نصراله عرفانی
چکیده
هدف این پژوهش تعیین تاثیر آموزههای قصههای قرآنی به روش حلقه کندوکاو بر قضاوت اخلاقی دانشآموزان بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. از بین جامعه آماری دانشآموزان پسر و دختر پایه ششم دوره ابتدایی آموزش و پرورش شهر همدان در سال تحصیلی 97-1396 نمونهای به حجم 120 نفر تعیین شد که به شیوه نمونهگیری ...
بیشتر
هدف این پژوهش تعیین تاثیر آموزههای قصههای قرآنی به روش حلقه کندوکاو بر قضاوت اخلاقی دانشآموزان بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. از بین جامعه آماری دانشآموزان پسر و دختر پایه ششم دوره ابتدایی آموزش و پرورش شهر همدان در سال تحصیلی 97-1396 نمونهای به حجم 120 نفر تعیین شد که به شیوه نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب گردیدند و به صورت تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای گردآوری دادهها از آزمون قضاوت اخلاقی سینها و وارما (1998) در پیشآزمون و پسآزمون استفاده شد. گروه آزمایش طی سه ماه به مدت 10 جلسه 90 دقیقهای هر هفته یک جلسه آموزش قصههای قرآنی به روش حلقه کندوکاو را بر اساس مجموعه داستانهای پیامبران و بزرگان از انتشارات سایهگستر دریافت کرد، اما به گروه کنترل آموزشی ارائه نشد. برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری و ساده استفاده شد. دادهها با استفاده نرمافزار آماری SPSS 24 تحلیل شد. نتایج نشان داد میانگین نمرات قضاوت اخلاقی و مولفههای آن در بین دانشآموزان گروه آزمایش از گروه کنترل به طور معنیداری بیشتر است. بنابراین فرضیه پژوهش تایید شد. همچنین نتایج نشان داد اثر تعاملی آموزش و جنسیت بر نمرات قضاوت اخلاقی دانشآموزان معنیداری نیست. از این رو میتوان گفت آموزههای قصههای قرآنی به روش حلقه کندوکاو بر قضاوت اخلاقی دانشآموزان پسر و دختر تاثیر همسانی داشته است. پس میتوان نتیجهگیری کرد از آموزش قصههای قرآنی به روش حلقه کندوکاو میتوان برای ارتقای قضاوت اخلاقی دانشآموزان پسر و دختر استفاده کرد.
مریم رستمی؛ ایمان ا... بیگدلی؛ فرحناز کیان ارثی
چکیده
شناخت تجسمی به عنوان یک تجربه ادراکی ادعا میکند همه فرایندهای روانشناختی تحت تاثیر مورفولوژی بدن، سیستمهای حسی و حرکتی و احساسات قرار دارند. پژوهش حاضر با هدف قضاوتهای فراشناخت و عملکرد حافظه توسط تجربه حسی -حرکتی وزن در به یادسپاری لغات انجام شد. در این پژوهش شبه آزمایشی، 60 دانشجو که تمایل به شرکت در آزمایش داشتند از کلیه دانشجویان ...
