روانشناسی شناختی و یادگیری آموزشگاهی
فرزانه میکاییلی منیع؛ بهزاد ارژنگی؛ سیامک میرزایی سیلابی
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی رابطه اشتیاق ادراکشده معلم با فرسودگی تحصیلی دانشآموزان در درس ریاضی با نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراکشده از سوی معلم و ارزش تکلیف انجام شد. این پژوهش از نوع معادلات ساختاری بود. جامعۀ آماری پژوهش، کلیۀ دانشآموزان پسر سال نهم شهر سلماس به تعداد 270 نفر بود که با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی رابطه اشتیاق ادراکشده معلم با فرسودگی تحصیلی دانشآموزان در درس ریاضی با نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراکشده از سوی معلم و ارزش تکلیف انجام شد. این پژوهش از نوع معادلات ساختاری بود. جامعۀ آماری پژوهش، کلیۀ دانشآموزان پسر سال نهم شهر سلماس به تعداد 270 نفر بود که با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامههای اشتیاق ادراکشده معلم اروسز و همکاران (2015)، حمایت اجتماعی ادراکشده از سوی معلم پارک و همکاران (2002)، ارزش تکلیف ریاضی آکین و همکاران (2016) و فرسودگی مربوط به مدرسه (SBI) سالملا-آرو و همکاران (2005) استفاده شد.
دادهها با نرمافزار SPSS و Lisrel تحلیل شد. نتایج نشان داد اثرات مستقیم تدریس با اشتیاق روی حمایت اجتماعی و ارزش تکلیف معنادار بود. همچنین اثر تدریس بدون اشتیاق روی حمایت اجتماعی و ارزش تکلیف منفی و معنادار بود، اثر مستقیم حمایت اجتماعی و ارزش تکلیف روی فرسودگی تحصیلی نیز معنادار بودند. همچنین اثرات غیرمستقیم نشان داد که تدریس با اشتیاق بر فرسودگی تحصیلی بر اساس نقش واسطهای حمایت اجتماعی و ارزش تکلیف اثر غیر مستقیم منفی و معناداری دارد، همچنین تدریس بدون اشتیاق بر فرسودگی تحصیلی بر اساس نقش واسطهای حمایت اجتماعی و ارزش تکلیف اثر غیر مستقیم مثبت و معناداری دارد. پس میتوان از طریق ارائه برنامههای آموزشی به دبیران با توجه به مولفههای اشتیاق ادراکشده معلم، حمایت اجتماعی ادراکشده و ارزش تکلیف از فرسودگی تحصیلی دانشآموزان در درس ریاضی جلوگیری کرد.
روانشناسی شناختی و یادگیری آموزشگاهی
نفیسه سادات نکوئی؛ زهرا هاشمی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی کارکردهای اجرایی در رابطه میان شیوههای فرزندپروری مثبت و توسعه شایستگی هیجانی و اجتماعی در دانشآموزان بود. در همین راستا، جامعه پژوهش شامل تمامی دانشآموزان پایه سوم ابتدایی مدارس منطقه 1 شهر تهران (سال تحصیلی 1401-1402) بود که با روش نمونهگیری به صورت در دسترس و داوطلبانه 383 نفر وارد پژوهش شدند و پرسشنامههای ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی کارکردهای اجرایی در رابطه میان شیوههای فرزندپروری مثبت و توسعه شایستگی هیجانی و اجتماعی در دانشآموزان بود. در همین راستا، جامعه پژوهش شامل تمامی دانشآموزان پایه سوم ابتدایی مدارس منطقه 1 شهر تهران (سال تحصیلی 1401-1402) بود که با روش نمونهگیری به صورت در دسترس و داوطلبانه 383 نفر وارد پژوهش شدند و پرسشنامههای فرزندپروری مثبت آلاباما (فریک، ۱۹۹۱)، کارکردهای اجرایی بریف (جیویا و همکاران، 2000) و شایستگی هیجانی- اجتماعی (ژو و ای، 2012) را تکمیل کردند. برای تحلیل دادهها از روشهای آماری ضریب همبستگی و تحلیل مسیر استفاده شد. یافتهها نشان داد میان شایستگیهای هیجانی و اجتماعی و مؤلفههای کارکردهای اجرایی رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. همچنین، رابطه فرزندپروری با ابعاد کارکردهای اجرایی نیز مثبت است. لذا از آن جایی که رابطه میان فرزندپروری با شایستگیها به صورت مستقیم و نیز با میانجیگری ابعاد کارکرد اجرایی به شکلی غیرمستقیم معنادار است، در نتیجه نقش میانجی به شکل ناقص (ناکامل) است. مطالعه حاضر شواهدی را ارائه میدهد که فرزندپروری مثبت ممکن است به عنوان یک مسیر مطلوب جهت مداخله عمل کند. به این ترتیب، تمرکز بر کارکرد اجرایی کودک و فرزندپروری به صورت جداگانه ممکن است در زمینه شایستگی رفتاری کودک کمتر مؤثر باشد. در واقع، برنامههای آموزشی والدین، که آنها را در یادگیری محتوای مرتبط با رشد فرزندشان درگیر میکند، استفاده از شیوههای مؤثر و فرصتهای یادگیری را افزایش میدهد.
