حسین زارع؛ مهتاب علیمرادی؛ مهدیه رحمانیان
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر وابستگی به فضای مجازی و قلدری مجازی در نوجوانان منطقه سه شهر تهران بود. روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعة آماری، دانشآموزان پسر مقطع دوم متوسطه منطقة سه شهر تهران بودند که در سال تحصیلی 1398 تحصیل میکردند. از میان آنها سی نفر ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر وابستگی به فضای مجازی و قلدری مجازی در نوجوانان منطقه سه شهر تهران بود. روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعة آماری، دانشآموزان پسر مقطع دوم متوسطه منطقة سه شهر تهران بودند که در سال تحصیلی 1398 تحصیل میکردند. از میان آنها سی نفر بهصورت نمونهگیری در دسترس و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش دوازده جلسة نود دقیقهای آموزش مهارتهای زندگی را دریافت کرد، اما گروه کنترل هیچ مداخلهای را دریافت نکرد. برای گردآوری دادهها از پرسشنامههای اعتیاد به اینترنت یانگ (1998) و قلدری پاتچین و هیندوجا (2011) استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مکرر در نرمافزار SPSS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. براساس این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که آموزش مهارتهای زندگی باعث کاهش وابستگی به فضای مجازی و قلدری مجازی میشود و میتوان بهعنوان یک روش آموزشی برای افراد مورد نظر توصیه شود. لازم به ذکر است که این آموزش دارای یک دورة پیگیری یکماهه بود که نتایج آموزش این مهارتها را مثبت نشان داد
منا حسن زاده طالشی؛ سهیلا هاشمی؛ صمد ایزدی
چکیده
این تحقیق با هدف بررسی چالشهای توسعة مدارس هوشمند از دیدگاه مدیران و معلمان مدارس هوشمند شهرستان بابلسر انجام شد. روش جمعآوری اطلاعات به صورت توصیفی از نوع پیمایشی و تحلیلی بود. اطلاعات و سوالات مورد نیاز این تحقیق در مرحلة اول، از طریق بررسیها و مصاحبه با مسئولان اصلی طرح مدارس هوشمند در ادارة کل آموزش و پرورش شهرستان بابلسر ...
بیشتر
این تحقیق با هدف بررسی چالشهای توسعة مدارس هوشمند از دیدگاه مدیران و معلمان مدارس هوشمند شهرستان بابلسر انجام شد. روش جمعآوری اطلاعات به صورت توصیفی از نوع پیمایشی و تحلیلی بود. اطلاعات و سوالات مورد نیاز این تحقیق در مرحلة اول، از طریق بررسیها و مصاحبه با مسئولان اصلی طرح مدارس هوشمند در ادارة کل آموزش و پرورش شهرستان بابلسر به دست آمد. بدین ترتیب سوالات مربوط به پرسشنامه در فهرستی گردآوری شدند. در نهایت به منظور پاسخگویی، پرسشنامهها میان 21 مدیر و 131 معلم مدارس هوشمند شهرستان بابلسر توزیع شد. نتایج نشان داد که رایج نبودن استفاده از اینترنت در میان معلمان، ضعف آشنایی معلمان با روشهای نوین تدریس، نبود محتوای الکترونیکی قابل اعتماد دروس، بیشترین چالشهای پیش روی توسعة مدارس هوشمند بود. فراهم نبودن زیرساختهای مورد نیاز مانند شبکههای محلی و اتصال به اینترنت، نبود آمادگی و زمینه لازم در رابطه با استفاده از فناوری و اطلاعات در مدیریت مدرسه، نبود انگیزه و علاقه به حرفة معلمی و نبود انگیزه در دانشآموزان برای استفاده و بهرهبرداری مناسب از تجهیزات، کمترین چالشهای پیش روی توسعة مدارس هوشمند در شهرستان بابلسر بود. در نهایت، با شناسایی چالشها مدارس هوشمند و تجهیز آنها، مرزهای دانش از کتابهای درسی فراتر میرود و شیوههای تدریس و یادگیری از حفظیات و بهخاطرسپاری محض به تفکر انتقادی و ارزیابی منابع اطلاعاتی گسترش خواهد یافت.