بیشتر
شناخت تجسمی به عنوان یک تجربه ادراکی ادعا میکند همه فرایندهای روانشناختی تحت تاثیر مورفولوژی بدن، سیستمهای حسی و حرکتی و احساسات قرار دارند. پژوهش حاضر با هدف قضاوتهای فراشناخت و عملکرد حافظه توسط تجربه حسی -حرکتی وزن در به یادسپاری لغات انجام شد. در این پژوهش شبه آزمایشی، 60 دانشجو که تمایل به شرکت در آزمایش داشتند از کلیه دانشجویان کارشناسی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه سمنان انتخاب و در سه موقعیت آزمایشی قرار گرفتند؛ سپس شرکتکنندگان با 50 اسم هنجار شده از رابین و فرندلی (1986) و تخته سبک به وزن (250 گرم)، تخته سنگین به وزن (600 گرم) در آزمایش اول، جعبههای وزنی سبک (9 گرم ) و سنگین ( 13 گرم) درآزمایش دوم و جعبههای وزنی سبک (13 گرم) و سنگین (63 گرم) در آزمایش سوم به منظور بررسی قضاوتهای فراشناخت و عملکرد حافظه آزمایش شدند. نتایج نشان داد وزن سنگین هم در آزمون قضاوت یادگیری و هم در آزمون عملکرد حافظه در هر سه آزمایش دارای بالاترین میانگین بود؛ همچنین نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر در آزمایش اول نشان داد وزن سبک و سنگین در تختهها در قضاوت یادگیری (01/0>P) و عملکرد حافظه (001/0>P) تفاوت معناداری دارد. در آزمایش دوم وزن سبک و سنگین جعبهها تفاوت معناداری در قضاوت و عملکرد حافظه نشان نداد (01/0P)؛ اما در قضاوت یادگیری تفاوت معناداری نشان نداد (05/0<P). نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که تجربههای ادراکی میتواند از تجارب حسی- حرکتی و احساسات تاثیر بگیرد. از این رو یافتههای این پژوهش میتواند به معلمان کمک کند که به تلاشهای فیزیکی که توجه دانشآموزان را در به یادسپاری و یادآوری تحت تاثیر قرار میدهد، اهمیت دهند. همچنین نتایج آن میتواند پژوهشگران، روانشناسان تربیتی و برنامهریزان درسی را در بررسیهای آتی در این زمینه یاری دهد.
نیلا علمی منش؛ مریم فاضلی پور
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی مداخله مثبتاندیشی بر سرزندگی تحصیلی دانشجویان دانشگاه پیام نور انجام شد. جامعه آماری کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور نطنز درسال تحصیلی 1395-1394 بودند. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. از میان دانشجویان 30 نفر که کمترین نمره را در آزمون سرزندگی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی مداخله مثبتاندیشی بر سرزندگی تحصیلی دانشجویان دانشگاه پیام نور انجام شد. جامعه آماری کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور نطنز درسال تحصیلی 1395-1394 بودند. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. از میان دانشجویان 30 نفر که کمترین نمره را در آزمون سرزندگی تحصیلی کسب کرده و تمایل به همکاری داشتند، انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه مساوی آزمایش و کنترل تقسیم شدند. آموزش مثبتاندیشی طی هشت جلسه 60 دقیقهای و به صورت گروهی برای گروه آزمایش برگزار شد. ابزار پژوهش پرسشنامه سرزندگی تحصیلی چاری و دهقانی زاده (1391) بود که در مورد هر دو گروه به صورت پیشآزمون و پسآزمون اجرا شد. دادهها با استفاده از آزمون کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مداخله مثبتاندیشی بر سرزندگی تحصیلی دانشجویان به طور معناداری موثر است (P <0/05)؛ بنابراین نتیجه میگیریم که میتوان از مداخله مثبتاندیشی برای افزایش و بهبود سرزندگی تحصیلی دانشجویان استفاده کرد.
زهرا سادات میرهاشمی روته؛ امید شکری
چکیده
مطالعة حاضر با هدف آزمون نقش واسطهای هیجانات معلم در رابطة باورهای خودکارآمدی معلمان و تعامل معلم ـ دانشآموز انجام شد. 329 معلم زن به نسخة کوتاه مقیاس خودکارآمدی معلم (TSES-SF، شوارزر، اسچیتزر و دیتنر، 1999)،سیاهه هیجانات معلم (TEI، چن، 2016) و پرسشنامه تعامل معلم ـ دانشآموز (QTI؛ لارداسمی و کنی، 2001) پاسخ دادند. در مطالعة حاضر، از روش مدلیابی ...