روانشناسی شناختی و یادگیری آموزشگاهی
سیده مولود سالاری پور؛ علیرضا حاجی یخچالی؛ مرتضی امیدیان؛ ناصر بهروزی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر رنگآمیزی مندلا بر حافظة کاری و اضطراب امتحان دانشآموزان دختر سال دوازدهم شهر اهواز انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی از نوع گروه کنترل نابرابر و پیگیری یکماهه بود. جامعة آماری پژوهش شامل، کلیة دانشآموزان دختر پایة دوازدهم سال تحصیلی 1402-1401 شهر اهواز بودند که با روش نمونهگیری خوشهای بر اساس ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر رنگآمیزی مندلا بر حافظة کاری و اضطراب امتحان دانشآموزان دختر سال دوازدهم شهر اهواز انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی از نوع گروه کنترل نابرابر و پیگیری یکماهه بود. جامعة آماری پژوهش شامل، کلیة دانشآموزان دختر پایة دوازدهم سال تحصیلی 1402-1401 شهر اهواز بودند که با روش نمونهگیری خوشهای بر اساس ملاکهای ورود و خروج انتخاب گردیدند. از بین دانشآموزان30 نفر از روش نمونهگیری تصادفی انتخاب و به همین روش در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. هر دو گروه در مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با استفاده از آزمون حافظة کاری فراخنای اعداد (وکسلر، 2009) و اضطراب امتحان (فریدمن، 1997) ارزیابی شدند. گروه آزمایش به مدت 11 جلسة 45 دقیقهای تحت مداخله رنگآمیزی طرحهای مندلا قرار گرفت اما گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. دادههای پژوهش با استفاده از نرمافزار SPSS23 و روش اندازهگیری مکرر تجزیهوتحلیل شد. نتایج بهدستآمده نشان داد رنگآمیزی مندلا بر افزایش حافظة کاری و کاهش اضطراب امتحان دانشآموزان در مرحلة پسآزمون مؤثر بوده است و اثرات آن در مرحلة پیگیری نیز باقی مانده است (05/0>p). بنابر یافتههای پژوهش میتوان برای افزایش حافظة کاری و کاهش اضطراب امتحان در دانشآموزان دختر از مداخلة رنگآمیزی طرحهای مندلا استفاده کرد.
