مبینا ترخان
چکیده
این پژوهش به منظور اثربخشی مداخله مبتنی بر شفقت (CFT) بر روی تابآوری تحصیلی و امیدواری دانشآموزان پسر اهمالکار تحصیلی مقطع دوم متوسطه انجام شده است. روش تحقیق این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. با استفاده از پرسشنامههای تابآوری تحصیلی مارتین، امیدواری اشنایدر و همکاران، و اهمالکاری ...
بیشتر
این پژوهش به منظور اثربخشی مداخله مبتنی بر شفقت (CFT) بر روی تابآوری تحصیلی و امیدواری دانشآموزان پسر اهمالکار تحصیلی مقطع دوم متوسطه انجام شده است. روش تحقیق این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. با استفاده از پرسشنامههای تابآوری تحصیلی مارتین، امیدواری اشنایدر و همکاران، و اهمالکاری تحصیلی سولومون و رایتلوم، 28 نفر از دانشآموزان پسر اهمالکار تحصیلی مقطع دوم متوسطه به طور هدفمند انتخاب و به طور تصادفی ساده در دو گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 14 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایشی هشت جلسه فنون CFT را بر اساس بسته آموزشی نف آموزش دیدند و گروه کنترل آموزشی در این زمینه دریافت نکردند. پس از اجرای CFT، بار دیگر تابآوری تحصیلی، امیدواری و اهمالکاری تحصیلی دانشآموزان هر دو گروه مورد اندازهگیری قرار گرفت. از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) و تک متغیری (آنکوا) برای تحلیل دادهها استفاده شد. با توجه به نمرات پسآزمون، F محاسبه شده هم در تحلیل مانکوا و هم در تحلیل آنکوا برای متغیرهای تابآوری تحصیلی، امیدواری و اهمالکاری تحصیلی در هر دو گروه تفاوت معنادار را نشان داد. به طور کلی این پژوهش در همسویی با نتایج پژوهشهای مشابه حاکی از آن است، روش CFT در افزایش تابآوری تحصیلی، امیدواری و کاهش اهمالکاری تحصیلی دانشآموزان پسر میتواند نقش موثری داشته باشد.
فرزین حق نظری؛ وحید نجاتی؛ حمیدرضا پوراعتماد
چکیده
در این پژوهش اثربخشی آموزش راهبردهای هدفگذاری مبتنی بر نظریۀ هدفگذاری بر بهبود هدفگذاری و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مقطع متوسطه اول بررسی گردید. بدین منظور 79 دانشآموز پسر پایۀ هفتم با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای در قالب دو گروه آزمایشی و گروه گواه در پژوهش شرکت کردند. بستۀ آموزش راهبردهای هدفگذاری بر اساس نظریۀ هدفگذاری ...
بیشتر
در این پژوهش اثربخشی آموزش راهبردهای هدفگذاری مبتنی بر نظریۀ هدفگذاری بر بهبود هدفگذاری و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مقطع متوسطه اول بررسی گردید. بدین منظور 79 دانشآموز پسر پایۀ هفتم با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای در قالب دو گروه آزمایشی و گروه گواه در پژوهش شرکت کردند. بستۀ آموزش راهبردهای هدفگذاری بر اساس نظریۀ هدفگذاری به وسیلة پژوهشگران تدوین و در هفت جلسه برای دانشآموزان ارائه شد و تکالیف آن به وسیلة دانشآموزان تکمیل گردید. جهت سنجش پیشرفت تحصیلی دانشآموزان از معدل نمرات پایانی امتحانات نیمسال اول به عنوان پیشآزمون و معدل نمرات پایانی نیمسال دوم به عنوان پسآزمون استفاده شد؛ نمرههای هدف تعیین شده به وسیلة دانشآموز برای نیمسال اول و دوم جهت سنجش هدفگذاری استفاده گردید. نتایج نشان داد که پیشرفت تحصیلی گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه به طور معناداری افزایش یافته است. درحالیکه نمرة هدف دانشآموزان گروه آزمایشی تغییری نکرده بود، خطای نمرة هدف آنان به طور معناداری کاهش یافت که نشانگر بهبود و افزایش دقت هدفگذاری تحصیلی دانشآموزان است. آموزش راهبردهای هدفگذاری، افزون بر بهبود کیفیت هدفگذاری دانشآموزان، میتواند پیشرفت تحصیلی آنان را نیز تقویت کند.
محسن بیات؛ هاشم فردانش؛ جواد حاتمی؛ ابراهیم طلایی
چکیده
این مطالعه به بررسی تأثیر محیط یادگیری مبتنی بر مباحثه تحت پشتیبانی معلم (الگوسازی و مربیگری) بر بهبود مهارتهای تصمیمگیری اخلاقی- اجتمایی دانشآموزان پرداخته است. سه کلاس پایة ششم دبستان انتخاب و به طور تصادفی در گروههای آزمایشی 1 (راهبرد الگوسازی)، آزمایش 2 (راهبرد مربیگری) و آزمایشی 3 (راهبرد ترکیبی) قرار داده شدند. سه محیط ...
