نصراله عرفانی
دوره 3، شماره 12 ، خرداد 1395، صفحه 7-16
چکیده
در یادگیری، عوامل مختلفی نقش دارند، یکی از این عوامل راهبردهای یادگیری است. از این رو به منظور تدوین مدل اندازهگیری راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری، طی یک پژوهش همبستگی به شیوة مدل معادلات ساختاری از جامعة آماری دانشآموزان پایة اول متوسطة شهر همدان 368 نفر به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند و به پرسشنامة راهبردهای ...
بیشتر
در یادگیری، عوامل مختلفی نقش دارند، یکی از این عوامل راهبردهای یادگیری است. از این رو به منظور تدوین مدل اندازهگیری راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری، طی یک پژوهش همبستگی به شیوة مدل معادلات ساختاری از جامعة آماری دانشآموزان پایة اول متوسطة شهر همدان 368 نفر به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند و به پرسشنامة راهبردهای یادگیری کرمی (1384) پاسخ دادند. بر اساس دادهها، ابتدا پارامترهای مدل به روش بیشینه درستنمایی برآورد شد. سپس مدل اندازهگیری راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری به وسیلة شاخصهای برازش، آزمون شد. تحلیل دادهها به وسیله نرمافزار LISREL انجام شد. نتایج نشان داد همه گویههای پرسشنامه بر روی راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری ضریب اثر معناداری داشتند و مدل اندازهگیری راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری از برازش قابل قبولی برخوردار بود. همچنین بین راهبردهای شناختی و نیز راهبردهای فراشناختی همبستگی درونی معنادار مشاهده شد؛ بنابراین میتوان نتیجهگیری کرد که پژوهشگران میتوانند برای سنجش راهبردهای شناختی و فراشناختی از پرسشنامة راهبردهای یادگیری استفاده کنند.
حمید فرامرزی؛ علیرضا حاجی یخچالی؛ منیجه شهنی ییلاق
دوره 3، شماره 12 ، خرداد 1395، صفحه 17-26
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطة ساده و چندگانه پیشایندهای مهم جهتگیریهای انگیزشی با خودکارآمدی خلاق در دانشآموزان پسر سال سوم دبیرستانهای شهرستان رومشگان در سال تحصیلی 1394-1393 بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. از این جامعة آماری، تعداد 200 نفر به روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند. به این صورت که در مرحلة اول ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطة ساده و چندگانه پیشایندهای مهم جهتگیریهای انگیزشی با خودکارآمدی خلاق در دانشآموزان پسر سال سوم دبیرستانهای شهرستان رومشگان در سال تحصیلی 1394-1393 بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. از این جامعة آماری، تعداد 200 نفر به روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند. به این صورت که در مرحلة اول از بین 13 دبیرستان پسرانه دولتی هشت دبیرستان به صورت تصادفی انتخاب شده و در مرحلة بعد از هر دبیرستان تعداد 25 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدهاند. تعداد کل این جامعه 1642 نفر بودند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامههای خودکارآمدی خلاق (CSEQ)، مقیاس هدفهای پیشرفت (AGOS)، مقیاس جهتگیری انگیزشی بودند و دادههای پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. در پژوهش حاضر پایایی پرسشنامههای مذکور با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد. نتایج نشان داد که بین هدف تبحرگرا، هدف عملکردگرا، انگیزش درونی و انگیزش بیرونی با خودکارآمدی خلاق رابطهای معنادار وجود دارد. در ضمن نتایج نشان داد که هدف تبحرگرا، هدف عملکردگرا، انگیزش درونی و انگیزش بیرونی میتواند به عنوان یک عامل در تعیین خودکارآمدی خلاق در نظر گرفته شود. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون به روش ورود همزمان نشان داد که متغیرهای پیشبین 87/0 درصد از خودکارآمدی خلاق را تبیین میکند؛ که در سطح 01/0>p معنادار است.
