عفیفه قنبری؛ سهیلا هاشمی؛ خسرو رشید
چکیده
این پژوهش با هدف پیشبینی بارشناختی مطلوب حاصل از آموزش مجازی براساس کیفیت آموزشSERVQUAL و دانش فراشناختی دانشجویان انجام شد. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده علوم انسانی دانشگاه مازندران در سال تحصیلی ۱400-۱399 با تعداد 1911 دانشجو بود که از طریق نمونه گیری طبقه ای نسبتی، ۳۸۰ نفر از آن ها در انجام پژوهش همکاری ...
بیشتر
این پژوهش با هدف پیشبینی بارشناختی مطلوب حاصل از آموزش مجازی براساس کیفیت آموزشSERVQUAL و دانش فراشناختی دانشجویان انجام شد. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده علوم انسانی دانشگاه مازندران در سال تحصیلی ۱400-۱399 با تعداد 1911 دانشجو بود که از طریق نمونه گیری طبقه ای نسبتی، ۳۸۰ نفر از آن ها در انجام پژوهش همکاری داشتند. ابزارهای این پژوهش شامل: پرسشنامه بارشناختی (کلپش، اشمیتس و سوفرت، 2017)، پرسشنامه حالت فراشناختی (اونیل و عابدی، 1996) و پرسشنامه بررسی کیفیت خدمات سیستمهای آموزی مجازی براساس الگوی سروکوآل (محمدزاده، 1398) بود. داده های به دست آمده از طریق نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان نشان داد که کیفیت آموزش مجازی براساس الگوی کیفیت خدمات (SERVQUAL)و دانش فراشناختی دانشجویان، پیشبینی کنندههای معناداری برای بارشناختی مطلوب هستند و توانستهاند 12% از واریانس بارشناختی مطلوب را تبیین کنند. این بدین معنی است که با افزایش کیفیت آموزش مجازی براساس شاخصهای الگوی SERVQUAL و دانش فراشناختی دانشجویان، شرایط برای افزایش تولید بارشناختی مطلوب و یادگیری بهتر و مؤثرتر مهیا خواهد شد.
منا حسن زاده طالشی؛ سهیلا هاشمی؛ صمد ایزدی
چکیده
این تحقیق با هدف بررسی چالشهای توسعة مدارس هوشمند از دیدگاه مدیران و معلمان مدارس هوشمند شهرستان بابلسر انجام شد. روش جمعآوری اطلاعات به صورت توصیفی از نوع پیمایشی و تحلیلی بود. اطلاعات و سوالات مورد نیاز این تحقیق در مرحلة اول، از طریق بررسیها و مصاحبه با مسئولان اصلی طرح مدارس هوشمند در ادارة کل آموزش و پرورش شهرستان بابلسر ...
بیشتر
این تحقیق با هدف بررسی چالشهای توسعة مدارس هوشمند از دیدگاه مدیران و معلمان مدارس هوشمند شهرستان بابلسر انجام شد. روش جمعآوری اطلاعات به صورت توصیفی از نوع پیمایشی و تحلیلی بود. اطلاعات و سوالات مورد نیاز این تحقیق در مرحلة اول، از طریق بررسیها و مصاحبه با مسئولان اصلی طرح مدارس هوشمند در ادارة کل آموزش و پرورش شهرستان بابلسر به دست آمد. بدین ترتیب سوالات مربوط به پرسشنامه در فهرستی گردآوری شدند. در نهایت به منظور پاسخگویی، پرسشنامهها میان 21 مدیر و 131 معلم مدارس هوشمند شهرستان بابلسر توزیع شد. نتایج نشان داد که رایج نبودن استفاده از اینترنت در میان معلمان، ضعف آشنایی معلمان با روشهای نوین تدریس، نبود محتوای الکترونیکی قابل اعتماد دروس، بیشترین چالشهای پیش روی توسعة مدارس هوشمند بود. فراهم نبودن زیرساختهای مورد نیاز مانند شبکههای محلی و اتصال به اینترنت، نبود آمادگی و زمینه لازم در رابطه با استفاده از فناوری و اطلاعات در مدیریت مدرسه، نبود انگیزه و علاقه به حرفة معلمی و نبود انگیزه در دانشآموزان برای استفاده و بهرهبرداری مناسب از تجهیزات، کمترین چالشهای پیش روی توسعة مدارس هوشمند در شهرستان بابلسر بود. در نهایت، با شناسایی چالشها مدارس هوشمند و تجهیز آنها، مرزهای دانش از کتابهای درسی فراتر میرود و شیوههای تدریس و یادگیری از حفظیات و بهخاطرسپاری محض به تفکر انتقادی و ارزیابی منابع اطلاعاتی گسترش خواهد یافت.
محمد رضازاده شرمه؛ سهیلا هاشمی
چکیده
این پژوهش با هدف مقایسۀ سه روش آموزش مبتنی بر نظریۀ بار شناختی، آموزش چندرسانهای و آموزش سخنرانی در میزان پیشرفت تحصیلی و انگیزش دانشآموزان در یادگیری درس علوم چهارم انجام شد. جامعة آماری پژوهش، یک مدرسة مجهز به فناوری اطلاعات در شهرستان محمودآباد (استان مازندران) بود. ابزارهای این پژوهش شامل 1. آزمون یادگیری محققساخته در درس ...
بیشتر
این پژوهش با هدف مقایسۀ سه روش آموزش مبتنی بر نظریۀ بار شناختی، آموزش چندرسانهای و آموزش سخنرانی در میزان پیشرفت تحصیلی و انگیزش دانشآموزان در یادگیری درس علوم چهارم انجام شد. جامعة آماری پژوهش، یک مدرسة مجهز به فناوری اطلاعات در شهرستان محمودآباد (استان مازندران) بود. ابزارهای این پژوهش شامل 1. آزمون یادگیری محققساخته در درس علوم چهارم 2. پرسشنامة انگیزش پیشرفت تحصیلی ورلند و همکاران (1985) 3. مقیاس انگیزش پیشرفت تحصیلی (AMS) و 4. مقیاس درجهبندی ذهنی بار شناختی پاس و ون مرینبوئر (1993) بود. نتایج حاصل از جمعآوری پرسشنامهها و آزمون یادگیری به کمک تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که میزان یادگیری، انگیزش دانشآموزانی که تحت تاثیر آموزش مبتنی بر نظریۀ بار شناختی بودهاند، به طور معناداری بیشتراز دانشآموزانی بود که آموزش چندرسانهای و سخنرانی را در درس علوم دریافت کردند. همچنین میانگین بار شناختی در گروه سخنرانی (47/4)، گروه چندرسانهای (82/3) و در گروه آموزش مبتنی بر نظریۀ بار شناختی (63/3) بود. این بدین معنی است که دانشآموزان گروه آموزش مبتنی بر نظریۀ بار شناختی، بار شناختی کمتری از دانشآموزان سایر گروه دریافت کردند. با توجه به نتایج، پیشنهاد میشود معلمان و برنامهریزان تحصیلی دربارة اصول پایه و اساسی نظریه بار شناختی آموزش ببینند تا بتوانند این اصول را با توجه به ظرفیت محدود حافظة فعال دانشآموزان و با توجه به جنبههای انگیزشی محیط یادگیری، در آموزش و برنامهریزی درسها به کار گیرند.