بیشتر
این مطالعه به بررسی تأثیر محیط یادگیری مبتنی بر مباحثه تحت پشتیبانی معلم (الگوسازی و مربیگری) بر بهبود مهارتهای تصمیمگیری اخلاقی- اجتمایی دانشآموزان پرداخته است. سه کلاس پایة ششم دبستان انتخاب و به طور تصادفی در گروههای آزمایشی 1 (راهبرد الگوسازی)، آزمایش 2 (راهبرد مربیگری) و آزمایشی 3 (راهبرد ترکیبی) قرار داده شدند. سه محیط یادگیری با پشتیبانی معلم، به نام محیط یادگیری مبتنی بر مباحثه طراحی و این پشتیبانیهای آموزشی در محیطهای یادگیری اعمال شد. پس از اجرای پیشآزمون، یک واحد یادگیری ششهفتهای تصمیمگیری اخلاقی - اجتمایی مبتنی بر مباحثه در مورد داستانهای اخلاقی، با پشتیبانی آموزشی الگوسازی، مربیگری، یا ترکیبی اجرا شد. دادههای حاصل از پیشآزمون - پسآزمون و آزمون کاربرد مهارتهای تصمیمگیری با استفاده از یک طرح کدگذاری که براساس پیشینة پژوهشی مربوط طراحی شده بود، مورد تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل دادههای گردآوری شده از آزمون آماری تحلیل واریانس برای اندازهگیری مکرر وتحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. نتایج نشان داد که دانشآموزان در شرایط یادگیری مبتنی بر مباحثه با پشتیبانی ترکیبی از نظر اکتساب و کاربرد مهارتهای تصمیمگیری و رضایت از دو شرایط دیگر عملکرد بهتری داشتند. همچنین، دانشآموزانی که در فرایند مباحثه از طریق الگوسازی پشتیبانی شده بودند، نسبت به گروه مربیگری، در اکتساب و کاربرد مهارتهای تصمیمگیری، عملکرد بهتری داشت. کاربردها، محدودیتها و پیشنهادها برای پژوهشهای آینده مورد بحث قرار گرفته است.
ایرج فیروزفر؛ علیرضا فقیهی؛ نصراله عرفانی
چکیده
این پژوهش با هدف تدوین مدل اندازهگیری پرسشنامه اخلاق زیستمحیطی انجام شد. روش تحقیق همبستگی بوده و در قالب مدل اندازهگیری به انجام رسید. جامعة آماری همة دانشآموزان دورة دوم متوسطه آموزش و پرورش شهر همدان به تعداد 14391 نفر بودند. حجم نمونه که به روش نمونهگیری طبقهای نسبی انتخاب شدند، 986 نفر بود. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه ...
بیشتر
این پژوهش با هدف تدوین مدل اندازهگیری پرسشنامه اخلاق زیستمحیطی انجام شد. روش تحقیق همبستگی بوده و در قالب مدل اندازهگیری به انجام رسید. جامعة آماری همة دانشآموزان دورة دوم متوسطه آموزش و پرورش شهر همدان به تعداد 14391 نفر بودند. حجم نمونه که به روش نمونهگیری طبقهای نسبی انتخاب شدند، 986 نفر بود. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه اخلاق زیست محیطی محقق ساخته (1398) مشتمل بر پنج مؤلفة آب، خاک، هوا، گیاهان و جانوران بود. پرسشنامة اولیه بر اساس مبانی نظری و پیشینة پژوهشی به تعداد 130 گویه تدوین شد. روایی محتوایی پرسشنامه به روش CVR بررسی شد و گویههایی که ضرایب نسبی روایی کمتر از 29/0 داشتند (26 گویه)، حذف گردیدند. همچنین طی یک مطالعة مقدماتی پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ محاسبه گردید. در اجرای اصلی پرسشنامه، نتایج نشان داد مدل اندازهگیری اخلاق زیست محیطی از برازش قوی برخوردار است (614/0=GOF). در ضمن نتایج بیانگر آن بود که تمامی سؤالات پرسشنامه اثر معناداری بر روی مؤلفه خود داشتند. همچنین نتایج مدل نشان داد مؤلفة آب بیشترین اثر را بر اخلاق زیست محیطی داشته و مؤلفة هوا کمترین اثر را بر آن دارد. علاوه بر این نتایج نشان داد، میان مؤلفههای اخلاق زیست محیطی، همبستگی درونی بالایی وجود دارد. در نتیجهگیری کلی میتوان گفت پرسشنامة اخلاق زیست محیطی محقق ساخته (1398) از مشخصات روانسنجی لازم برای سنجش اخلاق زیست محیطی برخوردار است.
