی، محققان از روش تحقیق پدیدارشناسی استفاده کردهاند. مصاحبهها با دانشجویان و اساتید ...
بیشتر
یکی از اصلیترین تغییرات در حوزه آموزش سالیان اخیر، یکپارچگی فناوری با رویکردهای سنتی یاددهی-یادگیری بوده است. این پژوهش آمیخته از نوع کیفی و کمی متوالی بوده و هدف آن بررسی فرآیند یاددهی-یادگیری در محیط الکترونیک دانشگاه تهران بوده است.در مرحله کیفی، محققان از روش تحقیق پدیدارشناسی استفاده کردهاند. مصاحبهها با دانشجویان و اساتید انجام شد و نمونهگیری به شیوه هدفمند با در نظر گرفتن اشباع دادهها صورت گرفت. یافتههای کیفی به بررسی عمیق تجربیات 25 دانشجو و 18 مدرس درگیر در یاددهی-یادگیری الکترونیک در این دانشگاه پرداخته و الگوی نظری فرآیند یاددهی-یادگیری در بستر الکترونیک در دانشگاه تهران را معرفی کرده است. در قسمت کمی، با توجه به اطلاعات مرحله کیفی و بررسیهای نظری گستردهتر، پرسشنامه فرآیند یاددهی-یادگیری در بستر الکترونیک توسط نویسندگان ساخته و اعتبارسنجی شده است. این پرسشنامه پس از بررسی روایی محتوایی افراد خبره؛ با تعداد 495 دانشجوی دانشگاه تهران که به آن پاسخ دادند، تحلیل عاملی تاییدی و اکتشافی شد. تمامی تحلیلها روایی و پایایی نهایی این پرسشنامه را با 35 گویه و 8 عامل و آلفای کرونباخ کلی بالای 7/0 تایید کردند؛ بنابراین این سازه به عنوان ابزاری جهت بررسی فرآیند یاددهی-یادگیری در بستر الکترونیک دانشگاهها میتواند معرفی شود.پژوهش حاضر عناصر اساسی فرآیند یاددهی-یادگیری در محیط الکترونیک دانشگاه تهران را شناسایی کرده و الگوی مفهومی تطبیقی با نیازها و ویژگیهای این مؤسسه آموزش عالی را ارائه کرده است. همچنین با معرفی پرسشنامه فرآیند یاددهی-یادگیری در بستر الکترونیک به معرفی ابزاری جهت بررسی این مهم در این موسسه و سایر موسسات آموزشی همت گمارده است.
آموزش از دور، آموزش مجازی و یادگیری الکترونیکی
فهیمه عباسی؛ الهه حجازی؛ رضوان حکیم زاده
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مثبت بر خودکارآمدی تدریس و درگیری معلمان در کلاسهای برخط بود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش آزمایشی با طرح اندازهگیریهای مکرر بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را معلمان مدارس ابتدایی دولتی دوره دوم منطقه 11 شهر تهران در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۴۰۰ تشکیل میدادند. با روش نمونهگیری در ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مثبت بر خودکارآمدی تدریس و درگیری معلمان در کلاسهای برخط بود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش آزمایشی با طرح اندازهگیریهای مکرر بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را معلمان مدارس ابتدایی دولتی دوره دوم منطقه 11 شهر تهران در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۴۰۰ تشکیل میدادند. با روش نمونهگیری در دسترس یک مدرسه دوره دوم ابتدایی از منطقه ۱۱ تهران انتخاب شد و کلیه معلمان این مدرسه ابتدایی تحت آموزش قرار گرفتند. برنامه آموزش مثبت، مبتنی بر مدل پرمای سلیگمن و در 12 جلسه دو ساعته و به صورت مجازی طراحی و ارائه گردید. ابزارهای به کار رفته در پژوهش نسخه تغییر یافته مقیاس خودکارآمدی تدریس معلمان تی-شان و هوی (2001) و نسخه تغییر یافته مقیاس درگیر شدن معلمان (EST) کلاسن و همکاران (2013) بود. جهت تحلیل دادهها از روش تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر استفاده شد. یافتهها نشان داد برنامه آموزش مثبت بر خودکارآمدی تدریس و درگیری معلمان در کلاسهای برخط تاثیر مثبت داشته است و این تاثیر تا یک دوره پیگیری یک ماهه حفظ شده است. یافتههای این پژوهش میتواند به روانشناسان تربیتی و مشاوران مدارس در طراحی و اجرای برنامههای ارتقای بهزیستی و بهبود انگیزش معلمان در فرآیند تدریس یاری رساند.
الهه حجازی؛ وحیده نامداری؛ مجید قاسمی؛ علی مقدم زاده
دوره 4، شماره 15 ، بهمن 1395، ، صفحه 65-78
چکیده
هدف این پژوهش ساخت و اعتباریابی مقیاس میزان و نگرش به استفاده از شبکههای اجتماعی، و ارتباط آن با عملکرد تحصیلی بود. بدین منظور تعداد ۳50 نفر (۱87 دختر و 163 پسر) از دانشآموزان مقطع سوم دبیرستان منطقه پنج شهر تهران که به روش تصادفی طبقهای انتخاب شده بودند، به پرسشنامه محقق ساخته میزان استفاده از شبکههای اجتماعی جواب دادند. دادههای ...
بیشتر
هدف این پژوهش ساخت و اعتباریابی مقیاس میزان و نگرش به استفاده از شبکههای اجتماعی، و ارتباط آن با عملکرد تحصیلی بود. بدین منظور تعداد ۳50 نفر (۱87 دختر و 163 پسر) از دانشآموزان مقطع سوم دبیرستان منطقه پنج شهر تهران که به روش تصادفی طبقهای انتخاب شده بودند، به پرسشنامه محقق ساخته میزان استفاده از شبکههای اجتماعی جواب دادند. دادههای به دست آمده از طریق تحلیل عاملی اکتشافی با روش مؤلفه اصلی و چرخش واریماکس، ضریب آلفای کرانباخ و همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس تحلیل گردید. در مرحلۀ ساخت مقیاس، پس از تأیید روایی صوری، روایی محتوایی، تحلیل اکتشافی با روش مؤلفۀ اصلی و چرخش واریماکس، ابزار نهایی 30 سؤال شده که منجر به استخراج دو عامل نگرش به استفاده از شبکههای اجتماعی و میزان استفاده از شبکههای اجتماعی گردید. اعتبار مقیاس از طریق ضریب آلفای کرانباخ برای خرده مقیاس نگرش به استفاده از شبکههای اجتماعی 81/0 و برای میزان استفاده از شبکههای اجتماعی 88/0 و برای کل مقیاس نیز 91/0 به دست آمد. عملکرد تحصیلی به عنوان روشی برای اعتبار همگرا در نظر گرفته شد. نتایج رگرسیون نشان داد که میزان استفاده از شبکههای اجتماعی توانست 18/0 از واریانس عملکرد تحصیلی را پیشبینی کند. نتایج به دست آمده نشان داد که مقیاس میزان استفاده از شبکههای اجتماعی از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار است و میزان و نگرش به استفاده از این گونه شبکهها در دانشآموزان، نقش تعیین کننده در عملکرد تحصیلی آنها دارد.