کریم سواری؛ سید مهدی جلیلیان
دوره 3، شماره 12 ، خرداد 1395، صفحه 27-36
چکیده
آشنایی با دانش ریاضی لازمه زندگی جهان پیشرفته امروزی است به طوری که نگرش مثبت به آن میتواند زمینة پیشرفت تحصیلی آن را فراهم کند. لذا با تغییر نگرش نسبت به درس ریاضی میتوان عملکرد خوب را انتظار داشت. در تحقیق حاضر که نیمهتجربی از نوع پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل است. اثربخشی آموزش مشاورة گروهی به شیوة شناختی بر تغییر نگرش ...
بیشتر
آشنایی با دانش ریاضی لازمه زندگی جهان پیشرفته امروزی است به طوری که نگرش مثبت به آن میتواند زمینة پیشرفت تحصیلی آن را فراهم کند. لذا با تغییر نگرش نسبت به درس ریاضی میتوان عملکرد خوب را انتظار داشت. در تحقیق حاضر که نیمهتجربی از نوع پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل است. اثربخشی آموزش مشاورة گروهی به شیوة شناختی بر تغییر نگرش و پیشرفت تحصیلی درس ریاضی مورد بررسی قرار گرفت. کلیة دانشآموزان پسر دوم راهنمایی مدارس خرمشهر جامعة آماری تحقیق حاضر را تشکیل دادهاند که 24 نفر آنان به صورت تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند. به منظور جمعآوری دادهها از نگرشسنج ریاضی ساختة رحمتی (1381) و آزمون پیشرفت تحصیلی ریاضی محقق ساخته استفاده گردید. دادهها از طریق تحلیل واریانس چند متغیری و تک متغیری تجزیهوتحلیل شدند. نتایج نشان داد که مشاورة گروهی به شیوة شناختی موجب افزایش نگرش مثبت به درس ریاضی و همچنین پیشرفت تحصیلی درس ریاضی گروه آزمایش شد.
حسین جعفری ثانی؛ سید کاظم علوی لنگرودی؛ حمیده پاکمهر
دوره 3، شماره 12 ، خرداد 1395، صفحه 37-46
چکیده
با توجه به اهمیت گرایش به تفکر نقادانه در حوزة علوم انسانی، پژوهش حاضر با هدف تعیین سهم رویکردهای برنامة درسی دانشجویان علوم انسانی در میزان تمایل آنان به تفکر انتقادی صورت گرفت. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعة آماری، تمامی دانشجویان رشتههای علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 92-91 بودهاند. تعداد 366 نفر از ...
بیشتر
با توجه به اهمیت گرایش به تفکر نقادانه در حوزة علوم انسانی، پژوهش حاضر با هدف تعیین سهم رویکردهای برنامة درسی دانشجویان علوم انسانی در میزان تمایل آنان به تفکر انتقادی صورت گرفت. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعة آماری، تمامی دانشجویان رشتههای علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 92-91 بودهاند. تعداد 366 نفر از این دانشجویان طبق جدول کرجسی و مورگان و به شیوة نمونهگیری طبقهای نسبی انتخاب و پرسشنامههای گرایش به تفکر انتقادی ریکتس (2003) و رویکردهای برنامة درسی ارنشتاین و هانکینز (2009) را تکمیل کردند. دادههای حاصل نیز با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل رگرسیون تحلیل شدند. از بین رویکردهای ششگانه، رویکردهای رفتاری، سیستمی، مدیریتی و علمی قادر به پیشبینی تفکر انتقادی دانشجویان نبودهاند (05/0p>)؛ درحالیکه دو رویکرد دیگر، یعنی رویکرد انسانگرایی و نومفهومگرایی قادر به پیشبینی گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان علوم انسانی بوده و رویکرد نومفهومگرایی، بیشترین میزان پیشبینیکنندگی را به خود اختصاص داده است (000/0p= ، 54/14=(1،364)F). با عنایت به نقش رویکردهای انسانگرایی و نومفهومگرایی در توسعة گرایش به تفکر انتقادی، حرکت علوم انسانی به سمت رویکردهای غیر فنی در جهت تحول برنامههای درسی این حوزه پیشنهاد میگردد.