مریم کابلی؛ پروین کدیور؛ محمدحسین عبدالللهی؛ مهدی عرب زاده
چکیده
یکی از چالشهای اساسی در محیططهای یادگیری، تسلط یادگیرندگان بر محتوای آموزشی و کاربرد دانش جدید در زندگی واقعی است. پردازش زایشی شامل درک فعالانه اطلاعات آموختهشده از طریق سازماندهی دوبارة ذهنی و یکپارچهسازی آن با دانش قبلی فرد است که در نتیجة آن یادگیرندگان آنچه را آموختهاند، در موقعیتهای جدید به کار میگیرند. با توجه ...
بیشتر
یکی از چالشهای اساسی در محیططهای یادگیری، تسلط یادگیرندگان بر محتوای آموزشی و کاربرد دانش جدید در زندگی واقعی است. پردازش زایشی شامل درک فعالانه اطلاعات آموختهشده از طریق سازماندهی دوبارة ذهنی و یکپارچهسازی آن با دانش قبلی فرد است که در نتیجة آن یادگیرندگان آنچه را آموختهاند، در موقعیتهای جدید به کار میگیرند. با توجه به بدیع بودن مفهوم پردازش زایشی، نیاز است که دربارة روشهای تقویت این نوع یادگیری پژوهشهای تکمیلی انجام شود. بر این مبنا، پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهبردهای تقویت پردازش زایشی از طریق بار شناختی مطلوب انجام شد. روش تحقیق انجام شده در این مطالعه، کیفی بوده که با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شده است. حوزة پژوهش همة منابع مکتوب و دیجیتال فارسی و انگلیسی مرتبط با بار شناختی مطلوب بوده است که با استفاده از رویکرد هدفمند و با در نظر گرفتن معیار اشباع نظری، در ده سال گذشته، 32 مقاله براساس نظر استادان و متخصصان حوزة پردازش زایشی و بار شناختی، با روش تحلیل مضمون به عنوان نمونه انتخاب و مورد بررسی نهایی قرار گرفتند و در نهایت، یافتهها در قالب مضامین پایه (کدها و نکات کلیدی متن)، مضامین سازمان دهنده (مضامین به دست آمده از ترکیب و تلخیص مضامین پایه) و مضامین فراگیر (مضامین عالی دربرگیرندة اصول حاکم بر متن به مثابه کل) دستهبندی و شبکه مضامین ترسیم شد. پس از تجزیه و تحلیل دادههای مطالعه، پنج مضمون اصلی شامل مضامین کاربرد چند رسانهای ها، شخصیسازی، بازخورد، تفکر و یادگیری هدایت شده و 53 مضمون فرعی برای تقویت پردازش زایشی و بار شناختی مطلوب پدیدار شد.
سمانه سلیمی؛ محمد علی فردین
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نگرش معلمان مقطع ابتدایی شهر زاهدان دربارة فرصتها و چالشهای ویروس کرونا برای آموزش مجازی در مدارس با بهرهگیری از روش تحقیق آمیخته متوالی ناهمزمان اکتشافی (کیفی - کمی)، انجام گرفته است. از طریق مصاحبه با 10 معلم با تجربه و توزیع پرسشنامه بین 120 نفر از معلمان مقطع ابتدایی اطلاعات و دادههای کیفی و کمی جمعآوری ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی نگرش معلمان مقطع ابتدایی شهر زاهدان دربارة فرصتها و چالشهای ویروس کرونا برای آموزش مجازی در مدارس با بهرهگیری از روش تحقیق آمیخته متوالی ناهمزمان اکتشافی (کیفی - کمی)، انجام گرفته است. از طریق مصاحبه با 10 معلم با تجربه و توزیع پرسشنامه بین 120 نفر از معلمان مقطع ابتدایی اطلاعات و دادههای کیفی و کمی جمعآوری گردید. شیوة جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادهها در بخش کیفی با استفاده از روش کدگذاری اشتروس و کوربین، شامل سه مرحله (باز، محوری و انتخابی) انجام شد. در بخش کمی نیز پس از گردآوری دادهها با پرسشنامة محقق ساخته که از طریق نتایج مصاحبه اولیه، ساخته و روایی محتوایی و پایایی آن به تأیید رسیده بود، با روش آمار توصیفی (درصد و فراوانی) تحلیل دادهها انجام شد. طبق نتایج، چالشها و فرصتها در سه سطح کلان، میانی و خرد مطرح و طبقهبندی شد. در سطح کلان چالشهای، نداشتن تفکر راهبردی مدیران و برنامهریزان؛ سیاستگذاری نامطلوب، ضعف فناوری آموزشی و مدیریت ناکارآمد؛ در سطح میانی چالش ضعف فناوریهای معرفی شده، نداشتن استقلال و آزادی عمل و برهم خوردن بودجه بندی مطرح شده و در سطح خرد حاصل گردید. همچنین از نظر مشارکت کنندگان، شیوع کرونا فرصت هایی را در سطح کلان (فراهم کردن زمینة تغییر، توجه به داشتن برنامهریزی راهبردی و توجه به آموزشهای برخط و مجازی، سطح میانی (خلق فرصت آموزشی برابر و خلق نوآوری آموزشی جدید) و سطح خرد به دنبال داشته است.
