فنون و روشهای نوین آموزش و یادگیری
آرش آخش؛ عسکر آتش افروز؛ منیجه شهنی ییلاق؛ مرتضی امیدیان
چکیده
هدف پژوهش حاضر، تحلیل چندسطحی رابطه ادراک مهارتهای تشخیصی معلم، سطح چالشانگیزی کلاس، کیفیت تدریس معلم و راهبردهای نظمبخشی شناختی هیجان با هیجانات پیشرفت در دانشآموزان پایه نهم بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و به صورت تحلیل چندسطحی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانشآموزان پایه نهم پسر و دختر دوره متوسطه اول شهرستان کهگیلویه ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، تحلیل چندسطحی رابطه ادراک مهارتهای تشخیصی معلم، سطح چالشانگیزی کلاس، کیفیت تدریس معلم و راهبردهای نظمبخشی شناختی هیجان با هیجانات پیشرفت در دانشآموزان پایه نهم بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و به صورت تحلیل چندسطحی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانشآموزان پایه نهم پسر و دختر دوره متوسطه اول شهرستان کهگیلویه در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از میان آنها، نمونهای 1000 نفری (500 پسر و 500 دختر) به روش تصادفی چندمرحلهای انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای پژوهش، از پرسشنامه ارزیابی کلاس گارتنر (2010)، مقیاس ادراک دانشآموزان از فعالیتهای کلاسی جنتری و اسپرینگر (2002)، مقیاس کیفیت تدریس کریاکیدز و همکاران (2000)، پرسشنامه راهبردهای نظمبخشی شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2002) و پرسشنامه هیجانات پیشرفت پکران و همکاران (2005) استفاده شد. دادهها به کمک مدلسازی خطی سلسله مراتبی (HLM) تحلیل شد. نتایج تحلیل چندسطحی نشان داد متغیرهای سطح 1 (راهبردهای مثبت نظمبخشی شناختی هیجان) و سطح 2 (میانگین راهبردهای مثبت نظمبخشی شناختی هیجان کلاس، ادراک مهارتهای تشخیصی معلم، سطح چالشانگیزی کلاس و کیفیت تدریس معلم) به طور مثبت و معنادار، پیشبین هیجانات پیشرفت مثبت بودند. تعامل متغیرهای سطح 2 با شیب رابطه راهبردهای مثبت نظمبخشی شناختی هیجان و هیجانات پیشرفت مثبت، معنادار بود. بر اساس تحلیل چندسطحی در این پژوهش میتوان نتیجه گرفت توجه به ارتقاء راهبردهای مثبت نظمبخشی شناختی هیجان دانشآموزان و متغیرهای کلاسی (سطح 2)، منجر به ایجاد هیجانات پیشرفت مثبت در دانشآموزان و در نتیجه، نگرش مثبت آنها نسبت به فرایند تحصیل خواهد شد.
انگیزش و یادگیری
فاطمه رشیدی پور؛ امید شکری؛ جلیل فتح ابادی؛ حسین پورشهریار
چکیده
این پژوهش با هدف ساخت برنامه جامع طراحی انگیزشی برای دانشآموزان انجام شد. بنابراین، در این پژوهشِ آمیخته از نوع توالی اکتشافی، از فرایند شش مرحلهای نقشهنگاری مداخله، نظریة انگیزش، اراده و عملکرد (کلر، 2018) و همچنین، مؤلفههای پرتکرار در مداخلات انگیزشی استفاده و بسته آموزشی «طراحی انگیزشی» برای دانشآموزان، ساخته شد. ...