مریم درویشی؛ محمدحسن صیف؛ محمدرضا سرمدی؛ مهران فرج اللهی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علّی روابط جذب شناختی، نیاز به شناخت و سودمندی ادراک شده یادگیری از طریق واقعیت افزوده (نقش واسطهای خودکارآمدی موبایلی و درگیری شناختی) به روش توصیفی-همبستگی انجام گرفت. برای این منظور، از بین استانهای نواحی غربی ایران، سه استان (همدان، کرمانشاه و چهارمحال و بختیاری) و تعداد 600 دانشجوی دانشگاه پیام نور، ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علّی روابط جذب شناختی، نیاز به شناخت و سودمندی ادراک شده یادگیری از طریق واقعیت افزوده (نقش واسطهای خودکارآمدی موبایلی و درگیری شناختی) به روش توصیفی-همبستگی انجام گرفت. برای این منظور، از بین استانهای نواحی غربی ایران، سه استان (همدان، کرمانشاه و چهارمحال و بختیاری) و تعداد 600 دانشجوی دانشگاه پیام نور، به روش خوشهای چند مرحلهای تصادفی، بر اساس فرمول کوکران انتخاب و پس از به کارگیری برنامة واقعیت افزوده، به یک پرسشنامه 52 گویهای که تلفیقی از پرسشنامههای سودمندی ادراک شده دیویس (1989)، نیاز به شناخت کاچیوپو و پتی (1982)، درگیری شناختی آلوکا و اودونگو (2018)، مقیاس خودکارآمدی موبایلی ماهات، مهد ایوب و وانگ (2012) و مقیاس جذب شناختی آگاروال و کاراهانا (2000) بود پاسخ دادند که از آن میان، 556 پرسشنامه تکمیل و به پژوهشگر بازگردانده شد. دادها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی، محاسبه ضرایب آلفای کرونباخ و تحلیل مسیر، به وسیلة نرمافزارهای Amos 22, Lisrel 8.50 ,Spss 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که متغیرهای جذب شناختی و نیاز به شناخت به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق واسطهگری متغیرهای خودکارآمدی موبایلی و درگیری شناختی بر سودمندی ادراک شده یادگیری از طریق واقعیت افزوده، در بین دانشجویان دورة کارشناسی اثر معنادار دارند. همچنین بررسی شاخصهای برازندگی نشان داد که مدل پیشنهادی پژوهش، با دادههای گردآوری شده از دانشجویان دانشگاه پیام نور، برازش مناسبی دارد؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت این مدل میتواند اطلاعات مهم و مورد نیاز را برای همة دستاندرکاران امر تعلیم و تربیت در جهت بهبود پیامدهای آموزش و یادگیری فراهم کند.
سعیده پیرحسینلو؛ ولی اله فرزاد؛ منصوره شهریاری احمدی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف آزمون نقش میانجیگر راهبردهای مقابله شناختی و هیجانات معلم در رابطة ارزیابیهای شناختی و جهتگیریهای هدفی با بهزیستی شغلی در معلمان زن و مرد انجام شد. در این پژوهش همبستگی، 360 معلم (200 زن و 160 مرد) از مناطق 4 و 8 آموزش و پرورش شهر تهران با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدندو به پرسشنامة هدفهای پیشرفت معلمان در ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف آزمون نقش میانجیگر راهبردهای مقابله شناختی و هیجانات معلم در رابطة ارزیابیهای شناختی و جهتگیریهای هدفی با بهزیستی شغلی در معلمان زن و مرد انجام شد. در این پژوهش همبستگی، 360 معلم (200 زن و 160 مرد) از مناطق 4 و 8 آموزش و پرورش شهر تهران با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدندو به پرسشنامة هدفهای پیشرفت معلمان در کار (پاپایانو و چریستودولیس، 2007)، نسخة تجدیدنظرشدة مقیاس ارزیابی تنیدگی (رویلی، رویسچ، جاریکا و واگن، 2005)، نسخة تجدیدنظر شده پرسشنامة نظمدهی شناختی هیجان (گارنفسکی، کرایج و اسپیناون، 2001)، سیاهه هیجان معلم (چن، 2016) و مقیاس بهزیستی عاطفی وابسته به شغل (وتکاتویک و همکاران، 2000) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که در نمونة معلمان زن و مرد مدل مفروض واسطهمندی نسبی راهبردهای مقابله و هیجانات پیشرفت در رابطة ارزیابیهای شناختی و جهتگیریهای هدفی با بهزیستی شغلی در معلمان زن و مرد با دادهها برازش مطلوبی داشت. افزون بر این، نتایج نشان داد که در مدل مفروض، تمامی وزن های رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار بودند و 55 درصد از پراکندگی نمرات بهزیستی شغلی از طریق جهتگیریهای هدفی، ازریابیهای شناختی، راهبردهای مقابله و هیجانهای پیشرفت تبیین شد. در مجموع، نتایج پژوهش حاضر موافق با دغدغة غالب پژوهشگران تربیتی علاقهمند به تحلیل نیمرخ تجارب هیجانی و انگیزشی معلمان نشان داد که پیشبینی بهزیستی حرفهای معلمان از طریق کیفیتهایی مانند جهتگیریهای هدفی و ارزیابیهای شناختی در بستر اطلاعاتی مفاهیمی دیگر مانند راهبردهای نظمبخشی هیجانی و هیجانهای معلم محقق میشود.
