مهدیه سرشار؛ فرزانه میکائیلی منیع
چکیده
هدف اصلی تحقیق حاضر، مقایسه آگاهی واجشناختی زبان سوادآموزی در کودکان یک، دو و سه زبانه گستره سنی 7 الی 9 سال بود که از روش تحقیق علی- مقایسهای مقطعی استفاده شد. جامعه آماری دانشآموزان 7 تا 9 ساله دبستانهای دولتی پسرانه شهر تهران و ارومیه در سال تحصیلی 1398-1397 بودند. نمونه با روش در دسترس و هدفمند، برای هر زبان 40 نفر تعیین شد. دادهها ...
بیشتر
هدف اصلی تحقیق حاضر، مقایسه آگاهی واجشناختی زبان سوادآموزی در کودکان یک، دو و سه زبانه گستره سنی 7 الی 9 سال بود که از روش تحقیق علی- مقایسهای مقطعی استفاده شد. جامعه آماری دانشآموزان 7 تا 9 ساله دبستانهای دولتی پسرانه شهر تهران و ارومیه در سال تحصیلی 1398-1397 بودند. نمونه با روش در دسترس و هدفمند، برای هر زبان 40 نفر تعیین شد. دادهها با چک لیست آزمون آگاهی واجشناختی میکائیلی منیع (1384)، جمعآوری و با آزمون مانوا تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل نشان داد که بین کودکان یک زبانه، دو زبانه و سه زبانه به لحاظ تشخیص کلمات دارای ترکیب صدای نخست، تشخیص کلمات دارای طبقهبندی صدای انتهایی، تشخیص قافیه، تقطیع واجی، نامیدن و حذف واج آغازین، حذف واج میانی، نامیدن و حذف واج پایانی، ترکیب واجی درون واژه، ترکیب هجایی و نمره کل آگاهی واجشناختی تفاوت وجود دارد و کودکان سه و دو زبانه در تمام زمینهها عملکرد بهتری نسبت به کودکان یک زبانه داشتند (05/0 P=). در نتیجه، افزایش زبانهای آموزشی در کنار زبان مادری دانشآموزان، باعث تقویت آگاهی واجشناختی میشود.
حمیده پاک مهر؛ معصومه عزیزی؛ هوشنگ گراوند
چکیده
هدف پژوهش حاضر هنجاریابی پرسشنامه جهتگیری برنامه درسی تربیت هنری برای معلمان دوره ابتدایی با روش پیمایشی بود. پس از برگردان نسخه اصلی پرسشنامه جهتگیری برنامه درسی تربیت هنری فیلانی (2003) به زبان فارسی و بازترجمه و اصلاح آن، فرم نهایی برای اجرا تهیه شد. آزمودنیها شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی شهر مشهد به تعداد 13259 نفر در سال ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر هنجاریابی پرسشنامه جهتگیری برنامه درسی تربیت هنری برای معلمان دوره ابتدایی با روش پیمایشی بود. پس از برگردان نسخه اصلی پرسشنامه جهتگیری برنامه درسی تربیت هنری فیلانی (2003) به زبان فارسی و بازترجمه و اصلاح آن، فرم نهایی برای اجرا تهیه شد. آزمودنیها شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی شهر مشهد به تعداد 13259 نفر در سال تحصیلی 1399-1400 بود که با توجه به حجم نمونه در مطالعات تحلیل عاملی، تعداد 360 معلم به روش نمونهگیری در دسترس در مطالعه شرکت کردند. روایی پرسشنامه مذکور از سه جنبه روایی محتوایی، سازه و همبستگی بین خرده مقیاسها مورد ارزیابی قرار گرفت. بررسی نظرات متخصصان و معلمان حاکی از روایی محتوایی این ابزار بود. به منظور بررسی روایی سازه، ساختار عاملی پرسشنامه به روش تحلیل عاملی تأییدی و با شیوۀ حداکثر درستنمایی در سطح ماتریس واریانس کواریانس بررسی شد و نتایج حاکی از آن بود که الگوی تأییدی از برازش قابل قبولی برخوردار است. همچنین، تمام بارهای عاملی استخراج شده بالاتر از 40/. و توزیع سوالات در خرده مقیاسها مورد تأیید بود. الگوی ضرایب همبستگی بین خرده مقیاسها نیز نشان داد که روابط درونی خوبی بین خرده مقیاسها وجود دارد (001/0 p<). جهت بررسی اعتبار پرسشنامه جهتگیری برنامه درسی تربیت هنری به همسانی درونی پرداخته شد و ضرایب آلفای کرونباخ برای خرده مقیاسهای کودک محوری، دیسیپلینی و فرهنگی به ترتیب 87/0، 88/0 و 87/0 حاصل گردید. به علاوه، به منظور مقایسه نتایج پژوهشهای آتی با گروه هنجار در فرهنگ ایرانی، میانگین و انحراف معیار هر کدام از خرده مقیاسهای پرسشنامه مذکور گزارش گردید. با توجه به یافتههای تحقیق میتوان گفت که پرسشنامه جهتگیری برنامه درسی تربیت هنری دارای شاخصهای روانسنجی مطلوب است.