بیشتر
این پژوهش با هدف ساخت برنامه جامع طراحی انگیزشی برای دانشآموزان انجام شد. بنابراین، در این پژوهشِ آمیخته از نوع توالی اکتشافی، از فرایند شش مرحلهای نقشهنگاری مداخله، نظریة انگیزش، اراده و عملکرد (کلر، 2018) و همچنین، مؤلفههای پرتکرار در مداخلات انگیزشی استفاده و بسته آموزشی «طراحی انگیزشی» برای دانشآموزان، ساخته شد. نسخۀ نهایی برنامه آموزشی از طریق 10 جلسه و هر جلسه دو ساعت، به شیوه مجازی برای گروههای آزمایش اجرا شد. اثربخشی این برنامه آموزشی نیز به کمک یک مطالعة شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل بررسی شد. براساس نتایج حاصل از بخش کیفی پژوهش، مؤلفههای پربارسازی مهارتهای توجه، ارتباط ادراک شده، شایستگی و خودباوری تحصیلی ادراک شده، رضامندی و فرایندهای خودتنظیمی، حل مسئله و مدیریت زمان، مبنای شکلدهی به محتوای بستة جامع طراحی انگیزشی قرار گرفت. علاوهبراین، در بخش کمی، نتایج روش آماری تحلیل واریانس مختلط ساده، نشان داد که بستة طراحی انگیزشی در افزایش میزان رجوع به رفتارهای تسهیلگر سبک زندگی تحصیلی سلامتمحور و در کاهش میزان رجوع به رفتارهای بازدارندة سبک زندگی تحصیلی سلامتمحور و همچنین، در بهبود رفتارهای مقابلهای تحصیلی، مؤثر بود. نتایج مطالعة حاضر نشان داد که بستة جامع طراحی انگیزشی از طریق تقویت تمرکز، توجه و علاقه، بهبود راهبردهای تفکر مثبت، راهبردهای انطباقی مدیریت هیجان، اصلاح جهتگیریهای هدفی و اسنادهای ناکارآمد و همچنین، غنیسازی مهارتهای شناختی و فراشناختی خودتنظیمی، در تحقق بخشیدن به ایدة ارتقای نیمرخ انگیزشی فراگیران، مؤثر واقع شد.
روانشناسی شناختی و یادگیری آموزشگاهی
احمد رضا اکبری؛ محمدحسن صیف؛ سید محمد شبیری؛ سعید طالبی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل علی عوامل مؤثر بر پیامد روانشناختی شبیهسازی آموزش حفاظت از محیط زیست در بین دانشآموزان دوره دوم متوسطه شهر شیراز بود. برای این منظور، از بین دانشآموزان دوره دوم متوسطه شهر شیراز، به روش خوشهای چند مرحلهای تصادفی، بر اساس فرمول کوکران، 620 نفر انتخاب و پس از استفاده از بازی شبیهسازی زیست محیطی، به ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل علی عوامل مؤثر بر پیامد روانشناختی شبیهسازی آموزش حفاظت از محیط زیست در بین دانشآموزان دوره دوم متوسطه شهر شیراز بود. برای این منظور، از بین دانشآموزان دوره دوم متوسطه شهر شیراز، به روش خوشهای چند مرحلهای تصادفی، بر اساس فرمول کوکران، 620 نفر انتخاب و پس از استفاده از بازی شبیهسازی زیست محیطی، به یک پرسشنامه که تلفیقی از پرسشنامههای انگیزه بازی کلر (2010)، حضور اجتماعی آربا و همکاران (2008)، نیاز به شناخت کاچیوپو و پتی (1982)، مقیاس خودکارآمدی ماهات، مهد ایوب و وانگ (2012) و درگیری زیست محیطی بود، پاسخ دادند که از آن میان، 605 پرسشنامه تکمیل و به پژوهشگر بازگردانده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای حضور اجتماعی، نیاز به شناخت، به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق واسطهگری متغیرهای خودکارآمدی و انگیزه، بر درگیری زیست محیطی در بین دانشآموزان، اثر معنادار دارند. همچنین بررسی شاخصهای برازندگی نشان داد، که مدل پیشنهادی پژوهش، با دادههای گردآوری شده از دانشآموزان دوره متوسطه دوم، برازش مناسبی دارد. در کل 25 درصد از کل تغییرات موجود در متغیر درگیری زیست محیطی بهعنوان مهمترین پیامد شبیهسازی آموزش ناشی از متغیرهای حضور اجتماعی، نیاز به شناخت، خودکارآمدی و انگیزه هستند
روانشناسی شناختی و یادگیری آموزشگاهی
روح الله صالحی تبار؛ رحیم داوری؛ حسین ابراهیمی مقدم