حمید دافعی؛ محمدرضا امام جمعه؛ علیرضا عصاره؛ صادق نصری
چکیده
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامة درسی توسعة دانش محتوایی تخصصی دانشجومعلمان آموزش ابتدایی در تقسیم کسرها بوده است. این پژوهش جزء پژوهشهای ترکیبی با طرح اکتشافی بود که با مدل تدوین طبقهبندی در دو بخش کیفی و کمّی انجام شد. در بخش کیفی با روش مطالعه موردی به فرآیند طراحی الگو و در بخش کمّی با روش توصیفی از نوع پیمایشی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامة درسی توسعة دانش محتوایی تخصصی دانشجومعلمان آموزش ابتدایی در تقسیم کسرها بوده است. این پژوهش جزء پژوهشهای ترکیبی با طرح اکتشافی بود که با مدل تدوین طبقهبندی در دو بخش کیفی و کمّی انجام شد. در بخش کیفی با روش مطالعه موردی به فرآیند طراحی الگو و در بخش کمّی با روش توصیفی از نوع پیمایشی به اعتبارسنجی الگو پرداخته شد. مشارکتکنندگان در بخش کیفی شامل 19 نفر از افراد متخصص و 61 پژوهش انجام شده در ارتباط با موضوع پژوهش بودند. جامعة آماری در بخش کمّی شامل آموزشگران ریاضی دانشگاه فرهنگیان، متخصصان آموزش ریاضی و معلمان دورة ابتدایی بودند که از طریق نمونهگیری هدفمند تعداد 22 نفر از متخصصان و 85 نفر از معلمان دورة ابتدایی انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها در بخش کیفی از مطالعة اسنادی و مصاحبههای نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی از پرسشنامة محقق ساخته که شامل 13 گویه بود استفاده شد. تحلیل دادهها در بخش کیفی با روش تحلیل محتوا و در بخش کمّی با تحلیل عاملی تاییدی انجام شد. نتایج تحلیل عناصر نشان داد که عناصر محتوا و فعالیتهای یادگیری، اهداف مهارتی، اهداف شناختی در سطح تجزیه و تحلیل و سطح ترکیب و روشهای ارزشیابی دارای بیشترین قدرت تبیین هستند، همچنین عناصر دیگر نظیر روشهای یاددهی یادگیری، اهداف نگرشی و وضوح و جامعیت برنامة درسی نیز به ترتیب به عنوان تبیین کنندههای معنادار شناسایی شدند.