بیشتر
مطالعة حاضر با هدف آزمون نقش واسطهای هیجانات معلم در رابطة باورهای خودکارآمدی معلمان و تعامل معلم ـ دانشآموز انجام شد. 329 معلم زن به نسخة کوتاه مقیاس خودکارآمدی معلم (TSES-SF، شوارزر، اسچیتزر و دیتنر، 1999)،سیاهه هیجانات معلم (TEI، چن، 2016) و پرسشنامه تعامل معلم ـ دانشآموز (QTI؛ لارداسمی و کنی، 2001) پاسخ دادند. در مطالعة حاضر، از روش مدلیابی معادله ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر باورهای خودکارآمدی معلم با هیجانات مثبت معلم و تعامل مثبت با دانشآموز، مثبت و معنادار و با هیجانات منفی معلم و تعمل منفی معلم با دانشآموز، منفی و معنادار بود. همچنین، نتایج نشان داد اثر هیجانات مثبت بر تعامل معلم ـ دانشآموز مثبت و معنادار و با تعامل منفی معلم با دانشآموز، منفی و معنادار بود. علاوه بر این، نتایج نشان داد اثر هیجانات منفی بر تعامل مثبت معلم با دانشآموز منفی و معنادار و با تعامل منفی معلم با دانشآموز، مثبت و معنادار بود. نتایج مربوط به مدل مفروض نیز نشان داد که مدل مفروض واسطهمندی نسبی هیجانات معلم در رابطة باورهای خودکارآمدی معلمان با تعامل معلم ـ دانشآموز با دادهها برازش مطلوبی داشت. همچنین، نتایج نشان داد که در مدل مفروض، به ترتیب 54 و 57 درصد از پراکندگی نمرات رفتار رابطة بینفردی مثبت معلم ـ دانشآموز و رفتار رابطة بینفردی مثبت معلم ـ دانشآموز از طریق باورهای خودکارآمدی معلمان و هیجانات معلم تبیین شد. به طور کلی، نتایج نشان میدهد که بخشی از واریانس مشترک بین دوایر مفهومی باورهای خودکارآمدی معلمان و مدل رفتار رابطة بینفردی معلم ـ دانشآموز، نتیجة تغییرپذیری در هیجانات مثبت و منفی معلم است.
سمیه یوسفی؛ معصومه باقرپور
چکیده
تحقیق حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر نظریه هوش چندگانه بر مهارت های حل مساله وتفکر نقادانه دانش آموزان پسر صورت گرفت. تحقیق نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری نیز شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی شهر گرگان به تعداد ۳۷۵ نفر بود که بصورت تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و ۱۵ نفر درگروه گواه ...
بیشتر
تحقیق حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر نظریه هوش چندگانه بر مهارت های حل مساله وتفکر نقادانه دانش آموزان پسر صورت گرفت. تحقیق نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری نیز شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی شهر گرگان به تعداد ۳۷۵ نفر بود که بصورت تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و ۱۵ نفر درگروه گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه استاندارد حل مسئله هپنروپترسن(1982) و تفکر نقادانه ریتکس (2003) بود و ابزار مداخله ب آموزش مبتنی بر مدل هوش چندگانه در12 جلسه ۴۵ دقیقه ای بود. داده های به دست آمده از اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس در نرم افزار spss22 تحلیل شد .نتایج کوواریانس نشان داد که برنامه آموزشی مبتنی بر هوش چندگانه قابلیت اثر بخشی در ابعاد مهارت های حل مساله و ابعاد تفکر نقادانه دارد. بنابراین موفقیتهای دانش آموزان را بیشتر نموده و نگرش مثبتی را در مواجهه با مسایل در آنان ایجاد مینماید. و موجب غنیسازی و تقویت یادگیری دانش آموزان میشود.