سولماز فرزانه؛ هیمن محمودفخه؛ صمد عابدی
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطۀ توانمندیهای منشی و مشغولیت شغلی با نقش میانجی هیجانات معلمان ابتدایی ناحیه 2 شهر ارومیه بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری نیز کلیۀ معلمان دوره ابتدایی ناحیه 2 شهرستان ارومیه بنا بر اعلام کارگزینی برابر 1400 نفر بود که از بین آنان بر اساس قاعده کلاین (2011) و بر اساس تعداد متغیرها تعداد 301 ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطۀ توانمندیهای منشی و مشغولیت شغلی با نقش میانجی هیجانات معلمان ابتدایی ناحیه 2 شهر ارومیه بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری نیز کلیۀ معلمان دوره ابتدایی ناحیه 2 شهرستان ارومیه بنا بر اعلام کارگزینی برابر 1400 نفر بود که از بین آنان بر اساس قاعده کلاین (2011) و بر اساس تعداد متغیرها تعداد 301 نفر به شیوه نمونهگیری خوشهای انتخاب گردید. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامههای استاندارد شده توانمندیهای منشی سلیگمن و پترسون (2004)، مشغولیت شغلی شافلی و همکاران (2002) و هیجانات معلمان چن (2016) بود. روایی (محتوا و سازه) و پایایی (ضریب آلفای کرونباخ) پرسشنامهها حاکی از آن بودند که ابزارهای اندازهگیری از روایی و پایایی خوبی برخوردار هستند. نتایج حاصل از آزمون فرضیهها توسط نرمافزار SPSS و Smart PLS و با استفاده از آزمونهای همبستگی و مدلیابی معادلات ساختاری نشان داد که توانمندیهای منشی معلمان با مشغولیت شغلی رابطه مثبت و معناداری (29/0) دارد. رابطۀ توانمندیهای منشی و هیجانات معلمان مثبت و معنادار (53/0) است. هیجانات معلمان با مشغولیت شغلی آنان رابطۀ مثبت و معناداری (55/0) دارد و در نهایت رابطۀ توانمندیهای منشی معلمان با مشغولیت شغلی با میانجیگری هیجانات معلمان، مثبت و معنادار (28/0) است.
علی خدایی؛ سید میثم سید احمدی؛ حسن غریبی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف آزمون نقش تعدیلگر متغیر جنس در رابطه بین جهتگیریهای هدفی و فریبکاری تحصیلی در دانشجویان انجام شد. در این پژوهش همبستگی، 200 دانشجو (100 پسر و 100 دختر) به نسخة تجدید نظر شدة پرسشنامة هدف پیشرفت (الیوت و مورایاما، 2008) و مقیاس فریبکاری تحصیلی (فارنسه، ترامونتانا، فیدا و پاسیلو، 2011) پاسخ دادند. در این پژوهش، به منظور ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف آزمون نقش تعدیلگر متغیر جنس در رابطه بین جهتگیریهای هدفی و فریبکاری تحصیلی در دانشجویان انجام شد. در این پژوهش همبستگی، 200 دانشجو (100 پسر و 100 دختر) به نسخة تجدید نظر شدة پرسشنامة هدف پیشرفت (الیوت و مورایاما، 2008) و مقیاس فریبکاری تحصیلی (فارنسه، ترامونتانا، فیدا و پاسیلو، 2011) پاسخ دادند. در این پژوهش، به منظور آزمون مدل علّی اثرات تعدیلگر جنس در رابطة بین جهتگیریهای هدفی و فریبکاری تحصیلی، از روش آماری مدلیابی معادله ساختاری چندگروهی استفاده شد. نتایج نشان داد که در کل نمونه دانشجویان و هر یک از گروههای نمونه دانشجویان دختر و پسر، رابطة بین جهتگیری تسلطی گرایشمحور با فریبکاری تحصیلی، منفی و معنادار و رابطه بین جهتگیریهای هدفی تسلطی اجتنابمحور، عملکردی گرایشمحور و عملکردی اجتنابمحور با فریبکاری تحصیلی، منفی و