جنبههای اخلاقی، ارزشی و اجتماعی مرتبط با یادگیری آموزشگاهی
مینا رهدار؛ معصومه باقرپور
چکیده
تحقیق حاضر با هدف اثربخشی آموزش مفاهیم معنوی با محوریت مذهب بر میزان ازخودبیگانگی تحصیلی و بهبود هویت تحصیلی در دانشآموزان دختر پایه هفتم شهر بندرترکمن صورت گرفت. تحقیق نیمهآزمایشی و از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر پایه هفتم شهرستان بندرترکمن در سال تحصیلی 1401-1400، به تعداد 1250 ...
بیشتر
تحقیق حاضر با هدف اثربخشی آموزش مفاهیم معنوی با محوریت مذهب بر میزان ازخودبیگانگی تحصیلی و بهبود هویت تحصیلی در دانشآموزان دختر پایه هفتم شهر بندرترکمن صورت گرفت. تحقیق نیمهآزمایشی و از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر پایه هفتم شهرستان بندرترکمن در سال تحصیلی 1401-1400، به تعداد 1250 نفر بود که بهصورت تصادفی 25 نفر در گروه آزمایش و 2۵ نفر در گروه گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه استاندارد ازخودبیگانگی تحصیلی میو و روزالیند (1992) و هویت تحصیلی واز و ایزاکسون (2008) و ابزار مداخله آموزش مفاهیم معنوی با محوریت مذهب طی 13 جلسه 90 دقیقهای به مدت دو بار در هفته بر اساس الگوی امینی و همکاران (1396) بود. دادههای به دست آمده از اطلاعات جمعآوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS24 تحلیل شد. نتایج نشان داد ازخودبیگانگی تحصیلی (ناهنجاری، بیمعنایی، بیقدرتی و انزوای اجتماعی) و بهبود مؤلفههای هویت تحصیلی (هویت تحصیلی موفق، هویت تدریس دیررس، هویت تحصیلی سردرگم و هویت تحصیلی دنبالهرو) تفاوت معناداری دارند.
معصومه باقرپور
چکیده
تحقیق حاضر با هدف پیشبینی اهداف پیشرفت بر اساس کارایی مدارس هوشمند با نقش میانجی سرزندگی تحصیلی دانشآموزان متوسطه استان گلستانانجام شد. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشآموزان متوسطه مدارس هوشمند استان گلستان بود که از این جامعه بر اساس جدول گرجسی و مورگان با روش نمونهگیری خوشهایی ...
بیشتر
تحقیق حاضر با هدف پیشبینی اهداف پیشرفت بر اساس کارایی مدارس هوشمند با نقش میانجی سرزندگی تحصیلی دانشآموزان متوسطه استان گلستانانجام شد. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشآموزان متوسطه مدارس هوشمند استان گلستان بود که از این جامعه بر اساس جدول گرجسی و مورگان با روش نمونهگیری خوشهایی چندمرحلهای، ۳۸۷ نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه اهداف پیشرفت میدگلی و همکاران (1998)، پرسشنامه سرزندگی تحصیلی حسین چاری و دهقانی زاده (1391) و کارآیی مدارس هوشمند جعفری حاجتی (1385) بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل عامل تأییدی و مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. به منظور بررسی رابطۀ مستقیم و غیرمستقیم بین متغیرهای پژوهش در مدل نهایی پژوهش، برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرمافزار لیزرل استفاده شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین کارایی مدارس هوشمند با اهداف پیشرفت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین سرزندگی تحصیلی با کارایی مدارس هوشمند رابطه معناداری وجود دارد و مولفه اهداف مدارس هوشمند و امکانات مادی و انسانی، بالاترین تاثیر رگرسیونی را در پیشبینی اهداف پیشرفت دارند.
سمیه یوسفی؛ معصومه باقرپور
چکیده
تحقیق حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر نظریه هوش چندگانه بر مهارت های حل مساله وتفکر نقادانه دانش آموزان پسر صورت گرفت. تحقیق نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری نیز شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی شهر گرگان به تعداد ۳۷۵ نفر بود که بصورت تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و ۱۵ نفر درگروه گواه ...
بیشتر
تحقیق حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر نظریه هوش چندگانه بر مهارت های حل مساله وتفکر نقادانه دانش آموزان پسر صورت گرفت. تحقیق نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری نیز شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی شهر گرگان به تعداد ۳۷۵ نفر بود که بصورت تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و ۱۵ نفر درگروه گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه استاندارد حل مسئله هپنروپترسن(1982) و تفکر نقادانه ریتکس (2003) بود و ابزار مداخله ب آموزش مبتنی بر مدل هوش چندگانه در12 جلسه ۴۵ دقیقه ای بود. داده های به دست آمده از اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس در نرم افزار spss22 تحلیل شد .نتایج کوواریانس نشان داد که برنامه آموزشی مبتنی بر هوش چندگانه قابلیت اثر بخشی در ابعاد مهارت های حل مساله و ابعاد تفکر نقادانه دارد. بنابراین موفقیتهای دانش آموزان را بیشتر نموده و نگرش مثبتی را در مواجهه با مسایل در آنان ایجاد مینماید. و موجب غنیسازی و تقویت یادگیری دانش آموزان میشود.
عفت سادات مرتضوی؛ معصومه باقر پور
دوره 4، شماره 14 ، آذر 1395، ، صفحه 33-40
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش حل مسئله مبتنی بر معنویت بر ذهنیت فلسفی و سبکهای تصمیمگیری دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرگز در سال تحصیلی 1394 بود. بدین منظور 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود و از مقیاسهای سبکهای تصمیمگیری اسکات ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش حل مسئله مبتنی بر معنویت بر ذهنیت فلسفی و سبکهای تصمیمگیری دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرگز در سال تحصیلی 1394 بود. بدین منظور 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود و از مقیاسهای سبکهای تصمیمگیری اسکات وبروس (1995) و ذهنیت فلسفی طالبپور و همکاران (1384) به عنوان ابزار پژوهش استفاده گردید. برنامۀ آموزش حل مسئله مبتنی بر معنویت طی هشت جلسۀ نود دقیقهای و در مدت چهار هفتۀ متوالی به دانشجویان ارائه گردید. بدین منظور نمونۀ تحقیق به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری (یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه) گمارده شدند. گروه آزمایشی، تحت آموزش حل مسئله مبتنی بر معنویت قرار گرفت، درحالیکه گروه گواه در معرض هیچ مداخلهای قرار نگرفتند. دادههای به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون کوواریانس) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش حل مسئله مبتنی بر معنویت موجب بهبود ابعاد جامعیت، تعمق و انعطافپذیری ذهنیت فلسفی و همچنین سبکهای تصمیمگیری منطقی، اجتنابی، وابسته شده است، در حالیکه در سبکهای تصمیمگیری آنی و شهودی پس از آموزش، تغییری مشاهده نشد.