چکیده
هدف پژوهش حاضر، مدلیابی روابط فرسودگی تحصیلی و سبکهای حل مسئله با نقش واسطهای پایستگی تحصیلی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع طرحهای همبستگی، مبتنی بر روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعة آماری این پژوهش کلیة دانشآموزان دوره متوسطه دوم شهر همدان در سال تحصیلی 1۴۰۱ -۱۴۰۰ بود. تعداد ۳۰۴ دانشآموز با روش نمونهگیری خوشهای ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، مدلیابی روابط فرسودگی تحصیلی و سبکهای حل مسئله با نقش واسطهای پایستگی تحصیلی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع طرحهای همبستگی، مبتنی بر روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعة آماری این پژوهش کلیة دانشآموزان دوره متوسطه دوم شهر همدان در سال تحصیلی 1۴۰۱ -۱۴۰۰ بود. تعداد ۳۰۴ دانشآموز با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای فرسودگی تحصیلی مسلش (۲۰۰۲)، سبکهای حل مسئله کسیدی و لانگ (۱۹۹۶) و پایستگی تحصیلی مارتین و مارش (۲۰۰۸) استفاده شد. یافتهها نشان دادند که پایستگی تحصیلی و مولفههای اعتماد، گرایش و خلاقانه اثر منفی؛ و مولفههای درماندگی و اجتناب اثر مثبت بر فرسودگی تحصیلی دارند؛ اما اثر مستقیم مولفه مهارگری بر فرسودگی معنادار نبود. مولفههای اعتماد، گرایش و خلاقانه اثر مثبت؛ و درماندگی، اجتناب و مهارگری اثر منفی بر پایستگی تحصیلی دارند. همچنین مولفههای اعتماد، گرایش و خلاقانه اثر منفی؛ و درماندگی، مهارگری و اجتناب اثر مثبت با نقش واسطهگری پایستگی تحصیلی بر فرسودگی تحصیلی دارند. نتایج میتواند الگویی برای مداخله محسوب شود.
روانشناسی شناختی و یادگیری آموزشگاهی
علی مصطفایی؛ فاطمه بیان فر
چکیده
هدف این مطالعه تعیین اثربخشی آموزش تربیت مربی پیشدبستانی بر خودکارآمدی شغلی و ابزار وجود داوطلبان مربیگری پیشدبستانی است. روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با پیشآزمون –پسآزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه داوطلبان مربیگری پیشدبستانی شهر مهاباد است که در دوره آموزش حرفهای تربیت مربی پیشدبستانی دانشگاه پیامنور ...
بیشتر
هدف این مطالعه تعیین اثربخشی آموزش تربیت مربی پیشدبستانی بر خودکارآمدی شغلی و ابزار وجود داوطلبان مربیگری پیشدبستانی است. روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با پیشآزمون –پسآزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه داوطلبان مربیگری پیشدبستانی شهر مهاباد است که در دوره آموزش حرفهای تربیت مربی پیشدبستانی دانشگاه پیامنور در سال 1398 شرکت کرده بودند و تعداد آنان 197 نفر بود. تعداد 40 نفر به روش نمونهگیری نظامدار انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل 20 جلسه (هر هفته دو جلسه) آموزشهای تخصصی، فرم کوتاه مقیاس خودکارآمدی در تصمیمگیری شغلی بتز و همکاران (1996) و پرسشنامة خود ابرازی بزرگسالان گی، هالندورث و گالاسی (1975) بود. پرسشنامهها بهصورت پیشآزمون و پسآزمون اجرا شد. دادهها با آزمون تحلیل کوواریانس در نرمافزار اس پی اس اس نسخه 24 انجام گرفت. مداخله بر خودارزیابی، انتخاب هدف، اطلاعات شغلی و برنامهریزی از مؤلفههای خودکارآمدی تصمیمگیری شغلی مؤثر بوده و تنها بر حل مسئله تأثیری نداشته است (09/0=P). مداخله بر ابراز وجود هم تأثیر گذاشته است (05/0> P). با توجه به این که آموزش بر خودکارآمدی تصمیمگیری شغلی و ابراز وجود تأثیر مثبت گذاشته است؛ لذا به تصمیمگیران آموزشی پیشنهاد میشود با آموزش تخصصی و حرفهای زمینه موفقیت داوطلبان مربی پیشدبستانی را در شغل مد نظر فراهم کنند.
