جنبههای اخلاقی، ارزشی و اجتماعی مرتبط با یادگیری آموزشگاهی
عبدالجمیل قزل؛ معصومه باقرپور
چکیده
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مبتنی بر برنامه ریزی چند بعدی بر اشتیاق وسرزندگی تحصیلی دانش آموزان صورت گرفت.تحقیق نیمه آزمایشی با گروه گواه و آزمایش بود . جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر پایه هفتم بندرترکمن به تعداد 898 بود که با روش در دسترس بصورت تصادفی 25 نفر در گروه آزمایش و 2۵ نفر درگروه گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها شامل ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مبتنی بر برنامه ریزی چند بعدی بر اشتیاق وسرزندگی تحصیلی دانش آموزان صورت گرفت.تحقیق نیمه آزمایشی با گروه گواه و آزمایش بود . جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر پایه هفتم بندرترکمن به تعداد 898 بود که با روش در دسترس بصورت تصادفی 25 نفر در گروه آزمایش و 2۵ نفر درگروه گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه استاندارد سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (1391) ، اشتیاق تحصیلی فردریکز (2009 )بود و ابزار مداخله جهت آموزش برنامه ریزی چند بعدی براساس الگوی الهی و همکاران(1398) می باشد که شامل 8 جلسه 90 دقیقه ای بود داده های به دست آمده از اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS24 تحلیل شد. نتایج کوواریانس نشان داد آموزش مبتنی بر برنامه ریزی چندبعدی برمولفه های سرزندگی تحصیلی( احساس دیده شدن، مفید بودن، توانایی مقابله باچالش ها) و مولفه های اشتیاق تحصیلی(رفتاری، عاطفی و شناختی ) در سطح 01/0>P اثر مثبت و معناداری دارد. بنابراین برنامه ریزی چندبعدی ابزاری قوی در جهت تحقق اهداف آموزشی و ایجاد محیط غنی در بکارگیری حداکثر مولفه های زندگی برای پرورش و حضور فعال دانش آموزان، بنیان های هنری، علمی و فناورانه را مورد توجه است.
جنبههای اخلاقی، ارزشی و اجتماعی مرتبط با یادگیری آموزشگاهی
مهدی شیرزاده
چکیده
این تحقیق با هدف تعیین رابطه بین محقپنداری تحصیلی و تکانشگری با بیصداقتی تحصیلی دانشآموزان دوره دوم متوسطه انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری را کلیه دانشآموزان دوره دوم متوسطه شهر میاندوآب در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که تعداد 272 نفر (137 پسر و 135 دختر) با روش تصادفی خوشهای چند مرحلهای، به عنوان نمونه آماری ...
بیشتر
این تحقیق با هدف تعیین رابطه بین محقپنداری تحصیلی و تکانشگری با بیصداقتی تحصیلی دانشآموزان دوره دوم متوسطه انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری را کلیه دانشآموزان دوره دوم متوسطه شهر میاندوآب در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که تعداد 272 نفر (137 پسر و 135 دختر) با روش تصادفی خوشهای چند مرحلهای، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها، از پرسشنامههای محقپنداری تحصیلی (چونینگ و کمبل، 2009)، تکانشگری (پاتون، استنفورد و بارت، 1995) و بیصداقتی تحصیلی (مک کابی و تروینیو، 1996) استفاده شد. تحلیل دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام در نرمافزار SPSS23 انجام شد. یافتهها نشان داد بین محقپنداری تحصیلی (43/0=r) و تکانشگری (50/0=r) با بیصداقتی تحصیلی رابطه مثبت معناداری وجود دارد (001/0>p). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که محقپنداری تحصیلی و تکانشگری قادرند 33 درصد از واریانس بیصداقتی تحصیلی را تبیین کنند؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که محقپنداری تحصیلی و تکانشگری نقش مهمی در پیشبینی بیصداقتی تحصیلی دانشآموزان دوره دوم متوسطه ایفا میکنند. همچنین پیشنهاد میشود که دستاندرکاران حوزه آموزش و پرورش با طرح برنامههایی معلمان و دانشآموزان را از متغیرهای محقپنداری تحصیلی و تکانشگری به عنوان عوامل مؤثر در روند آموزش کلاسی آگاه سازند تا احتمال وقوع بیصداقتی تحصیلی کمتر شود
جنبههای اخلاقی، ارزشی و اجتماعی مرتبط با یادگیری آموزشگاهی
مینا رهدار؛ معصومه باقرپور
چکیده
تحقیق حاضر با هدف اثربخشی آموزش مفاهیم معنوی با محوریت مذهب بر میزان ازخودبیگانگی تحصیلی و بهبود هویت تحصیلی در دانشآموزان دختر پایه هفتم شهر بندرترکمن صورت گرفت. تحقیق نیمهآزمایشی و از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر پایه هفتم شهرستان بندرترکمن در سال تحصیلی 1401-1400، به تعداد 1250 ...
بیشتر
تحقیق حاضر با هدف اثربخشی آموزش مفاهیم معنوی با محوریت مذهب بر میزان ازخودبیگانگی تحصیلی و بهبود هویت تحصیلی در دانشآموزان دختر پایه هفتم شهر بندرترکمن صورت گرفت. تحقیق نیمهآزمایشی و از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر پایه هفتم شهرستان بندرترکمن در سال تحصیلی 1401-1400، به تعداد 1250 نفر بود که بهصورت تصادفی 25 نفر در گروه آزمایش و 2۵ نفر در گروه گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه استاندارد ازخودبیگانگی تحصیلی میو و روزالیند (1992) و هویت تحصیلی واز و ایزاکسون (2008) و ابزار مداخله آموزش مفاهیم معنوی با محوریت مذهب طی 13 جلسه 90 دقیقهای به مدت دو بار در هفته بر اساس الگوی امینی و همکاران (1396) بود. دادههای به دست آمده از اطلاعات جمعآوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS24 تحلیل شد. نتایج نشان داد ازخودبیگانگی تحصیلی (ناهنجاری، بیمعنایی، بیقدرتی و انزوای اجتماعی) و بهبود مؤلفههای هویت تحصیلی (هویت تحصیلی موفق، هویت تدریس دیررس، هویت تحصیلی سردرگم و هویت تحصیلی دنبالهرو) تفاوت معناداری دارند.