اسکندر فتحیآذر؛ یوسف ادیب؛ فرشته گلپرور
دوره 3، شماره 12 ، خرداد 1395، صفحه 47-56
چکیده
دستیابی به اهداف واقعی دورههای آموزش ضمن خدمت معلمان یکی از معضلات اساسی نظامهای تربیتی است. در ایران نیز با وجود اقدامات انجام شده، شواهد مستقیم و غیرمستقیم دربارة اثربخشی آموزشهای ضمن خدمت معلمان، نتایج چندان کارآمد و خشنودکنندهای را نشان نمیدهند. بهطوریکه انتظار اصلاحات و اقدامات تخصصی در این زمینه از سوی مسئولان ...
بیشتر
دستیابی به اهداف واقعی دورههای آموزش ضمن خدمت معلمان یکی از معضلات اساسی نظامهای تربیتی است. در ایران نیز با وجود اقدامات انجام شده، شواهد مستقیم و غیرمستقیم دربارة اثربخشی آموزشهای ضمن خدمت معلمان، نتایج چندان کارآمد و خشنودکنندهای را نشان نمیدهند. بهطوریکه انتظار اصلاحات و اقدامات تخصصی در این زمینه از سوی مسئولان و کارشناسان رو به افزایش است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی تجارب معلمان از عوامل برانگیزاننده و مؤثر در کیفیت آموزشهای ضمن خدمت است. این پژوهش به شیوة کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شده است. برای دستیابی به هدف پژوهش بیست نفر از معلمان دورة ابتدایی شهرستان اهر به شیوة نمونهگیری هدفمند انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل مشاهده، مصاحبة نیمهساختاریافته، سؤالات کتبی باز پاسخ و بررسی تحقیقات انجام شده در زمینههای مرتبط با موضوع پژوهش بودند. یافتههای حاصل از تجارب معلمان که مبتنی بر دادههای کدگذاری شده و استخراج مضامین اصلی و فرعی از آنها میباشند، نشان میدهند که عوامل برانگیزاننده و مؤثر در ارتقای کیفیت برنامههای ضمن خدمت معلمان را میتوان در چهار درونمایة اصلی انگیزش درونی، شایستگی مدرس، ویژگیهای موضوع و مشوقهای محیطی خلاصه کرد. یافتههای پژوهشی حاضر ضرورت توجه به عوامل مختلفی را که در ارزیابی دورههای ضمن خدمت از سوی معلمان به عنوان معیارهای اصلی کیفیت و کارآمدی محسوب میشود، نشان میدهد. تناسب برنامهها با انتظارات و نیازمندیهای معلمان به عنوان مخاطبان اصلی دورههای ضمن خدمت موجب بهبود کارایی کلی چنین برنامههایی خواهد شد.
مهدی رحیمی؛ الهام زارعی
دوره 3، شماره 12 ، خرداد 1395، صفحه 57-69
چکیده
هدف از این مطالعه بررسی اثر واسطهای ابعاد خودکارآمدی مقابله با مشکلات و کمالگرایی در رابطة بین ابعاد دلبستگی (اجتناب و اضطراب) و سرزندگی تحصیلی بود. در این مطالعه340 دانشجو (189 دختر و 151 پسر) مقطع کارشناسی دانشگاه یزد در سال تحصیلی 94-93 شرکت داشتند که به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای تصادفی انتخاب شده بودند. مشارکتکنندگان پرسشنامه ...