روانشناسی شناختی و یادگیری آموزشگاهی
فریبا تابع بردبار
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطۀ ساختاری بین نیازهای بنیادین روانشناختی و اشتیاق تحصیلی با واسطهگری کمالگرایی تحصیلی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان شیراز، در سال تحصیلی 1399-1400 با تعداد نمونه 150 نفر بود. ابزارهای استفادهشده در این پژوهش، پرسشنامه نیازهای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطۀ ساختاری بین نیازهای بنیادین روانشناختی و اشتیاق تحصیلی با واسطهگری کمالگرایی تحصیلی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان شیراز، در سال تحصیلی 1399-1400 با تعداد نمونه 150 نفر بود. ابزارهای استفادهشده در این پژوهش، پرسشنامه نیازهای بنیادین روانشناختی دسی و ریان (0200)، پرسشنامه کمالگرایی اهواز، نجاریان و همکاران (1378) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فریدریگز و همکاران (2004) بود. روابط بین سازههای مدل پیشنهادی با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزار AMOS ویراست 24 تحلیل شد. شاخصهای برازندگی الگوی پیشنهادی حاکی از برازش قابل قبولی با دادهها بود. نتایج نشان داد نیازهای بنیادین روانشناختی بر کمالگرایی (01/0= P، 24/b=) و اشتیاق تحصیلی (01/0= P، 18/b=) اثر مستقیم و معنادار دارد. کمالگرایی نیز دارای اثر مستقیم و معنادار بر اشتیاق تحصیلی (01/0= P، 21/b=) است. با توجه با کاهش ضرایب مسیر میتوان گفت کمالگرایی در رابطه بین نیازهای بنیادین روانشناختی دانشآموزان و اشتیاق تحصیلی نقش واسطهای ایفا مینماید. با کشف روابط میان متغیرهای مرتبط با تحصیل میتوان از ترک تحصیل و شکست تحصیلی جلوگیری کرد و مدلهای درمانی مناسبی جهت افزایش کیفیت تحصیلی آنان پیشنهاد داد.
روانشناسی شناختی و یادگیری آموزشگاهی
ابوالقاسم یعقوبی؛ معصومه عزیزی؛ افشین افضلی؛ طاهره حق طلب
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناخت بر مهارت تمرکز و امید تحصیلی در دانشآموزان با انگیزش تحصیلی پایین انجام شد. در این پژوهش از روش نیمهآزمایشی و طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعۀ آماری تمامی دانشآموزان دختر دوره متوسطه اول سال تحصیلی 1402- 1401 در شهر همدان بودند. برای انتخاب نمونه به ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناخت بر مهارت تمرکز و امید تحصیلی در دانشآموزان با انگیزش تحصیلی پایین انجام شد. در این پژوهش از روش نیمهآزمایشی و طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعۀ آماری تمامی دانشآموزان دختر دوره متوسطه اول سال تحصیلی 1402- 1401 در شهر همدان بودند. برای انتخاب نمونه به روش نمونهگیری در دسترس 40 دانشآموز دارای انگیزش تحصیلی پایین (بر اساس نمره پایینتر از 70 پرسشنامه انگیزش تحصیلی والرند و همکاران، 1992) انتخاب شدند و به تصادف در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گروه گواه (20 نفر) قرار گرفتند. پس از گروهبندی و انجام پیشآزمون، طی 10 جلسه آموزش راهبردهای فراشناختی به گروه آزمایش ارائه شد. سپس از هر دو گروه پسآزمون گرفته شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه انگیزش تحصیلی والرند و همکاران (1992)، پرسشنامه مهارت تمرکز سواری و اورکی (1394) و پرسشنامه امید تحصیلی خرمائی و کمری (1396) بود. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس با بهرهگیرى از نرمافزار spss27 استفاده گردید. یافتهها حاکی از آن بود که آموزش راهبردهای فراشناختی در بین دانشآموزانی که انگیزش تحصیلی پایینی داشتند، تأثیر مثبت و معنادار داشت. (p < 0/01). بنابراین میتوان نتیجهگیری کرد که آموزش راهبردهاى فراشناختى موجب بهبود مهارت تمرکز و تقویت امید تحصیلی در دانشآموزان میشود و این عوامل در کنار هم انگیزش تحصیلی آنها را افزایش میدهد. بر این اساس، پیشنهاد میشود معلمان دانشآموزان را برای نتایج بهتر یادگیری و انگیزشی به استفادۀ فعالتر و موثرتر از راهبردهای فراشناخت سوق دهند
جنبههای اخلاقی، ارزشی و اجتماعی مرتبط با یادگیری آموزشگاهی
مهدی شیرزاده
چکیده
این تحقیق با هدف تعیین رابطه بین محقپنداری تحصیلی و تکانشگری با بیصداقتی تحصیلی دانشآموزان دوره دوم متوسطه انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری را کلیه دانشآموزان دوره دوم متوسطه شهر میاندوآب در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که تعداد 272 نفر (137 پسر و 135 دختر) با روش تصادفی خوشهای چند مرحلهای، به عنوان نمونه آماری ...