معنادار بود. علاوه بر این، نتایج تخصیص گروهی روابط علّی بین متغیرها نشان داد که روابط بین جهتگیریهای هدفی و فریبکاری تحصیلی در دو گروه دانشجویان دختر و پسر، همارز هستند. در نهایت، نتایج نشان داد که در مدلهای علّی مفروض، به ترتیب 20 و 14 درصد از پراکندگی نمرات فریبکاری تحصیلی از طریق جهتگیریهای هدفی در دانشجویان پسر و دختر تبیین شد. نتایج پژوهش حاضر ضمن حمایت از آموزههای مفهومی نظریة هدف پیشرفت در توضیح سازه انگیزشی فریبکاری تحصیلی، نشان داد که ویژگیهای کارکردی سازه انگیزشی جهتگیریهای هدفی در پیشبینی رفتارهای فریبکارانه تحصیلی در دانشجویان دختر و پسر متشابه است.
فاطمه بیان فر؛ امیر رضا رجائی مش
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تببین مدل عملکرد تحصیلی بر اساس تواناییهای شناختی، خودکارآمدی حافظه، حافظه رومزه، حافظه گذشتهنگر- آیندهنگر با میانجیگری فراحافظه در دانشآموزان بود. پژوهش حاضر کاربردی و از نوع همبستگی به روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه دانشآموزان مقطع متوسطه دوم شهر مشهد در سال تحصیلی 1399-1400بود که از ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر تببین مدل عملکرد تحصیلی بر اساس تواناییهای شناختی، خودکارآمدی حافظه، حافظه رومزه، حافظه گذشتهنگر- آیندهنگر با میانجیگری فراحافظه در دانشآموزان بود. پژوهش حاضر کاربردی و از نوع همبستگی به روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه دانشآموزان مقطع متوسطه دوم شهر مشهد در سال تحصیلی 1399-1400بود که از آن میان به روش نمونهگیری در دسترس 322 نفر انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادها شامل پرسشنامه تواناییهای شناختی نجاتی (1392)، پرسشنامه حافظه روزمره ساندرلند و همکاران (1983)، پرسشنامه حافظه گذشتهنگر– آیندهنگر کرافورد و همکاران (2003) پرسشنامه خودکارآمدی حافظه بری و همکاران (1989)،. پرسشنامه فراحافظه چند عاملی تریر و ریج (2002) بودند. به منظور آزمودن فرضیههای پژوهش از روش تحلیل مسیر و معادلات ساختاری به وسیله نرمافزارهای SPSS-22 و AMOS-22 استفاده شد. متغیرهای پنهان تواناییهای شناختی، خودکارآمدی حافظه، حافظه رومزه، حافظه گذشته - آیندهنگر و فراحافظه دارای نشانگر بودند که یافتههای مدل اندازهگیری نشان داد همه متغیرهای نشانگر بر سازه مکنون خود به طور معناداری بار شدهاند. نتایج مدل ساختاری نیز نشان داد که متغیرهای پنهان اثر مثبت، مستقیم و معناداری بر عملکرد تحصیلی دارند. تواناییهای شناختی، خودکار آمدی حافظه، حافظه رومزه، حافظه گذشتهنگر- آیندهنگر با میانجیگری فراحافظه برعملکرد تحصیلی اثرات مثبت، مستقیم و نیز اثر کل مثبت و معناداری دارند. این مدل در مجموع 67% واریانس عملکرد تحصیلی را پیشبینی کرد. با توجه به نتایج به دست آمده میتوان از نقش متغیرهای پیشبین برای بهبود عملکرد تحصیلی استفاد کرد.
طاهر محبوبی
چکیده
این پژوهش به منظور اثربخشی آموزش مبتنی بر تلفن همراه در خودراهبری یادگیری، مهارتهای حل مسئله و عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان انجام شده است. روش پژوهش از نوع طرحهای تحقیق آزمایشی مداخلهای پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان ورودی سال تحصیلی 98-97، رشته علوم تربیتی دانشگاه ...