خدیجه زاداحمدکلاشی؛ علیرضا پیرخائفی؛ احمد سوری
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسة حافظة کاری، خلاقیت و انعطاف شناختی در دانشآموزان تکزبانه و دو زبانه فارسی آذری بود. روش پژوهش پس رویدادی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشآموزان دختر دوزبانه و تکزبانه منطقه 19 شهر تهران در سال 1396 بود که از این جامعه 120 نفر با روش نمونهگیری مرحلهای انتخاب گردید. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامه ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مقایسة حافظة کاری، خلاقیت و انعطاف شناختی در دانشآموزان تکزبانه و دو زبانه فارسی آذری بود. روش پژوهش پس رویدادی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشآموزان دختر دوزبانه و تکزبانه منطقه 19 شهر تهران در سال 1396 بود که از این جامعه 120 نفر با روش نمونهگیری مرحلهای انتخاب گردید. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامه حافظة کاری (دانیمن و کارپنتر، 1980)، خلاقیت (عابدی، 1363) و انعطاف شناختی (دنیس و ندروالی، 2010) بود. برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که بین حافظة کاری، خلاقیت و انعطاف شناختی در گروههای تکزبانه و دوزبانه تفاوت معناداری (p < 0.05) وجود دارد. دانشآموزان دوزبانه کارکرد متفاوت و بالاتری نسبت به دانشآموزان تک زبانه در هر سه متغیر حافظة کاری، خلاقیت و انعطاف شناختی داشتند. در این زمینه تفاوت دانشآموزان دوزبانه با تک زبانه به ترتیب (7 نمره) در خلاقیت، (4 نمره) در انعطافپذیری و (2 نمره) در حافظة کاری بود. بر اساس یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که آموزش زبان دوم در روند رشدی دانشآموزان میتواند موجب ارتقای تواناییهای شناختی آنان به ویژه خلاقیت و انعطاف شناختی شده که احتمالاً در بهبود عملکرد تحصیلی مؤثر خواهد بود.
منوچهر جعفری گهر
چکیده
حمایت عبارت است از ارائة کمک به فراگیران و سپس کاهش تدریجی آن. این کاهش زمانی آغاز میشود که نشانههای پیشرفت در مهارت و دانش حمایت گیرنده بروز میکند و فرد نشان میدهد که توانایی پذیرش مسئولیت بیشتر در روند فراگیری را دارد. مطالعة حاضر به بررسی تاثیر حمایتهای فراشناختی بر سه جنبة اصلی مهارت شفاهی زبانی یعنی پیچیدگی، صحت و روانی ...
بیشتر
حمایت عبارت است از ارائة کمک به فراگیران و سپس کاهش تدریجی آن. این کاهش زمانی آغاز میشود که نشانههای پیشرفت در مهارت و دانش حمایت گیرنده بروز میکند و فرد نشان میدهد که توانایی پذیرش مسئولیت بیشتر در روند فراگیری را دارد. مطالعة حاضر به بررسی تاثیر حمایتهای فراشناختی بر سه جنبة اصلی مهارت شفاهی زبانی یعنی پیچیدگی، صحت و روانی میپردازد. هدف حمایتهای فراشناختی بالا بردن سطح سه فعالیت فراشناختی اصلی یعنی برنامهریزی، نظارت و ارزشیابی است. در این پژوهش، مبنای اندازهگیری پیچیدگی محاسبه نسبت تعداد بندها به واحدهای تجزیه و تحلیل گفتاری شرکتکنندگان بود. از سوی دیگر، روانی کلام با تقسیم تعداد هجاهای تولید شده بر تعداد ثانیه ضرب در60 اندازهگیری شد. بهعلاوه صحت براساس نسبت تعداد بندهای عاری از خطاهای نحوی، صرفی و واژگانی به تعداد کل بندها محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل نتایج نشان داد که حمایتهای فراشناختی به شکل معناداری مهارت شفاهی فراگیران را بر حسب پیچیدگی، صحت، و روانی افزایش میدهد. مفاهیم ضمنی یافتهها برای فعالیتهای آموزشی در مقاله ارائه شده است.