بیشتر
این تحقیق با هدف تعیین رابطه بین محقپنداری تحصیلی و تکانشگری با بیصداقتی تحصیلی دانشآموزان دوره دوم متوسطه انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری را کلیه دانشآموزان دوره دوم متوسطه شهر میاندوآب در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که تعداد 272 نفر (137 پسر و 135 دختر) با روش تصادفی خوشهای چند مرحلهای، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها، از پرسشنامههای محقپنداری تحصیلی (چونینگ و کمبل، 2009)، تکانشگری (پاتون، استنفورد و بارت، 1995) و بیصداقتی تحصیلی (مک کابی و تروینیو، 1996) استفاده شد. تحلیل دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام در نرمافزار SPSS23 انجام شد. یافتهها نشان داد بین محقپنداری تحصیلی (43/0=r) و تکانشگری (50/0=r) با بیصداقتی تحصیلی رابطه مثبت معناداری وجود دارد (001/0>p). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که محقپنداری تحصیلی و تکانشگری قادرند 33 درصد از واریانس بیصداقتی تحصیلی را تبیین کنند؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که محقپنداری تحصیلی و تکانشگری نقش مهمی در پیشبینی بیصداقتی تحصیلی دانشآموزان دوره دوم متوسطه ایفا میکنند. همچنین پیشنهاد میشود که دستاندرکاران حوزه آموزش و پرورش با طرح برنامههایی معلمان و دانشآموزان را از متغیرهای محقپنداری تحصیلی و تکانشگری به عنوان عوامل مؤثر در روند آموزش کلاسی آگاه سازند تا احتمال وقوع بیصداقتی تحصیلی کمتر شود
فناوریهای جدید و یادگیری آموزشگاهی
محمد محسن صدر؛ محسن خانی
چکیده
مقاله حاضر به بررسی اهمیت تشخیص و تصحیح خطاهای محتوای آموزشی در یادگیری الکترونیکی و نقش سیستمهای هوش مصنوعی در بهبود کیفیت آموزش و یادگیری میپردازد. با رشد سریع پلتفرمهای یادگیری آنلاین، تقاضا برای محتوای آموزشی با کیفیت بالا افزایش یافته است، اما اشتباهات و نادرستیها در محتوای آموزشی میتوانند تأثیرات جدی بر تجربه یادگیری ...
بیشتر
مقاله حاضر به بررسی اهمیت تشخیص و تصحیح خطاهای محتوای آموزشی در یادگیری الکترونیکی و نقش سیستمهای هوش مصنوعی در بهبود کیفیت آموزش و یادگیری میپردازد. با رشد سریع پلتفرمهای یادگیری آنلاین، تقاضا برای محتوای آموزشی با کیفیت بالا افزایش یافته است، اما اشتباهات و نادرستیها در محتوای آموزشی میتوانند تأثیرات جدی بر تجربه یادگیری دانشآموزان داشته باشند. در این راستا، سیستمهای هوش مصنوعی به عنوان راهحلی امیدوارکننده برای شناسایی و اصلاح اشتباهات در محتوای آموزشی ظهور کردهاند. این سیستمها توانایی تجزیهوتحلیل حجم وسیعی از دادهها و شناسایی خطاها و ناسازگاریها را دارند و میتوانند بهبود قابل توجهی در کیفیت آموزش و یادگیری ایجاد کنند. پیادهسازی سیستمهای هوش مصنوعی به عنوان ابزاری مؤثر برای ارتقاء تجربه یادگیری دانشآموزان و افزایش بهرهوری مربیان در فرآیند آموزش هستند. این مقاله به بررسی نقش اساسی سیستمهای هوش مصنوعی در ارتقاء تجربه یادگیری میپردازد و نشان میدهد که چگونه این سیستمها میتوانند بهبود قابل توجهی در تشخیص و اصلاح خطاهای محتوای آموزشی و بهبود کیفیت آموزش و یادگیری ایجاد کنند. در نهایت، این مقاله به عنوان یک منبع ارزشمند برای محققان و متخصصان حوزه یادگیری الکترونیکی معرفی شده و نقش اساسی سیستمهای هوش مصنوعی در تحول و بهبود در حوزه یادگیری الکترونیکی را برجسته میکند