روانشناسی شناختی و یادگیری آموزشگاهی
شکوفه موسوی؛ محمودرضا شاهسواری؛ نجمه حقی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای راهبردهای مقابلهای در رابطه هیجانخواهی و باورهای فراشناختی با رفتارهای پرخطر در دانشآموزان بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری و جامعۀ آماری دانشآموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر خوانسار بوده است. حجم نمونه شامل 254 دانشآموز بود. ابزارهای اندازهگیری شامل پرسشنامه راهبردهای ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای راهبردهای مقابلهای در رابطه هیجانخواهی و باورهای فراشناختی با رفتارهای پرخطر در دانشآموزان بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری و جامعۀ آماری دانشآموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر خوانسار بوده است. حجم نمونه شامل 254 دانشآموز بود. ابزارهای اندازهگیری شامل پرسشنامه راهبردهای مقابلهای پارکر و اندلر (1990)، پرسشنامه هیجانخواهی زاکرمن (1990)، پرسشنامه راهبردهای فراشناختی مکاینری و داوسون (2004)، پرسشنامه رفتارهای پرخطر محمدخانی (1395) بوده است. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان و معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد، بین هیجانخواهی و باورهای فراشناختی رابطه معنادار وجود داشته و هر دو متغیر با رفتارهای پرخطر رابطه مثبت و معنادار دارد. باورهای فراشناختی و راهبردهای مقابلهای نیز رابطه معنادار با یکدیگر داشته و بین این دو متغیر و رفتارهای پرخطر دانشآموزان رابطه معنادار وجود دارد.
مبانی نظری و فلسفی آموزش و یادگیری
سعید افشاری؛ محمدرضا سرمدی؛ سیدعلی علمالهدی؛ مهران فرج الهی
چکیده
اندیشه مربوط به علوم انسانی به مثابه تکنولوژی با هدف اعمال تغییرات مختلف در حوزهها و موقعیتهای مختلف انسانی، اهمیت فراوانی یافته است. در مقاله حاضر استدلال میشود که تربیت اقتصادی مبتنی بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش دربردارنده اهداف معرفتی و غیر معرفتی است؛ تربیت اقتصادی پیش گفته، علاوه بر اینکه شناخت صاحب عالم را هدف غایی ...
بیشتر
اندیشه مربوط به علوم انسانی به مثابه تکنولوژی با هدف اعمال تغییرات مختلف در حوزهها و موقعیتهای مختلف انسانی، اهمیت فراوانی یافته است. در مقاله حاضر استدلال میشود که تربیت اقتصادی مبتنی بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش دربردارنده اهداف معرفتی و غیر معرفتی است؛ تربیت اقتصادی پیش گفته، علاوه بر اینکه شناخت صاحب عالم را هدف غایی خود میداند، درصدد آماده کردن یادگیرندگانی به منظور سازماندهی و مقابله با موقعیتهای زندگی آینده در شرایط مختلف اقتصادی نیز میباشد و با توجه به اینکه تکنولوژیها در پی اعمال تغییرات در فرد و جامعه هستند، پرسش این است که آیا میتوان تربیت اقتصادی مبتنی بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را به مثابه تکنولوژی قلمداد کرد و با تکنولوژیک کردن تربیت اقتصادی، فضای داوری در مورد پیشرفت با ملاکهای پراگماتیستی (توانایی در حل مسائل عملی) را میسور ساخت؟ این پژوهش با رویکرد کیفی و روش اسنادی - تحلیلی به توصیف و تحلیل ابعاد علم و تکنولوژی میپردازد و قابلیت این نوع تکنولوژی نرم انسانی را در تفهیم و تبیین مسائل موجود در نظام تعلیم و تربیت به منظور تغییر واقعیت موجود تبیین مینماید؛ البته بر اساس یافتهها باید گفت که تحقق بخشیدن به چنین فضایی نیازمند داشتن بستر شفافی از اطلاعات است، به طوری که تمام دستاندرکاران حوزه تعلیم و تربیت بتوانند به طور کامل و دقیق به اطلاعات نظام تعلیم و تربیت دست یابند تا بتوانند تکنولوژی مناسب با زمان و مکان را ابداع نمایند.