بیشتر
این پژوهش به منظور اثربخشی آموزش مبتنی بر تلفن همراه در خودراهبری یادگیری، مهارتهای حل مسئله و عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان انجام شده است. روش پژوهش از نوع طرحهای تحقیق آزمایشی مداخلهای پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان ورودی سال تحصیلی 98-97، رشته علوم تربیتی دانشگاه پیام نور مرکز بوکان (120 نفر) بود. بدین منظور 60 نفر که براساس آزمون هوش ریون (بهره هوشی بین 110-90) همتاسازی شده بودند، به عنوان نمونه در دو گروه آزمایش (30 نفر) و کنترل (30 نفر) به شیوه نمونهگیری تصادفی ساده قرار داده شدند. سپس در دو گروه آموزش مبتنی بر تلفن همراه (آزمایش) و آموزش سنتی (کنترل) پیشآزمون مقیاس خودراهبری یادگیری فیشر و همکاران (2001)، مقیاس مهارتهای حل مسئله هپنر و پترسون (1982) و مقیاس محقق ساخته آمار جهت سنجش عملکرد تحصیلی اجرا شد و سپس گروه آزمایشی هشت جلسه 60 دقیقهای به مدت 4 هفته متوالی به وسیله تلفن همراه آموزش دیدند و گروه کنترل به وسیله تلفن همراه، آموزشی دریافت نکردند و پس از آن از همة آزمودنیهای گروه آزمایش و کنترل پسآزمون به عمل آمد و نتایج مورد مقایسه قرار گرفت. دادههای بهدست آمده با استفاده از آزمون کوواریانس به وسیلۀ نرمافزار spss.24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس برای متغیرهای خودراهبری در یادگیری و مؤلفههای آن، مهارتهای ادراک حل مسئله و مؤلفههای آن و عملکرد تحصیلی در سطح 01/0P < تفاوت معناداری را نشان داد. به طور کلی این پژوهش در همسویی با نتایج پژوهشهای مشابه حاکی از آن است که آموزش مبتنی بر تلفن همراه میتواند در افزایش خودراهبری در یادگیری، مهارتهای ادراک حل مسئله و عملکرد تحصیلی دانشجویان نقش مؤثری داشته باشد.
لیلا نیک راد؛ احمد باصری؛ حسین بیگدلی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل اهمالکاری کارکنان بر اساس میزان سرمایههای روانشناختی (تابآوری، خودکارآمدی، امید و خوشبینی) با اثر تعدیل کنندگی تفکر انتقادی در کارکنان بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع طرحهای همبستگی و روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بانک پارسیان در سال 1399-1400 با حجم 2600 نفر بود و 300 ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل اهمالکاری کارکنان بر اساس میزان سرمایههای روانشناختی (تابآوری، خودکارآمدی، امید و خوشبینی) با اثر تعدیل کنندگی تفکر انتقادی در کارکنان بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع طرحهای همبستگی و روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بانک پارسیان در سال 1399-1400 با حجم 2600 نفر بود و 300 نفر نمونه با روش نمونهگیری طبقهای انتخاب شدند. ابزارهای سنجش، پرسشنامه اهمالکاری سازمانی صفاری نیا و همکاران (1390)، مقیاس سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2007) و پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس (2003) بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS-25 و نرمافزار لیزرل انجام شد. طبق نتایج به دست آمده بار عاملی مسیر مستقیم تاثیر متغیر سرمایه روانشناختی بر متغیر اهمالکاری معنادار نبود، اما با میانجیگری متغیر تفکر انتقادی این مسیر معنادار شد. سپس به جهت اصلاح مدل، مسیرهایی که بار عاملی آنها معنادار نبود، حذف گردید. در نهایت مدل اصلاح شده دارای برازش مطلوب و مناسبی بود. در مدل نهایی همۀ بارهای عاملی معنادار بودند که نشان از رابطه قوی بین متغیرهای مشاهده شده و متغیرهای مکنون داشت. با توجه به نتایج میتوان اظهار داشت هر چقدر فرد از سرمایه روانشناختی و تفکر انتقادی بیشتری بهره داشته باشد، میزان اهمالکاری وی کمتر خواهد بود.