بهمن زندی؛ مرجان معصومی فرد
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی اولویت های یادگیری مادام العمر در قالب سوادهای عصر حاضر (اطلاعاتی، پژوهشی، تربیتی، رسانه ای، رایانه ای، زیست محیطی، سلامت، عاطفی، فرهنگی، مالی) است. این پژوهش از حیث هدف کاربردی، از حیث ماهیت توصیفی و تحلیلی و از نظر اجرا به صورت آمیخته (مصاحبه و پیمایش) انجام شد. جامعه آماری نیز شامل کلیه اساتید گروه علوم تربیتی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی اولویت های یادگیری مادام العمر در قالب سوادهای عصر حاضر (اطلاعاتی، پژوهشی، تربیتی، رسانه ای، رایانه ای، زیست محیطی، سلامت، عاطفی، فرهنگی، مالی) است. این پژوهش از حیث هدف کاربردی، از حیث ماهیت توصیفی و تحلیلی و از نظر اجرا به صورت آمیخته (مصاحبه و پیمایش) انجام شد. جامعه آماری نیز شامل کلیه اساتید گروه علوم تربیتی دانشگاه پیام نور و دانشجویان یادگیری الکترونیکی این دانشگاه در سال تحصیلی 97-96 است که تعداد 372 دانشجو و 86 عضو هیات علمی به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. در مرحله اول؛ پس از مطالعه ادبیات و پیشینه و انجام مصاحبه نیمه ساختار یافته از متخصصان آموزشی مجموعه سوادهای عصر حاضر استخراج شد، سپس در مرحله دوم، دو چک لیست ویژه استادان و دانشجویان توزیع شد. نتایج آزمون فریدمن نشان داد که هر دو گروه استادان ودانشجویان سواد اطلاعاتی را به طور مشترک به عنوان اولین اولویت خود انتخاب کردند، بعد از آن سواد سلامت در رتبه دوم قرار گرفت، دانشجویان سواد عاطفی را به عنوان رتبه سوم انتخاب کردند در حالی که استادان سواد مالی را در رتبه سوم اهمیت دانستند، درخصوص رتبه چهارم نیز استادان و دانشجویان به طور مشترک سواد رسانه ای را انتخاب کردند، همچنین نتایج آزمون t-test مستقل برای مقایسه سوادهای مورد مطالعه از دیدگاه استادان و دانشجویان نشان داد که سوادهای مالی، رایانه ای، پژوهشی، تربیتی از دیدگاه استادان به صورت معنی داری دارای اهمیت بیشتر نسبت به دانشجویان است در حالی که سواد زیست محیطی و سواد عاطفی، از دیدگاه دانشجویان به صورت معنی داری دارای اهمیت بیشتر نسبت به استادان است، همچنین درخصوص سایر سوادها، تفاوتی مشاهده نشد؛ در نهایت نیز مدل مفهومی جهت اولویت بندی سوادها از نظر دانشجویان و اساتید، پیشنهاد شد.
سمیه ساداتی فیروزآبادی؛ صادق یوسفی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، پیشبینی خلاقیت هیجانی دانش آموزان تیزهوش بر اساس کارکرد خانواده و سبکهای مقابلهای بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی است و جامعه آماری مشتمل بر دانش آموزان تیزهوش پایه دوم متوسطه اصفهان که در سال تحصیلی 94-93 مشغول به تحصیل بودند که از بین این جامعه تعداد137 نفر (42 دختر و 95 پسر) با روش نمونهگیری تصادفی نظامند بود ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، پیشبینی خلاقیت هیجانی دانش آموزان تیزهوش بر اساس کارکرد خانواده و سبکهای مقابلهای بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی است و جامعه آماری مشتمل بر دانش آموزان تیزهوش پایه دوم متوسطه اصفهان که در سال تحصیلی 94-93 مشغول به تحصیل بودند که از بین این جامعه تعداد137 نفر (42 دختر و 95 پسر) با روش نمونهگیری تصادفی نظامند بود انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه خلاقیت هیجانی آوریل (1999)، پرسشنامه ابعاد کارکرد خانواده مک مستر (1983) و پرسشنامه سبک مقابلهای اندلر و پارکر (1990) بود که روایی و پایای ابزارها تایید گردیبرای تحلیل دادهها از روش اماری تحلیل مسیر استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که مؤلفه کنترل رفتار و کارکرد کلی با خلاقیت هیجانی رابطه مستقیم و منفی دارد. همچنین بین سبک مسئله مدار و خلاقیت هیجانی رابطه مثبت وبین سبک هیجان مدار و خلاقیت هیجانی رابطه منفی و معناداری یافت شد. دیگر یافته حاکی از آن بود که مؤلفه کارکرد خانواده بهواسطه سبک مسئله مدار و هیجان مدار اثر منفی بر خلاقیت هیجانی دارد. برحسب نتایج تحقیق حاضر میتوان گفت خانواده نقش مهم و تأثیرگذار بر خلاقیت هیجانی دانش آموزان تیزهوش دارد. در مجوع نتیجه گرفته میشود دانشآموزانی که از خلاقیت هیجانی بیشتری برخوردار هستند در برابر استرسها و فشارهای زندگی از سبک مقابلهای مسئله مدار استفاده میکنند.