بهروز فروغی پردنجانی؛ علی اکبر شریفی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تبیین ارتباط خود ناهمخوانی و تابآوری تحصیلی با اهمالکاری تحصیلی در دانشجویان بود. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعة آماری پژوهش حاضر شامل همة دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد بود که به روش نمونهگیری، خوشهای 242 دانشجو از میان آنها انتخاب شد. برای گردآوری دادهها از پرسشنامة خود ناهمخوانی هیگینز ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر تبیین ارتباط خود ناهمخوانی و تابآوری تحصیلی با اهمالکاری تحصیلی در دانشجویان بود. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعة آماری پژوهش حاضر شامل همة دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد بود که به روش نمونهگیری، خوشهای 242 دانشجو از میان آنها انتخاب شد. برای گردآوری دادهها از پرسشنامة خود ناهمخوانی هیگینز (1987)، پرسشنامة تابآوری تحصیلی ساموئلز (2004) و پرسشنامة اهمالکاری تحصیلی سواری (1390) استفاده شد. برای تحلیل دادهها از روش ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام استفاده گردید. نتایج حاکی از همبستگی مثبت و معنادار خود ناهمخوانی واقعی-بایدی (r=0.36) و واقعی-ایدهآل (r=0.39) با اهمالکاری تحصیلی و نداشتن همبستگی معنادار تابآوری تحصیلی با اهمالکاری تحصیلی بود. افزون بر این، تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از میان متغیرهای پیشبین، فاصله خود واقعی-ایدهآل توانست بیش از 15 درصد از واریانس اهمالکاری تحصیلی را پیشبینی کند. افراد خود ناهمخوان احتمال اهمالکاری بیشتری دارند. همچنین، فاصله بین خودِ واقعی و خودِ ایدهآل قویترین پیشبینیکنندة اهمالکاری است؛ بنابراین دانشجویانی که بین خودِ واقعی و ایدهآل شان اختلاف زیادی تجربه میکنند، بیشتر از افرادی که بین خودِ واقعی و خودِ بایدی شان تفاوت تجربه میکنند، اهمالکاری میکنند.
محمد رضازاده شرمه؛ سهیلا هاشمی
چکیده
این پژوهش با هدف مقایسۀ سه روش آموزش مبتنی بر نظریۀ بار شناختی، آموزش چندرسانهای و آموزش سخنرانی در میزان پیشرفت تحصیلی و انگیزش دانشآموزان در یادگیری درس علوم چهارم انجام شد. جامعة آماری پژوهش، یک مدرسة مجهز به فناوری اطلاعات در شهرستان محمودآباد (استان مازندران) بود. ابزارهای این پژوهش شامل 1. آزمون یادگیری محققساخته در درس ...
بیشتر
این پژوهش با هدف مقایسۀ سه روش آموزش مبتنی بر نظریۀ بار شناختی، آموزش چندرسانهای و آموزش سخنرانی در میزان پیشرفت تحصیلی و انگیزش دانشآموزان در یادگیری درس علوم چهارم انجام شد. جامعة آماری پژوهش، یک مدرسة مجهز به فناوری اطلاعات در شهرستان محمودآباد (استان مازندران) بود. ابزارهای این پژوهش شامل 1. آزمون یادگیری محققساخته در درس علوم چهارم 2. پرسشنامة انگیزش پیشرفت تحصیلی ورلند و همکاران (1985) 3. مقیاس انگیزش پیشرفت تحصیلی (AMS) و 4. مقیاس درجهبندی ذهنی بار شناختی پاس و ون مرینبوئر (1993) بود. نتایج حاصل از جمعآوری پرسشنامهها و آزمون یادگیری به کمک تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که میزان یادگیری، انگیزش دانشآموزانی که تحت تاثیر آموزش مبتنی بر نظریۀ بار شناختی بودهاند، به طور معناداری بیشتراز دانشآموزانی بود که آموزش چندرسانهای و سخنرانی را در درس علوم دریافت کردند. همچنین میانگین بار شناختی در گروه سخنرانی (47/4)، گروه چندرسانهای (82/3) و در گروه آموزش مبتنی بر نظریۀ بار شناختی (63/3) بود. این بدین معنی است که دانشآموزان گروه آموزش مبتنی بر نظریۀ بار شناختی، بار شناختی کمتری از دانشآموزان سایر گروه دریافت کردند. با توجه به نتایج، پیشنهاد میشود معلمان و برنامهریزان تحصیلی دربارة اصول پایه و اساسی نظریه بار شناختی آموزش ببینند تا بتوانند این اصول را با توجه به ظرفیت محدود حافظة فعال دانشآموزان و با توجه به جنبههای انگیزشی محیط یادگیری، در آموزش و برنامهریزی درسها به کار گیرند.