بیشتر
هدف از این مطالعه بررسی اثر واسطهای ابعاد خودکارآمدی مقابله با مشکلات و کمالگرایی در رابطة بین ابعاد دلبستگی (اجتناب و اضطراب) و سرزندگی تحصیلی بود. در این مطالعه340 دانشجو (189 دختر و 151 پسر) مقطع کارشناسی دانشگاه یزد در سال تحصیلی 94-93 شرکت داشتند که به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای تصادفی انتخاب شده بودند. مشارکتکنندگان پرسشنامه ابعاد دلبستگی، ابعاد کمالگرایی، خودکارآمدی و سرزندگی تحصیلی را تکمیل نمودند. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرمافزار AMOS انجام گرفت. نتایج ماتریس همبستگی حاکی از آن بود که ابعاد دلبستگی با یکدیگر همبستگی مثبت و با متغیر وابسته پژوهش یعنی سرزندگی همبستگی منفی دارند. هر دو بعد دلبستگی با کمالگرایی مثبت رابطه منفی و با کمالگرایی منفی رابطه مثبت دارند. در ضمن اضطراب و اجتناب با هر سه بعد خودکارآمدی رابطه منفی داشتند. ارتباط ابعاد کمالگرایی با یکدیگر منفی و ارتباط ابعاد خودکارآمدی با یکدیگر مثبت بود. در آخر اینکه هر دو بعد دلبستگی با واسطهگری کمالگرایی منفی، خودکارآمدی مسئلهمدار و خودکارآمدی هیجانمدار، سرزندگی را بهصورت منفی پیشبینی میکنند. یافتهها با توجه به پژوهشهای پیشین به بحث گذاشته شده و پیشنهادهایی به منظور پژوهش بیشتر در این زمینه مطرح گردید.
علی مصطفائی؛ عزیز محمدی
دوره 3، شماره 12 ، خرداد 1395، صفحه 71-77
چکیده
این پژوهش، با هدف تعیین اثربخشی خودگویی مثبت بر میزان خودکارآمدی دانشآموزان پسر مقطع ابتدایی اجرا شد. جامعة آماری در این تحقیق عبارت بودند از کلیة دانشآموزان پسر مقطع ابتدایی که در سال تحصیلی 1394-1393 در شهر پیرانشهر مشغول به تحصیل بودند. این پژوهش مبتنی بر طرحی نیمهآزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون بود. ابتدا از بین مدارس ابتدایی ...
بیشتر
این پژوهش، با هدف تعیین اثربخشی خودگویی مثبت بر میزان خودکارآمدی دانشآموزان پسر مقطع ابتدایی اجرا شد. جامعة آماری در این تحقیق عبارت بودند از کلیة دانشآموزان پسر مقطع ابتدایی که در سال تحصیلی 1394-1393 در شهر پیرانشهر مشغول به تحصیل بودند. این پژوهش مبتنی بر طرحی نیمهآزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون بود. ابتدا از بین مدارس ابتدایی پسرانۀ شهر پیرانشهر دو مدرسه به صورت تصادفی انتخاب و سپس از هر مدرسه از بین کلاسهای پایة دوم به صورت تصادفی یک کلاس به عنوان نمونه انتخاب شده و از طریق نمونهگیری تصادفی دانشآموزان انتخاب شدۀ یکی از مدارس به عنوان گروه آزمایش (34 نفر) و مدرسۀ دیگر به عنوان گروه کنترل (36 نفر) انتخاب شدند. دانشآموزان گروه آزمایش به مدت ده جلسه آموزش خودگویی مثبت دریافت کردند. ابزار اندازهگیری عبارت بود آزمون خودکارآمدی عمومی شرر که در مورد هر دو گروه به صورت پیشآزمون و پسآزمون اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس تک متغیری و آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس و همچنین آزمون بنفرونی جهت مقایسۀ میانگینها نشان داد که خودگویی مثبت بر افزایش خودکارآمدی دانشآموزان به طور معناداری مؤثر است (05/0 .(p<