علی مصطفائی؛ حسین زارع
چکیده
هدف پژوهش حاضر پیشبینی رویکردهای یادگیری براساس هیجانات پیشرفت و باورهای خودکارآمدی تحصیلی دانشآموزان متوسطه دوم شهر مهاباد است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه دانشآموزن مقطع متوسطه دوم بودند که به کمک نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای 372 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه هیجانات ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر پیشبینی رویکردهای یادگیری براساس هیجانات پیشرفت و باورهای خودکارآمدی تحصیلی دانشآموزان متوسطه دوم شهر مهاباد است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه دانشآموزن مقطع متوسطه دوم بودند که به کمک نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای 372 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه هیجانات مثبت و منفی تحصیلی پکران، گوتز، تیتز و پری (2002)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان (1999)، پرسشنامه رویکردهای مطالعه تیت و ایتویستل (1998). دادهها به کمک ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که هیجانات مثبت شامل لذت، امیدواری و غرور با رویکرد و انگیزش عمیق رابطه مثبت معنادار (P≤0.05 و P≤0.01) و با رویکرد و انگیزش سطحی، رابطه منفی معنادار وجود دارد (P≤0.05 و P≤0.01). رابطه هیجان غرور با انگیزش سطحی معنادار نیست. هیجانهای منفی (خشم، اضطراب، شرم، ناامیدی و خستگی) با رویکرد عمیق رابطه منفی معنادار (01/0) دارند . رابطه این متغیرها با رویکرد و انگیزش سطحی مثبت (01/0) است. رابطه شرم با انگیزش عمیق معنادار نیست؛ خشم نیز با رویکرد سطحی رابطه معناداری ندارد. رابطه هر چهار خرده مقیاس باورهای خودکارآمدی تحصیلی با رویکرد و انگیزش عمیق مثبت (01/0) و با رویکرد و انگیزش سطحی منفی (01/0) است. هیجانات پیشرفت 4/13 درصد واریانس رویکردهای یادگیری را پیشبینی میکند. باورهای خودکارآمدی۳۳/۱درصد واریانس رویکردهای یادگیری را پیشبینی میکند.
مسعود کیانی؛ حمید رحیمی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین رویکردهای یادگیری (عمقی و سطحی) با تجارب شخصی و آموزشی دانشجویان در پایان دوره چهار ساله کارشناسی در دو گروه علوم انسانی و علوم تحلیلی-ریاضی است. برای این منظور 320 نفر از دانشجویان سال آخر دانشگاه اصفهان با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. از پرسشنامه رویکرد یادگیری بیگز به منظور مطالعه ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین رویکردهای یادگیری (عمقی و سطحی) با تجارب شخصی و آموزشی دانشجویان در پایان دوره چهار ساله کارشناسی در دو گروه علوم انسانی و علوم تحلیلی-ریاضی است. برای این منظور 320 نفر از دانشجویان سال آخر دانشگاه اصفهان با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. از پرسشنامه رویکرد یادگیری بیگز به منظور مطالعه رویکرد یادگیری دانشجویان و از پرسشنامه رشد تجارب شخصی و آموزشی برای اندازهگیری تجارب شخصی و آموزشی آنان در چهار بعد مهارتهای شناختی، مهارتهای محاسباتی، مهارتهای خودنظمبخشی و مهارتهای اجتماعی استفاده شد. نتایج نشان داد که در هر دو گروه علوم انسانی و علوم تحلیلی-ریاضی، بین رویکرد یادگیری عمقی (انگیزش عمقی و راهبرد عمقی) با تجارب شخصی و آموزشی دانشجویان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01/0p<). بین رویکرد یادگیری سطحی (انگیزش سطحی و راهبرد سطحی) و تجارب شخصی و آموزشی در گروه علوم محاسباتی-ریاضی، رابطه منفی گزارش شد (01/0p<). این در حالی بود که در گروه علوم انسانی اگرچه رابطه منفی بین ابعاد مختلف رویکرد یادگیری سطحی و تجارب شخصی و آموزشی مشاهده شد ولی تنها در بین انگیزش سطحی و رشد شناختی (18/0= r، 05/0p<) و راهبرد سطحی و رشد شناختی (24/0= r، 01/0p<) این رابطه معنادار بود.
احمد زندوانیان نایینی؛ مهدی رحیمی؛ فروغ پورطاهری
دوره 1، شماره 4 ، اردیبهشت 1393، ، صفحه 29-41
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه رویکردهای یادگیری دانشجویان (شامل سه رویکرد سطحی، عمیق و استراتژیک) با عملکرد تحصیلی کیفی (شامل ابعاد خودکارآمدی، برنامهریزی، تأثیرات هیجانی، فقدان کنترل پیامد و انگیزش) و کمی بود. شرکتکنندگان پژوهش 414 دانشجوی دوره کارشناسی (256 دختر و 158 پسر) دانشگاه یزد بودند که به روش تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه رویکردهای یادگیری دانشجویان (شامل سه رویکرد سطحی، عمیق و استراتژیک) با عملکرد تحصیلی کیفی (شامل ابعاد خودکارآمدی، برنامهریزی، تأثیرات هیجانی، فقدان کنترل پیامد و انگیزش) و کمی بود. شرکتکنندگان پژوهش 414 دانشجوی دوره کارشناسی (256 دختر و 158 پسر) دانشگاه یزد بودند که به روش تصادفی خوشهای انتخاب شدند. برای سنجش رویکردهای یادگیری از پرسشنامه رویکردهای یادگیری برای دانشجویان (ASSIST) و برای سنجش عملکرد تحصیلی کیفی از پرسشنامه عملکرد تحصیلی کیفی (EPT) استفاده شد. سنجش پایایی به روش آلفای کرونباخ، پایایی مطلوبی را برای مقیاسها گزارش کرد. عملکرد تحصیلی کمی بر اساس معدل ترم و معدل کل دانشجویان بررسی شد. نتایج تحلیل رگرسیون در حوزه عملکرد تحصیلی کیفی نشان داد که رویکرد عمیق و استراتژیک پیشبینیکننده مثبت و رویکرد سطحی پیشبینیکننده منفی نمره کل عملکرد کیفی تحصیلی است. بهعلاوه، از میان مؤلفههای عملکرد کیفی، خودکارآمدی و انگیزش توسط رویکرد عمیق به صورت مثبت پیشبینی میشوند و رویکردهای استراتژیک و سطحی نیز پیشبینیکننده هر پنج مؤلفه هستند. نتیجه دیگر اینکه رویکرد عمیق پیشبینیکننده عملکرد تحصیلی کمی نمیباشد، لکن رویکرد استراتژیک به صورت مثبت و رویکرد سطحی به صورت منفی معدل ترم و کل دانشجویان را تبیین میکنند. نتایج پژوهش حاضر ضرورت بازشناسی نقش رویکردهای یادگیری را در کیفیت عملکرد تحصیلی دانشجویان باز مینماید.